به این متن نگاه کنید:

سلام خدمت شما ممنون از کانال خوبتون پسری۲۲ساله هستم .هم درسمو خوندم (لیسانس دارم)هم در حال حاضر توی یکی از نهاد ها به صورت رسمی مشغول کار هستم یکی از اشناهامون ک از دوران دبیرستان بهش علاقه مند بودم ولی صبر کردم ک بزرگ بشم و شرایطم بهتر شه ولی الان ک به خوانواده ام گفتم ک خواستگاری کنند جواب او منفی است خیلی بهم ریخته ام فکر میکنم جای او را کسی نمیتواند در زندگیم بگیرد و کنار او فقط میتوانم به ارامش برسم در ضمن حدود یک سال و نیم پیش قبل از اینکه به خوانواده ام بگم به خود او با تلفن گفتم ک اون

سلام ببخشید من درمورد ازدواج یه مشکلی پیدا کردم اینکه با یه نفر توسایت همسریابی آشناشدم خیلی دوسش دارم اما اون هفت ماه ازخدمتش مونده بفد هفت ماه میتونه ازدواج کنه بعدش یه خواستگار اومده از من خوششون اومد یعنی یکم بهم شبیهیم اون تک پسر دوتا خواهر داره منم تک دخترم دوتا برادر دارم ایشون فوق دیپلم هست من لیسانسم بعد با برادره بزرگم هم کلاسی شده بودن برادره بزرگم رفته بود ازیکی ازدوستاش از این خواستگارم پرسیده بود اونم گفته بود زن داره ازش طلاق گرفته بود بعدش اونا زنگ زدن مابهشون گفتیم نه مادرش گ

با سلام . ایا اگر قبل از شستن قسمتی از بدن در دستمان مواد داخل بینی چسپیده باشه مانع در غسل گفته میشود و یا نجاست است و یا اشکال ندارد

-------------------------------------

دوم راهنمایی بودم عاشق یه پسر شدم وقتی دبیرستان شدیم مجبور شدیم مدرسه هامون جدا شه...اون نوبت عصر ومن صبح نمشد هم زیاد ببینم و من به بهانه این که با داداش بخونیم میرفتم خونشون تا اون ببینم ماجرا ادامه داشت تاپیش شدم تا به اندازی که با افت شدید تحصلیلی متوجه شدم مشاور ومدیر مدرسه هر روز منو سیمجین میکردن که شاگرد اول کلاس چه مشکلی براش پیش اومده است...سال اول کنکور قبول نشدم اما سال دوم تصمیم به خوندن گرفتم وهر وقت پسره میدیم ارامش میگرفتم ومن ارامش میداد تا بیشتر بخوانم شب کنکور یه عالمه باهش