خلفا و جمع آوری قرآن

20:21 - 1395/09/22

قرآن در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) جمع آوری شد، ولی این نکته از دیدگاه برخی افراد نادیده انگاشته شده و به همین خاطر جمع آوری قرآن را به خلفاء نسبت می دهد ولی این دیدگاه دارای اشکالات متعدد است.

قرآن

بدون شک تدوین و جمع آوری قرآن در زمان حیات رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) انجام شد است.[1] ولی در این میان گروهی تلاش کرده‌اند این کار را به خلفا نسبت دهند؛ از این‌رو در این نوشتار تلاش خواهیم کرد دلیل این گروه را مورد بررسی قرار دهیم تا حقیقت آشکار شود.

نمونه ای از گزارش های جمع آوری قرآن توسط خلفا
روایات متعددی در مورد این مسئله نقل شده است که مشهورترين روايت از «زیدبن ثابت» است که می‌گوید: «ابوبكر در جنگ يمامه، من‌را پيش خود طلبيد، ديدم كه عمر بن خطاب هم نزد اوست. ابوبكر گفت: عمر آمده و می‌گوید: در جنگ يمامه بسيارى از قاريان قرآن كشته شده‌اند، من بيم آن دارم كه در جاهاى ديگر هم كشتار زياد باشد و بسيارى از قرآن از بين برود، نظر من اين است كه به جمع آورى قرآن دستور بدهید.
من به عمر گفتم: چگونه به كارى دست می‌زنی كه پيامبر(صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله) آن را انجام نداده است؟
عمر گفت: به خدا قسم اين كار، كار خوبى است. پس از آن عمر همواره به من مراجعه می‌کرد تا اين‌كه خداوند در اين باره به من شرح صدر داد و نظر من هم مانند نظر عمر شد.[2] 

در نقل دیگری زيد این‌گونه می‌گوید: ابوبكر گفت: «تو جوان عاقلى هستى كه تو را متهم به دروغ نمی‌کنیم و قبلا هم وحى پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را می‌نوشتی؛ پس دوباره قرآن را تتبع نما و آن را جمع آورى كن.» به خدا قسم اگر من‌را به جابجایی كوهى از كوه‌ها تكليف مى ‏كردند، سنگين‌تر از اين نبود كه من‌ را به جمع آورى قرآن تكليف كردند.
گفتم: چگونه كارى را انجام می‌دهید كه پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آن را انجام نداد؟
گفت: به خدا قسم كه كار خوبى است و ابوبكر همواره به من مراجعه می‌کرد، تا اين‌كه خداوند در اين باره به من شرح صدر داد، همان گونه كه به عمر و ابوبكر شرح صدر داده بود، و من تمام قرآن را از «عسب» و «لخاف» يعنى شاخه‏ هاى خرما و سنگ‌هاى نازك و سينه‏ هاى مردان جمع آورى کردم، تا جايى كه آخر سوره توبه را تنها نزد ابو خزيمه انصارى يافتم و نزد ديگران پيدا نكردم و آن آیه «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ...» تا آخر سوره برائت بود. اين صحيفه‏‌ها نزد ابوبكر بود تا اين‌كه از دنيا رفت، سپس در زمان حيات عمر نزد او بود، سپس نزد حفصه دختر عمر قرار گرفت.»[3]

روش جمع آوری قرآن در آن دوران
از «زیدبن ثابت» و دیگران در مورد نحوه جمع‌آوری قرآن، این‌گونه نقل شده است: وقتى ما قرآن را می‌نوشتیم آيه «رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ...» كه از رسول اللّه(صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنيده بودم فقط نزد خزيمه انصارى پيدا كردم.[4] و یا در نقل دیگری از زیدبن‌ثابت این‌گونه آمده است: ما قرآن را می‌نوشتیم و يك آيه را پيدا نمی‌کردم در صورتى كه آن را از رسول اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنيده بودم. بالاخره آن‌را پيش خزيمه پيدا كردم و آن آيه اين بود: «مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ...» وی می‌گوید: عمر هيچ آيه‏ اى را به عنوان قرآن نمی‌پذیرفت تا اين‌كه دو نفر گواهى دهند و تنها يك مورد بود كه مردى از انصار دو آيه آورد و عمر به او گفت شاهد ديگرى غير از تو نمی‌خواهم.[5] از ابى بن كعب نقل شده كه گروهى قرآن را در زمان خلافت ابوبكر جمع می‌کردند؛ به اين صورت كه ابى بن كعب ديكته می‌کرد و آنها می‌نوشتند. وقتى به آيه سوره برائت: «ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّه‏...» رسيدند، گمان كردند كه اين آخرين آيه‏ ایست كه نازل شده است، ابى بن كعب گفت: بعد از آن هم دو آيه براى من خوانده شده است: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ».[6]

انس بن مالك می‌گوید: من در ميان كسانى بودم كه قرآن به آنها املا می‌شد تا بنويسند. گاهی پیش می‌آمد که در مورد يك آيه اختلاف نظر پيدا کنند، در این مورد می‌گفتند: فلانى آن آيه (مورد اختلاف) را از پيامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنيده و به خاطر دارد. ولى او در بين آن جمع نبود يا در بيابان بود. لذا آيه قبل و بعد را می‌نوشتند و جاى آن آيه مورد اختلاف را خالى می‌گذاشتند تا آن فرد بيايد يا اينكه كسى را می‌فرستادند او را بياورد.[7] از «ابى داود بن زبير» نقل شده كه ابو بكر به عمر و زيد گفت: جلوى درب ورودى مسجد بنشينيد هر كس دو شاهد آورد كه اين آيه جزء قرآن است، آن را بنويسيد.[8]

اشکالات به گزارش هایی که در این زمینه بیان شده است.
به این نقل‌ها و شبیه آنان، اشکالات متعددی وارد است، که تعدادی از آن‌ها را از نظر می‌گذرانیم:
1. یکی از ضروریات مسلمانان این است که تمام قرآن به صورت متواتر به دست ما رسیده است.[9] و حال آن‌که از این نقل‌ها این‌گونه استفاده می‌شود که بعضی از قرآن به وسیله خبر واحد به ما رسیده و این مطلب با اجماع فریقین(شیعه و سنی) مخالف است. مشخص است که بعد از این‌که تواتر همه قرآن به اثبات رسید؛ روایاتی را که قرآن را به خبر واحد اثبات می‌کند، باید دور ریخت.
2. از سوی دیگر، این نقل‌ها، با دیگر مطالبی که از سوی اهل سنت بیان شده است متناقض است؛ به عنوان مثال گاهی جمع‌آوری قرآن به عمر نسبت داده شده، آن‌چنان که ابن داوود در این زمینه می‌گوید: عمر در مورد آيه‏ اى از قرآن پرسش کرد، به او گفته شد همراه فلانى بود كه در جنگ يمامه كشته شد، عمر گفت: انا للّه و سپس دستور داد قرآن جمع آورى شود و او اول كسى بود كه قرآن را يك‌جا جمع كرد.[10] و یا از «يحيى بن عبد الرحمن حاطب» نقل شده كه گفت: عمر تصميم گرفت قرآن را جمع آورى کند. لذا در بين مردم اعلام كرد: هر كسى كه چيزى از قرآن را نزد خود دارد نزد ما بياورد. سپس راوی افزود: مسلمان‌ها آيات را روى كاغذ و تخته سنگ و ليف خرما نوشته بودند. و عمر چيزى را به عنوان آيه قرآن نمى‏ پذيرفت تا اين‌كه دو نفر گواهى دهند.[11]

و حتی گروهی ادعا کرده‌اند، که قرآن توسط شخص دیگری  غیر از خلفا جمع‌آوری شده است، به عنوان نمونه، ابن‌بريده می‌گوید: نخستين كسى كه آيات قرآن را به صورت يك كتاب جمع آورى كرد، سالم غلام حذيفه بود. او قسم خورد كه لباس بیرون بر تن نكند (کنایه از این‌که جایى نرود) تا اینکه قرآن را جمع آورى کند. سالم، قرآن كريم را جمع آورى كرد، آنگاه به مشورت پرداختند كه آن را به چه نامى بخوانند؟ گروهى گفتند: آن را «سفر» بناميد. سالم اظهار داشت، سفر نامى يهودى است. و مشاورين، آن‌را ناخوش داشتند. سالم اضافه كرد، من در حبشه مشابه قرآن را ديدم كه «مصحف» ناميده مى ‏شد، در نتيجه بر اين نظر اتفاق كردند كه قرآن كريم را مصحف بنامند.[12]و حتی گروهی جمع‌آوری قرآن توسط ابوبکر و عمر را انکار می‌کنند، به عنوان مثال ابن سیرین می‌گوید: ابوبكر و عمر از دنيا رفتند و هنوز قرآن جمع آورى نشده بود.[13]

این اشکالات، سبب شده است که گروهی، تلاش کنند، جمع‌آوری قرآن را به نحوی بیان کنند، که این اشکالات به وجود نیاید[14] ولی این تلاش‌ها چندان ثمربخش نیست، زیرا که ادله متعددی وجود دارد که جمع‌آوری قرآن را در زمان حیات رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) اثبات می‌کند. از این‌رو، آن‌چه به نظر می‌رسد این است که گروهی در تلاش بوده‌اند که با نقل‌های ضعیف برای اشخاصی فضیلت تراشی کنند، و به این نکته توجه نداشتند، که این کار بزرگ‌ترین ضربه به قرآن است.[15]

نتیجه
بنابراین گزارشاتی که در آنها جمع آوری قرآن به خلفاء نسبت داده شده، دارای اشکالات متعددی از جمله این که با ضرویات مسلمانان هم خوانی ندارد و همچنین دارای تناقضات متعدد در این نقل ها وجود دارد. در مورد جمع آوری قرآن توسط مولای متقیان علی(علیه‌السلام) بعد از رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و همچنین کاری که عثمان در دوران خلافت خویش انجام داده است، در نوشتاری دیگر می‌پردازیم.[16]

پی‌نوشت
[1]. رجوع کنید به «قرآن شاهد جمع آوری قرآن»، «عقل و جمع آوری قرآن»؛ «جمع آوری قرآن توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله
[2]. التفسير الكبير(تفسير القرآن العظيم الطبرانى)،طبرانى، سليمان بن احمد،دار الكتاب الثقافی،اردن،2008 م‏،ج‏1، ص17.
[3]. این روایت که در کتاب‌های معتبر اهل سنت آمده است؛صحيح البخاری،البخاری،دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع،1981م،ج6،ص98؛التفسير الكبير: تفسير القرآن العظيم‏، طبرانى، سليمان بن احمد، دار الكتاب الثقافی‏،ج1،ص17.
[4]. الجامع لأحكام القرآن‏، القرطبى،ناصر خسرو،1364 ش‏،ج 1، ص 51.
[5].افسانه تحريف قرآن،رسول جعفريان / محمود شريفى‏،شركت چاپ و نشر بين الملل‏،1382، ص،76 به نقل از تهذيب تاريخ دمشق: ج 5، ص 136 و البخارى، كتاب التفسير
[6]. مجمع الزوائد،الهيثمی، دار الكتب العلمية - بيروت - لبنان،1988م، ج 7، ص 35.
[7]. جامع البيان فى تفسير القرآن‏،طبرى، محمد بن جرير،دار المعرفة،1412ق‏، ج 1، ص 21.
[8].  افسانه تحریف قرآن به نقل از ارشاد السارى،ج 7، ص 447.
[9]. متواتر:خبرى است كه گروه كثيرى از راويان در تمام طبقات كه تبانى آنها بر كذب و توطئه عادتا محال است، آن را با الفاظ و كلمات يكسان نقل كرده باشند. ر.ک.فرهنگ نامه اصول فقه‏،: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، معاونت پژوهشي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم‏،1389 ش‏.
[10]. الاتقان،سيوطى‏،دار الكتاب العربى‏، 2001م،ج 1، ص 209.
[11]. افسانه تحریف قرآن،ص77 به نقل از تهذيب تاريخ دمشق،ج 4، ص 136.
[12]. الاتقان،ج 1، ص 209.
[13].إمتاع‏ الأسماع،مقريزى‏،دار الكتب العلمية،1999م،ج‏4،ص287.
[14]. به عنوان نمونه، ارث محاسبی می‌گوید: نوشتن قرآن چيزى نيست كه تازه به وجود آمده باشد بلكه پيامبر گرامى اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در حيات خويش دستور آن را داده و نوشته شده بود. منتهى روى كاغذ پاره‏ها و استخوانها و ليف خرما، پراكنده بود و بعد ابو بكر دستور داد تا جمع آورى گردد و يكجا نوشته شود و اين كار درست مثل اين است كه فرض كنيم قرآن روى برگ هائى نوشته شده بود و در منزل پيامبر (ص) پخش بوده و كسى اينها را گرد آورى كرده و با نخى آنها را بهم متصل نموده باشد تا از بين نروند. الاتقان، ج 1، ص 210.
[15]. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به کتاب افسانه تحريف قرآن،رسول جعفريان‏،ترجمه:محمود شريفى‏،شركت چاپ و نشر بين الملل‏،1382، فصل گردآوری قرآن و تحریف
[16]. رجوع کنید به«چرا مصحف علی(علیه السلام) مورد قبول خلفا قرار نگرفت!؟»؛ «عثمان و قرآن کریم»

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 1 =
*****