پیشرفت علم و معجزات

15:09 - 1396/01/24

یکی از سوالاتی که در مورد معجزه مطرح است این نکته می باشد، که آیا با پیشرفت علوم، این امکان برای مردم عادی وجود دارد که معجزه را انجام دهند؟ در پاسخ به این سوال، بر اساس مبنایی که در تعریف معجزه بیان شد، هیچگاه علم نمی تواند مانند معجزات پیامبران الهی را بیاورد.

تکنولوژی

 معجزه یکی از نشانه‌ هایی است که از سوی خداوند متعال به پیامبران الهی داده شده است، تا حقانیت ایشان برای مردم آشکار شود. و با علل طبیعی قابل تبیین نیست.[1] با این وجود برخی ادعا کرده اند که شاید معجزات پیامبران علل طبیعی داشته است که از چشم مردم آن دوران مخفی مانده است؛ ولی در آینده با پیشرفت علوم انسان‌های دیگر نیز بتوانند چنین کارهایی انجام دهند.

برای پاسخ به این شبهه لازم است، ابتدا به این نکته توجه کنیم، که بر اساس این مبنا که معجزه دارای علل فرا طبیعی است ــ آن چنان که در پستی دیگر به این مطلب به طور مفصل پرداختیم[2] ــ دیگر این احتمال وجود ندارد که در آینده جامعه بشری بتواند به علل آن پی‌ببرد.

از سوی دیگر، اگر فرضاً قبول  کنیم که علم می‌تواند علل طبیعی برای معجزه کشف کند، اکنون این سوال مطرح است که چگونه این علل، توسط یک فرد معمولی و با اراده وی در یک زمان تحقق پیدا می‌کرده است، این نکته دیگر با علل مادی قابل تبیین طبیعی نیست، آن چنان که ريچارد پورتيل در مورد آن این گونه می‌گوید: «مسئله ديگرى كه جداً غيرقابل قبول است، تبيين این نکته است، که آيا قوانين و عوامل ناشناخته، تصادفاً با تصميم مسيح در شفا دادن بيماران جذامى، كوران مادرزاد، زنده كردن مجدد مرده‌ها تقارن مى‌يافت و عمل مى‌كرد؟ و يا اين كه بايد گفت: يك نجّار محلّى گاهى قادر است كشف علمى اى داشته باشد و قدرت طبيعى و استعدادهايى را در طبيعت به كار اندازد كه تاكنون هيچ يك از فرزانگان و پژوهش گران ژرف نگر نتوانسته اند راز آن را به دست آورند و آن را تحت كنترل خود بگيرند.»[3]

از سوی دیگر اگر شخصی که این اشکال را وارد کرده است، تلاش کند، به صرف این احتمال ــ که امکان دارد معجزه علل مادی و طبیعی داشته باشد ــ شخص آورنده معجزه را رد کند، در پاسخ می‌گویم: وجود این احتمالات نمی‌تواند حجت و دلیلی برای رد کردن چنین شخص باشد، همان گونه که نمی‌توان با صرف انجام یک عمل خارق العاده از سوی یک شخص به وی اعتماد کرد، بلکه باید شریعت و عمل وی را با عقل سنجید و آنگاه اگر اصول وی با عقل همخوانی داشت، می‌توان به وی اعتماد کرد، و این عمل خارق العاده مهری بر تأیید اندیشه چنین شخصی است.[4]

و علاوه بر آن ایجاد معجزه توسط مدعی دروغین، با حکمت خداوند متعال سازگاری ندارد، زیرا لازمه آوردن معجزه از سوی چنین شخصی اظلال و گمراهی دیگران است، به همین خاطر محال است که شخصی در یک برهه از تاریخ ادعای پیامبر کند، و کار خارق العاده ای انجام دهد که دیگر نتوانند آن را ابطال کنند و سپس بعد از هزار سال آشکار شود که چنین فردی دروغ گو بوده است، در حقیقت سکوت خداوند در این مدت سبب گمراهی تعداد زیادی از مردم شده است، به همین خاطر بر خداوند حکیم لازم است که چنین شخصی را در همان زمان رسوا کند.[5]

اکنون با توجه به تمام این شرائط می‌توان به این شخص ایمان آورد و اندیشه وی را قبول کرد زیرا اگر چنین شخصی از سوی خداوند متعال نیامده باشد، ولی مدعی باشد که فرستاده خداست، در این صورت با حکمت خداوند سازگاری ندارد که وی را رسوا نکند: زیرا انجام چنین عملی سبب اضلال و گمراهی انسان‌ها می‌شود و سکوت خداوند و نفرستادن حجت و راهنمایی که مردم را از گمراهی نجات دهد، تأیید این اضلال است، و این با حکمت الهی سازگاری ندارد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی‌نوشت:
[1]. ر.ک. «معجزه و قانون علیت»
[2]. ر.ک. «معجزه و قانون علیت»
[3]. ر.ک. تناقض نمای غیب نما نگرشي نو به معجزه، محمّد امين احمدي، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، سال چاپ:1378ش، ص338.
[4]. ر.ک. به «عقل تفکیک کننده، عصای موسی و گوساله سامری»
[5]. ر.ک . «رهنمودهای معجزه»

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 12 =
*****