مفهوم منجی در آیین بودا یکی از مهمترین و اساسیترین اندیشههای این آیین است، که با ظهور بودای پنجم تحقق پیدا میکند.
یکی از مهمترین اندیشههایی که در عالم اسلام سبب امیدواری و حرکت جامعه رو به جلو شده است مسئله ظهور منجی در آخر الزمان است،این اندیشه تنها محدود به عالم اسلام نشده و در دیگر ادیان و آیینهای بشری نیز وجود دارد، که میتواند تأیید کننده اندیشه اسلام باشد. اگر چه تمامى پيامبران و سفيران الهى در اين نويدبخشى، به گونهاى اساسى و روشن پيشقدم بودهاند.[1] امّا برخى مکتبهای غير الهى نيز، به آن فرجام خوش، بشارت دادهاند، که این نکته با توجه به الهی نبودن این آیینها و بهره نبردن ایشان از رسولان الهی میتواند مؤید این نکته باشد که ظهور منجی با عقل فطری، نیز قابل فهم برای همگان است، و اینگونه نیست که دین اسلام به موضوعی پرداخته باشد که از عقل فطری بشر دور است. از اینرو در این نوشتار به اندیشه منجی در آیین بودا میپردازیم تا تأییدی بر گفته ما باشد، ولی قبل از اینکار لازم است، به معرفی اجمالی این آیین بپردازیم؛ تا خوانندگان محترم با این اندیشه بیشتر آشنا شوند.
آیین بودا
آیین بودا که از شاخههای آیین هندوست، تنها در محدوه هندوستان محصور نشد؛ بلکه سراسر مناطق خاوری را در نوردید و به علت داشتن اندیشههای عرفانی لطیف و گسترش در مناطق پرجمعیت جهان، پیروان زیادی دارد و اخیرا به اروپا و آمریکا نیز سرایت کرده است، آیین بودا سه فرقه دارد:
الف) مهایانا، یعنی چرخ بزرگ، آیین شمالی که در چین رواج دارد. این شعبهای آیین بودا با طیفهایی از اعتقادات و سنن کنفوسیوس و لائوتسه در چین و شینتو در ژاپن در آمیخته است.
ب) هینایانا، یعنی چرخ کوچک، آیین جنوبی که در سری لانکا (سیلان) و کشورهای جنوب شرق آسیا مشاهده میشود. پیروان چرخ کوچک آیین خود را تراوادا یعنی آیین نیاکان و بزرگان میخوانند و کتب دینی آنان به زبان پالی است.
ج) وجریانا، یعنی چرخ الماس. این فرقه در تبت وجود دارد و آیین بودا را با سحر و کهانت و توتم پرستی در آمیخته و تشکیلاتی نیرومند براي خود پدید آورده است.[2]
در متون بودايی تا جایی كه بررسی شده، هيچگونه اشارهای به شناسايی خالق جهان و يا پرستش آن مطلبی ذكر نشده، و بودا نيز ادعای رسالت و پيامبری نكرده است. لذا از نگاه پيروان آيين بودا، او فقط راهبری است كه راه معرفت و سعادت را نشان میدهد. و از وجود مافوق طبيعت كه ازلی و ابدی است و خالق و صانع آسمانها و زمين میباشد و سرنوشت افراد انسانی را در قبضه داشته و قاضی حاجات و مجيب دعوات باشد، بحثي به ميان نياورده است. [3] بلکه برخی از محققین از بودا سخنانی را نقل کردهاند که اشاره به این نکته دارد که وی جهان را بدون خالق میدانسته است.[4] که این نکته میتواند آشکار کننده این حقیقت باشد که نیاز به وجود منجی یک حقیقت است که در نهاد افراد بشر قرار داده شده، که حتی ادیان غیر الهی نیز به ظهور منجی قائل هستند.
منجی بودا
در آیین بودا ظهور منجی با لفظ سانسکریت«ميترِيه» همراه است، که به معنای «مهربانی» و «دوستداشتن» است.[5] در الهيات بودايى، ميترا را بوداى پنجم و آخرين بودا از بودايان زمينى مىدانند كه هنوز نيامده است، امّا خواهد آمد تا همه انسانها را نجات دهد، در نماد نگارىِ بودايى، او را به هيأت مردى نشسته كه آماده برخاستن است،نمايش مىدهند تا نمادى باشد از آمادگى وى براى قيام.[6] آنچنان که در کتاب «مهاونسه» از کتب مقدس بودائیان در مورد زمان ظهور میتریه این گونه آمده است که، «پنج هزار سال پس از آخرين بودا، آفتابِ آموزههای بودائی افول میکند و طول عمر آدميان به ده سال فرو میکاهد. در اين زمان، چرخه وارونه و زندگی متحول میشود؛ بهطوریکه متوسط عمر مردم به هشتاد سال میرسد. با اين عمرهای طولانی و زمينه مناسب براي تعاليم بودا، يك راهنما خواهد آمد. او برای مردم رفاه و بهروزی میآورد و آموزههای بودا را ترويج میکند. آنگاهکه چنين فضای بهشت گونهای فراهم شد، ميتريه از آسمان نزول میکند و بودائی خويش را به كمال میرساند.»
ویژگیهای منجی موعود بودا
محققین آیین بودا برای «میتریه» ویژگیهایی بر شمردهاند،[7] که در ادامه به گوشهای از آنان اشاره میکنیم:
الف: موعود بودایی، یک نجاتبخش «فردی» است، که اهداف اجتماعی بالاصاله مورد توجه وی نیست.
ب: نجاتبخشی موعود بودایی «صرفا معنوی» است.
ج: منجی بودا، یک موعود شخصی و دارای خصایص«بشری ــ الوهی» است.
د: بر این اساس که «میتریه» به هیچ قوم و ملتی توجه ویژه ندارد، شاید بتواند ادعا کرد که رسالت وی «جهان شمول» است.
در نتیجه:
وجود این اندیشه در بودا با توجه به غیر الهی بودن این آیین، نشان دهنده این نکته است که ظهور منجی با عقل فطری بشر همخوانی دارد. از اینرو میتواند پاسخی باشد بر اندیشه کسانی که ظهور منجی در اسلام را باطل و ناصحیح میدانند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
[1]. برای آشنایی با اندیشه منجی در این ادیان رجوع کنید به «اندیشه منجی در یهودیت»، «سوشيانس» منجی آخرالزمان زرتشت»
[2]. به آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، 1385 ش، ص31.
[3]. تاريخ جامع اديان، جان بی ناس، انتشارات آموزش، 1382 ش، ص189.
[4]. استاد توفیقی در کتاب آشنایی با ادیان بزرگ در قسمت فلسفه بودا به داستانی اشاره میکند که در آن بودا صریحاً جهان را بدون خالق میداند و جهان را ابدی معرفی میکند.ر.ک. به آشنایی با ادیان بزرگ، ص 102
[5]. مقاله «ميتريه، موعود بودايى»، لنكستر لوئيس، ترجمه: على رضا شجاعى، فصلنامه هفت آسمان، سال ششم، ش 21، 1383 ش.ص222.
[6]. آيين بودا، هانس ولفگانگ شومان، ترجمه: علی پاشايى، انتشارات: فيروز، 1375ش، ص121.
[7]. ر.ک. مقاله «گونهشناسى موعود»، على موحديان، فصلنامه هفت آسمان،سال چاپ: زمستان 1380 و بهار 1381، شماره 12 و 13، ص 119.
اندیشه ظهور منجی در آخرالزمان محدود به عالم اسلام نیست بلکه حتی محدود به ادیان الهی نیز نمیباشد، بلکه میتوان این اندیشه را در آیینهای بشری نیز جستجو کرد، که این نکته به خوبی میتواند به این حقیقت دلالت کند که اندیشه ظهور منجی، تفکری است که با عقل فطری بشر همخوانی دارد، آنچنان که حتی آیینهای بشری که بهرهای از پیامهای رسولان الهی نبردهاند، باز نیز این اندیشه را تأیید میکنند و معتقد به آن هستند. به عنوان نمونه آیین بودا قائل به ظهور منجی در آخرالزمان است که از آن تعبیر به «ميترِيه» میکند که به معنای «مهربانی» و «دوستداشتن» است. این شخص که به عنوان بودای پنجم از آن نام برده میشود، شخصی است که انسانها را در حوزه فردی و در بُعد معنوی به کمالات میرساند، از اینرو محدود به هیچ قوم و ملتی نیست.[1]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
[1]. مقاله «گونهشناسى موعود»، على موحديان، فصلنامه هفت آسمان، زمستان 1380 و بهار 1381، شماره 12 و 13، ص 119.
نظرات
حتی اکثر عقاید غیر دینی هم از ابتدا دین الهی بوده که به مرور به انحراف کشیده شده. مگر در مسیحیت ابتدا خداپرستی اصل نبوده و سپس به مرور با نفوذ باورهای رومیان تثلیث پدیدار شده. خداوند میفرماید برای هر قومی پیامبری از میان خودشان قراردادیم.