-این چنین نیست که هر کسی دزدی کرد به سرعت دست او را قطع کنند، چرا که اجرای این حکم الهی دارای شرایط و مقررات خاصی است، که بدون آن شرایط دست دزد قطع نمیشود.
![قطع دست دزد منوط به شرایط خاص دزد](https://btid.org/sites/default/files/media/image/1627520_202.jpg)
گاهی بعضی افراد با دیدن آیه شریف: «وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالاً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ؛[مائده/38] و مرد و زن دزد را به [سزاى] آنچه كرده اند، دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خدا ببُريد، و خداوند توانا و حكيم است.» این چنین تصور می کنند دست هر دزدی را باید قطع کرد و کوتاهی در این خصوص قابل بخشش نیست.
اولین نکته و مطلبی که در خصوص فهم دقیق آیات باید مورد توجه قرار داد این است که ما برای دست یابی به فهم صحیح و کامل آیات قرآن بینیاز از معارف روایی و یا به عبارتی سنت صحیح پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) نیستیم. بیتوجهی به این مسئله میتواند ما را از فهم دقیق و کامل آیات باز دارد.
نکته دوم: مفسران قرآن کریم با بررسی و تأمل در منابع روایی به این نتیجه رسیدهاند که اجراى اين حد اسلامى(بريدن دست)شرائط زيادى دارد كه بدون آن اقدام به اين كار جائز نيست از جمله اينكه: 1- متاعى كه سرقت شده بايد حداقل يك ربع دينار باشد، 2- از جاى محفوظى مانند خانه و مغازه و جيبهاى داخلى سرقت شود، 3- در قحط سالى كه مردم گرسنهاند و راه به جايى ندارند نباشد، 4- سارق عاقل و بالغ باشد، و در حال اختيار دست به اين كار بزند، 5- سرقت پدر از مال فرزند، يا سرقت شريك از مال مورد شركت اين حكم را ندارد، 6- سرقت ميوه از درختان باغ را نيز از اين حكم استثناء كردهاند، 7- كليه مواردى كه احتمال اشتباهى براى سارق در ميان باشد كه مال خود را به مال ديگرى احتمالا اشتباه كرده است از اين حكم مستثنى است.(تفسير نمونه، ج4 376)
تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، 28جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 10، 1371 ه.ش.