خواندن سوره قدر در رکعت اول نماز های یومیه به فتوای اکثر علما مستحب است، نه واجب. یعنی خواندن این سوره در رکعت اول نماز فضیلت و ثواب بیشترى دارد.از امام صادق علیه السّلام روایت شده : کسى که در نماز فریضه سوره قدر را بخواند، به وى ندا می رسد: ای بنده خدا! گناهان تو آمرزیده شد.
پرسش: چرا سوره ی قدر در نماز خوانده می شود؟نکته اش چیست؟2-طبق نظر اسلام چه کسی یا کسانی رو باید دعا کرد وچه کسانی رو نه؟ویژگی های کسانی رو که نباید دعا کنیم بگید؟
پاسخ: خواندن سوره قدر در رکعت اول نماز های یومیه به فتوای اکثر علما مستحب است، نه واجب. یعنی خواندن این سوره در رکعت اول نماز فضیلت و ثواب بیشترى دارد.
علت استحباب شاید روایاتی باشد که اهل بیت در آن ها تاکید کرده اند خواندن سوره قدر در رکعت اول نماز های یومیه دارای آثاری است . به عنوان مثال :
از امام صادق علیه السّلام روایت شده :
کسى که در نماز فریضه سوره قدر را بخواند، به وى ندا می رسد: ای بنده خدا! گناهان تو آمرزیده شد . اعمالت را از ابتدا شروع کن ( که نامه عملت از گناهان پاک شد ) (1).
البته روایات دیگری نیز در مورد استحباب تلاوت سوره قدر در نمازها ، وارد شده است. به خاطر روایات این سوره را در نمازهای یومیه تلاوت می کنیم. ولی علت اصلی را خود اهل بیت (ع) می دانند.
پی نوشت :
1. مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج15، ص 199.
پرسش: طبق نظر اسلام چه کسی یا کسانی رو باید دعا کرد و چه کسانی رو نه؟ ویژگی های کسانی رو که نباید دعا کنیم بگید.
پاسخ:
تولی و تبری از فروع دین و یکی از ضروریات آموزه های دینی است . تولی به معنی دوست داشتن خدا و رسول صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام و دوست داشتن دوستان آنان است .
تبری به معنای تنفر داشتن و اظهار دشمنی کردن با دشمنان خدا و دشمنان پیامبر و ائمه و دشمنان مؤمنان . بنا براین هر کسی در دایره تولی قرار گرفت، باید در حقش دعای خیر نمود . هر کسی در دایره تبری قرار گرفت، در موردش نفرین و لعن نمود .
توضیح :
1ـ اگر افرادی زمینه هدایت، و اصلاح شدن و برگشت به سوی توحید را دارا باشند، دعا کردن به صورت کلی مطلوب است، مثلاً گفته شود. خدایا! هر کس در هر لباس و شغلی به مؤمنان ظلم و خیانت میکند، اگر قابل هدایت است، هدایتشان فرما و گرنه نابودشان گردان و بر آنان لعنت نما.
2ـ هیچ گاه نمیتوان افراد مؤمن و شیعیانی را که گاهی مرتکب گناهی میشوند، لعنت نمود، بلکه باید از خداوند برای آنان هدایت و آمرزش طلب کرد، مگر کسانی که فقط مسلمان و شیعه ظاهری هستند. اما از دشمنی با اسلام یا اولیای دین، مؤمنان و یا هتک حرمت لفظی یا عملی قرآن و معصومان یا قوانین ضروری دین کوتاهی نمیکنند. چنین افرادی لعن و نفرینشان جایز است.
3ـ گاهی بر اثر زیادی گناه، قلب انسان ـ که جایگاه ایمان است ـ چنان قساوت پیدا میکند و ظلمت و تیرگی بر آن چیره میگردد که هیچ حرف حق و هیچ دعایی در آن تأثیر نمیگذارد ، چنان که قرآن میفرماید:
«سخن حق و وعده خداوند در مورد بیش ترشان بیان شده و تحقق یافته است. اما باز ایمان نیاوردند».(1)
در ادامه میفرماید:
«انذار و نصیحتشان بکنید یا نکنید، هیچ تفاوتی نمیکند. آنان هرگز ایمان نمیآورند و هدایت نمییابند».
از این رو خداوند به پیامبر دستور داده است در مورد این گونه افراد، نه دعا کن و نه حرص و جوش بخور، که چرا هدایت نمیشوند، زیرا کاری کردهاند که چراغهای هدایت را کور و خاموش کردهاند. چشم دارند، ولی حقیقت را نمیبینند؛ گوش دارند، ولی صدای حق را نمیشنوند؛ قلب دارند. اما نمیتوانند به وسیله آن حقیقت را درک کنند.(2)
خدا به پیامبر(ص) میفرماید:
«در مورد منافقان دعا نکن و از من (خدا)نخواه که آنان را بیامرزم، اگر در مورد اینها هفتاد مرتبه هم از من بخواهی که آنان را بیامرزم، هرگز نمیآمرزم».(3) چون زمینه هدایت و اصلاح شدن را با گناهان بسیار کور کردهاند.
4ـ در مورد ستمگران، مستکبران، کفار و منافقان و کسانی که قابل هدایت نیستند، نمیتوان سکوت کرد یا دعای خیر نمود، در حالی که قرآن با صدای بلند آنان را لعن نموده است: «اَلا لعنة الله علی الظالمین»(4) کلمه «اَلا» یعنی همه بدانند و آگاه باشند.
از سوی دیگر تولّی و تبرّی جزو اساسیترین اصل از اصول دین است، در حدّی که امام صادق(ع) میفرماید: «هل الدین إلاّ الحبّ و البغض؛ مگر دین چیزی جز دوست داشتن (خدا و دوستان خدا به ویژه پیامبران و امامان و اولیای الهی) و دشمنی دشمنان خدا و دشمنان دوستان خدا) است؟!».
هر چیزی نشانهای دارد، نشانه بغض نسبت به دشمنان خدا، پیروی نکردن از آنان، لعن و نفرین کردنشان و اظهار تنفر و دشمنی نسبت به آنان است.
پینوشتها:
1. یس (36) آیه 7 ـ 10.
2. اعراف (7) آیه 179 و 195.
3. توبه (9) آیه 80.
4. هود (11) آیه 18.
مرکزملی پاسخگویی به سئوالات دینی