توهین و تمسخر نسبت به هیچ آیین و هیچ کسی پسندیده نیست و عملی غیر اخلاقی محسوب میشود.
خداوند متعال برای هدایت انسانها و تعلیم راه و روش درست زیستن به آنان، در همه دوران سفیرانی را از جانب خویش فرستاد، تا بشریت را از گمراهی نجات دهند و به سعادت و خوشبختی برسانند. در میان آنان نیز برخی پیامبران بر دیگران برتری داشتند و به پیامبران «اولو العزم» معروف شدند. آنان در هر دوره دین و شریعتی جدید آورده و بندگان خدا را با دستورات جدید آشنا کردند.
حضرت عیسی(علیهالسلام) به دنیا آمد و دین مسیحیت بر مردم عرضه شد؛ در آن زمان همه مردم دنیا موظف بودند به این آیین گرویده و دستورات آن را نصبالعین قرار دهند. اما پس از مدت کوتاهی مسیحیانی که در راس امور بودند این دین الهی را منحرف کرده و از مسیر اصلی خود خارج کردند، لذا دوران ظلمت و تاریکی و تباهی بر بشر آغاز شد و حدود نیم قرن ادامه داشت. این دوران در لسان قرآن به «دوران فترت» معروف است و پس از آن، آخرین و برترین سفیر خود را برای هدایت بشریت فرستاد و در این رابطه فرمود: «قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشِيرٍ وَ لا نَذِير[مائده/19] رسول ما آمد تا براى شما حقايق دين را در فاصله زمانی كه رسولان نبودند بيان كند، تا نگوييد كه براى ما بشارت دهنده و انذار كنندهاى نيامد».
آری بعد از گذشت حدود 600 سال گمراهی و ضلالت، خداوند متعال بر بشریت منت نهاد و آخرین سفیر و اشرف مخلوفات خود حضرت محمد مصطفی(صلیاللهعلیهوآله) را برای هدایت و نجات بشریت از گمراهی و اوهام و خرافات، فرستاد تا به وسیله او کاملترین دین و عالیترین دین خود را به بشر عرضه کند.
پیامبری از جنس خود بشر، ولی عالیتر از هر مَلَکی آمد تا به وسیله او، انسان بتواند پرواز کند و مسیر هدایت و سعادت را در پیش گیرد و از اوهام و خرافات و تباهیها نجات یابد، پیامبری که در فضایل اخلاقی سرآمد تمام خلایق بود و بزرگی او به حدی بود که مورد تمجید قرآن قرار گرفت و خداوند متعال در مورد او فرمود: «وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ [قلم/4] و تو اخلاق عظيم و برجستهاى دارى».
معنویت او به حدی بود که به معراج رفت و نزدیکترین قرب معنوی را به دست آورد، قرآن در این رابطه نیز میفرماید: «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى، فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى، فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى [نجم/8-10] سپس نزديك و نزديكتر شد، تا آنكه فاصله او به اندازه دو كمان يا كمتر بود، در اينجا خداوند آنچه را وحى كردنى بود به بندهاش وحى نمود». این تعبیر راجع به هیچ پیامبری وجود ندارد و مختص به مقام شامخ پیامبر عظیم الشان اسلام(صلیاللهعلیهوآله) میباشد.
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نیز مانند پدری دلسوز و مهربان به هدایت و تربیت انسانها پرداخت و در این راه چنان تلاش میکرد که هیچ پدری برای فرزند خود چنین تلاشی نمیکند، این دلسوزیها آنقدر زیاد بود که خداوند متعال از او دلجویی کرده و فرمود: «فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً[کهف/6] گويى میخواهى خود را از غم و اندوه به خاطر اعمال آنها هلاك كنى، اگر آنها به اين گفتار ايمان نياورند».
کتب تاریخی مینویسند در پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) مکارم اخلاقی آنقدر دیده میشد که سالها قبل از بعثت به «امین» معروف شده بود و به ایشان «محمد امین» میگفتند؛ امین در مقابل خائن بود، یعنی کسی که در هیچ زمینهای خیانت نخواهد کرد. دشمنان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نیز به امین بودن ایشان معترف بودند و داستانهایی از اعتراف ابوجهل بر این مساله در تاریخ گزارش شده است. همچنین نقل شده زمانیکه حضرت از سفر تجاری برگشت و نزد حضرت خدیجه رفت، خدیجه در رابطه با او گفت: «ای پسر عمو؛ من به خاطر شرافت نسب، قرابت، راستگویی، اخلاق پسندیده و امانتداری تو در بین مردم، به قوم خود افتخار میکنم» پس از آن بود که حضرت خدیجه(س) به پیامبر پیشنهاد ازدواج داد.
مردم مکه نیز این ویژگی مهم پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را به خوبی میدانستند و اموال مهم و گرانبهای خود را در نزد ایشان به امانت میگذاشتند؛ لذا نقل شده وقتی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) مجبور به ترک مکه و هجرت مخفیانه به مدینه شد، به امیرالمومنین(علیهالسلام) سفارش کرد تنها زمانی از مکه به مدینه هجرت کند که امانتهایی که مردم نزد حضرت گذاشته بودند را به صاحبانشان باز گرداند.[1]
همچنین تاریخ گواه است که ایشان بعد از به قدرت رسیدن و فتح مکه بدون جنگ و خونریزی، تمام اهل مکه را عفو کردند و فرمودند: «امروز روز مرحمت و مهربانی است». اهل مکه همان کسانی بودند که 13 سال از هیچ جنایت و اذیت و آزاری نسبت به حضرت دریغ نکردند، مسلمانان را شکنجه و بسیار آزار میدادند، جنگهای متعددی با مسلمانان داشتند و نزدیکان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از جمله حضرت حمزه را به شهادت رسانده بودند؛ اما پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در عملی باور نکردنی - حتی برای خود مسلمانان- عفو عمومی اعلام کرد و از همه گناهان آنان گذشت.[2]
اما امروزه جهان غرب برای مقابله با این آیین عزیز، به جای بحث منطقی و پاسخ به براهین و استدلالهای قوی آن، به توهین و تمسخر روی آورده و در حرکتی ناجوانمردانه به طراحی کاریکاتورهایی از این انسان برگزیده پرداخته است. این کار نه تنها قلب مسلمانان اروپا را به درد آورد، بلکه قلب تمام مسلمانان دنیا را جریحه دار کرد و غم بزرگی بر دل آنان قرار داد.
این روزها نیز برخی از خبرگزاریها از تجدید این موضوع خبر میدهند و اینکه دولت هلند قصد دارد مجددا مسابقه کاریکاتور پیامبر عظیم الشان اسلام(صلیاللهعلیهوآله) را برگزار کند و مجددا قلب و جان و روح مسلمانان را به درد آورد.[3]
توهین و تمسخر نسبت به هیچ آیین و هیچ کسی پسندیده نیست و عملی غیر اخلاقی محسوب میشود که با فطرت آدمی سازگاری ندارد. لذا در هر کجای عالم صورت گیرد، محکوم است و هر چه شخصی که مورد توهین قرار گرفته، بزرگتر و عالیمقام تر باشد، این عمل زشتتر و درد آورتر خواهد بود.
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نیز اشرف مخلوقات و بزرگترین شخصیت تاریخ است و از جمیع انبیا و جمیع مخلوقات برتر و بالاتر، لذا توهین به ایشان نیز بدترین توهین و زشتترین توهین بوده و به هیچ وجه قابل قبول نیست.
ممکن است غرب با بهانه آزادی اندیشه و بیان، این کار را کرده باشد؛ اما باید بداند توهین و تمسخر با نقد و آزادی بیان فرق دارد، ما به هیچ وجه با نقد و سخن و مباحث علمی مخالف نیستیم و دانشمندان اسلامی همیشه از بحث و گفتگو با مخالف استقبال کردهاند و با روی باز به سخنان آنان پاسخ دادهاند. پیامبر اکرم و ائمه اطهار(صلواتاللهعلیهماجمعین) نیز همیشه با مخالفان خود به بحث و گفتوگو پرداختهاند و نقدهای آنان را پاسخ دادهاند.[4]
بنابراین توهین و تمسخر با آزادی بیان بسیار متفاوت است، آزادی بیان یعنی نقد عالمانه و استدلال و برهان بر اعتقاد خود، اما در توهین و تمسخر، سخن و نقدی در کار نیست و تنها شخصیت شخص مقابل را مورد هجوم قرار داده و به سخره میگیرند و این نهایت تلاش جاهلان و نادانان است.
تمدن غرب و به خصوص دانشمندان دانمارک اگرمیتوانند و اهل تفکر و مطالعه هستند، به جای توهین و تمسخر و کاریکاتور پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)، بر مبانی قوی و محکم اسلام اشکال کنند و نادرستی این آیین مبین را اثبات کنند تا با این کار از نشر اسلام در اروپا جلوگیری کنند.
__________________________
پینوشت
[1]. برای مطالعه بیشتر به این مطلب مراجعه کنید.
[2]. برای مطالعه بیشتر به این مطلب مراجعه کنید.
[3]. شبکه العالم
[4]. برای مطالعه این مناظرات به کتاب «احتجاجات» از مرحوم طبرسی مراجعه کنید.
توهین و تمسخر با آزادی بیان بسیار متفاوت است، آزادی بیان یعنی نقد عالمانه و استدلال و برهان بر اعتقاد خود، اما در توهین و تمسخر، سخن و نقدی در کار نیست و تنها شخصیت شخص مقابل را مورد هجوم قرار داده و به سخره میگیرند و این نهایت تلاش جاهلان و نادانان است.