- دشمن حیرتزده از اثر شگفتانگیز شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی بر ملتهای منطقه، تمام تلاش مذبوحانه و سعی باطل خود را به کار گرفته تا بلکه بتواند با طرح موضوعات خلاف واقع و به کارگیری حقههای کثیف رسانهای، از انتشار این آثار و شدتگرفتن احساسات ضدآمریکایی در میان ملتها، جلوگیری کند.

عمق و گسترهی محبوبیت سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، هر قدر که باعث خوشحالی دوستان و مظلومان دنیا شد، به همان اندازه، موجبات خشم و عصبانیت دشمنان تابلودار و کینهورز را نیز فراهم کرد. دشمن احمق که تصور میکرد با حذف فیزیکی سردار دلها، آن هم به شکل ناجوانمردانه و وحشیانه، میتواند زهرچشمی از مردم منطقه و مخصوصاً مردم ایران بگیرد و آنان را دچار ترس و وادار به انفعال کند، به چشم خود دید که شهادت این مرد بزرگ، چه جریان عظیمی از مقاومت را بازترسیم نمود و حتی جانهای خفته و غبارگرفته را نیز به صف مقابله با استکبار کشاند. از این روی، تمام تلاش مذبوحانه و سعی باطل خود را معطوف به خاکپاشیدن به چهرهی آفتاب کرد تا بلکه بتواند با طرح موضوعات خلاف واقع و به کارگیری حقههای کثیف رسانهای، از آثار شگفتانگیز شهادت سردار سلیمانی و شدتگرفتن احساسات و امواج خروشان ضدآمریکایی در میان ملتها، جلوگیری کند.
این روزها شاهد دریوزگی برخی قلم به مزدهای حقیر هستیم که با تقطیع برخی از کلیپها و مصادره به مطلوب، قصد دارند تا این سخن تکراری و مضحک را به مخاطب، القا کنند که حضور ایرانیان در سوریه و عراق، نه برای دفاع از حرم مطهر اهل بیت (علیهمالسلام) بلکه با اهداف دیگری انجام شده است! متأسفانه این مغزهای ناتوان و این دلهای ناپاک -که احیانا برخی از آنان، خود را از پیروان اسلام، قلمداد میکنند- آنچنان دچار فقر معرفتی و کمبود غیرت دینی هستند که قدرت درک این واقعیت را ندارند که اگر حضور مدافعان حرم در عراق و سوریه نبود، داعش با قبور مطهر بزرگان ما همان کاری را میکرد که با قبر صحابی جلیلالقدر یعنی حجر بن عدی (رحمهالله) و سکینه بنت الحسین (علیهماالسلام) کردند؛ کما اینکه توانستند تا نزدیکی حرم سامرا و حرم حضرت زینب (علیهاالسلام) در دمشق برسند که حتی گلولههایی نیز به سمت این اماکن مقدس، شلیک شد ولی نیروهای از جان گذشتهی مدافع حرم توانستند با فداکاری و پایمردی، مانع بروز فاجعهای بزرگ شوند! جالب این جا است که بعضی از افرادی که به حاج قاسم و مدافعان حرم، حمله میکنند از قماش تشیع انگلیسی هستند که به قمهزدن روی سر و کلهی خود، اصرار فراوان دارند ولی در زمان تهدید عتبات عالیات در عراق و سوریه، به دنبال سوراخ موشی برای پنهانشدن میگشتند و جرأت نکردند همان قمه را بر روی دشمن هتاک و معاندی مثل داعش بکشند!
علاوه بر این، حضور سردار سلیمانی و یاران دلاورش در عراق و سوریه، اهداف دیگری هم داشت که بارها گفته شده و اصلا امری مخفی و پنهان نیست؛ مثل این حقیقت که اگر در عراق و سوریه، جلوی داعش گرفته نشود، باید آنها را در مرزها و بلکه شهرهای ایران، مشاهده و با آنان مبارزه کنیم که هر عقل سالم و هر فرد آگاهی، راضی به وقوع چنین اتفاق ناخوشایند و به خطر افتادن جان مردم کشورش نیست. با این حال، برخی سعی میکنند با برجستهکردن این بخش، طوری القا کنند که دفاع از حرم، واقعیت نداشته است که چنین تحلیلی را باید به همان ناتوانی در تحلیل و فهم ماجرا یا مأموریت برای «خود را به نفهمی زدن» و القای دروغ، ارتباط داد.
همین جریان معلومالحال، تلاش میکند تا مردم عراق را مخالف شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی، معرفی کند در حالی که هم در مراسم باعظمتِ تشییع سردار در شهرهای مختلف عراق و هم در مراسمهای باشکوه سالگرد آن سردار بزرگ اسلام، شاهد حضور انبوه مردم عراق بودیم که بر احترام خود نسبت به این سردار عزیز و یاران او و نیز بر استمرار راه آن عزیز، تأکید داشتند. عجیب این جا است که همهی این صحنهها و ابراز ارادتها از سوی این جریان خاص، نادیده گرفته میشود و حاضر به پذیرش این حقیقت نمیشوند که اکثریت مردم عراق در پشتیبانی از حاج قاسم و یاران شهیدش، تردیدی ندارند و اقلیت مزدور یا فریبخورده را نمیتوان به نام ملت عراق، جا زد و معرفی نمود.
در همین راستا، سخنان اخیر یکی از رهبران جنبش مقاومت فلسطین (حماس) مبنی بر کمک نقدی از سوی دولت وقت ایران که با مباشرت سردار سلیمانی، صورت گرفت نیز یکی دیگر از مهمات توپخانهی تخریب علیه فرماندهی شهید سپاه قدس بود که در چند روز اخیر، به بهانه و دستاویزی برای جنجالآفرینی تبدیل شد. این در حالی است که موضوع کمک به گروههای مقاومت که علیه اسرائیل در حال نبرد هستند، بارها و بارها از سوی جمهوری اسلامی، بیان علنی شده است و امر پنهانی نیست که این جریان معلومالحال، مدعی کشف آن شده باشد! از سوی دیگر، برجستهکردن مبلغ این کمک، به جز فریب افراد بیاطلاع، سود دیگری ندارد چون مطلعان از امور و مناسبات بینالملل میدانند که با وجود هزینهی هفت تریلیون دلاری آمریکا در منطقهی غرب آسیا [1] و خرج چند صد میلیارد دلاری کشورهای عرب حوزهی خلیج فارس برای نفوذ در سوریه، رقمی مثل 22 میلیون دلار، اصلا به حساب نمیآید! اتفاقا تأکید بر این رقم ناچیز در معادلات منطقهای، از درایت و مدیریت موفق سردار سلیمانی، حکایت میکند که با صرف هزینههای بسیار کمتر از هزینهی دشمنان، توانست جبههی ضداسرائیلی را تقویت و نفوذ ایران را در آن نقطهی حساس، قوام ببخشد در حالیکه جبههی غربی-عربی-عبری با هزینههای به مراتب بیشتر، نتوانست به اهداف خود دست یابد.
به هر صورت، امنیت و آرامش مثالزدنی ایران عزیز که در قلب آتش، به گلستانی آرام شبیه است را باید به لطف خداوند، نتیجهی رشادتها و فداکاریهای حاج قاسم سلیمانی و یاران مبارز و مقاوم او دانست که با درک درست از شرایط زمانه و تحت تدابیر حکیمانهی مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنهای (حفظهالله) به حرکت مقتدرانهی خود در جهت نیل به اهداف بزرگ تشکیل تمدن اسلامی ادامه میدهد و در این راه از زخم زبان و کنایههای معاندان و بدخواهان، هیچ ضعفی به خود راه نمیدهند.
پینوشت:
[1] هفت تریلیون دلار
محبوبیت سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، برای دشمن قابل تحمل نیست؛ به همین دلیل، تمام تلاش خود را میکند تا از آثار شگفتانگیز شهادت او جلوگیری نماید.