اول و آخر بودن خداوند متعال در همه اشیاء

11:03 - 1392/06/10
رهروان ولایت ـ این صفت از صفات الهی، بیان کننده ازلیت و ابدیت خداوند متعال است، زیرا اول تمام هستی است و برای خود او اولی وجود ندارد، آخر تمام اشیاء است،
اول و آخر بودن خدا

یکی از آیاتی که خداوند متعال در آن به توصیف خود پرداخته است، آیه 3 سوره حدید است؛ خداوند متعال در این آیه می‌فرماید: «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ: اول و آخر و ظاهر و باطن او است، و از هر چيزی آگاه است». در این آیه خداوند متعال اول و آخر هر چیزی خوانده شده است که باید دید منظور چیست؟ آیا صفات متضادی در خداوند متعال جمع شده است یا نه، تفسیر آیه چیز دیگری است؟

ابتدا به سراغ کلام اهل بیت (علیهم السلام) می‌رویم که در واقع مفسرین واقعی قرآن هستند؛ امام صادق (علیه السلام) در شرح «اول و آخر» بودن خداوند متعال می‌فرماید: «: مطلب اين است كه هر چيزى جز خدا نابود شود، يا دگرگون گردد يا تغيير و زوال‏ در آن راه يابد، يا رنگ به رنگ شود، يا وصف خود را از دست دهد، يا از فزونى به كاهش گرايد و يا از كاستى به فزونى، همان پروردگار جهانيان است كه از ازل تا ابد به يك حال است، اوست اول و پيش از هر چيز، اوست آخر همه چنان‌چه هميشه بوده است، اوصاف او مختلف نگردد چنان‌كه از ديگران، مثلا انسان يك بار خاك باشد و يك بار گوشت و خون و يك بار استخوان پوسيده و خاكسترى و مثلا خرماى نارس يك بار كرف است و يك بار غوره و يك بار رطب شيرين و تر و يك بار خرماى خشك».(1)

توصيف به اول و آخر بودن خداوند متعال، تعبير لطيفى است از «ازليت و ابديت» اوست، زيرا می‌دانيم او وجودى است بی‌انتها و واجب الوجود، يعنى هستيش از درون ذات است و قائم به نفس؛ بنابراين از ازل بوده و تا ابد خواهد بود. او سرآغاز و ابتداى عالم هستى است، و اوست كه بعد از فناى جهان نيز خواهد بود. لذا تعبير به اول و آخر بودن او، هرگز زمان خاصى را در بر ندارد و اشاره به مدت معينى نيست.(1)

 علامه طباطبایی معتقد است: «بعد از آن‌كه معلوم شد كه خداى تعالى بر هر چيزى كه فرض شود قادر است، قهرا با احاطه قدرتش به هر چيزى، از هر جهت بر آن چیز محيط هم هست، و هر چيزى كه فرض شود اول است، خدا قبل از آن چيز بوده است، پس او نسبت به تمام ماسواى خود اول است، هم‌چنين هر چيزى كه ما آخرينش فرض كنيم خداى تعالى بعد از آن هم خواهد بود، چون گفتيم قدرتش احاطه به آن چيز دارد، هم به ما قبلش و هم به ما بعدش، پس آخر خدا است، نه آن چيزى كه ما آخرينش فرض كردیم».(2)          

صاحب مجمع البیان معتقد است، چون او وجودی بینهایت و ازلی است، پس قدیم ذاتی است و ما سوی او، حادث است و محتاج، پس او اول عالم هستی است، چون قدیم است و غیر او حادث. آخر است؛ زیرا بعد از نابودی تمام اشیاء باقی است.(3) فخز رازی نیز بر این اعتقاد است که چون تمام ما سوی الله ممکن است، پس حادث‌اند؛ و چون حادث‌اند نیازمند و محتاج‌اند، و چون او تنها واجب عالم است، پس قدیم است و اول تمام اشیاء.(4)

خواجه نصر الدین طوسی نیز در شرح آن می‌نویسد: «چون خداوند سبحان منزه از آغاز و انجام داشتن است، يعنى ازلى و ابدى است، آغاز و انجام ما سواه است؛ زيرا آن‌كه را آغاز و انجام است، صمد مطلق و كمال و حسن مطلق و واجب الوجود علی‌الاطلاق نيست، تا آغاز همه از او يعنى مبدأ كل، و انجام همه، يعنى غايت قصوى همه باشد. و بدان كه وجود صمدى را تعبير به وجود مطلق می‌كنند و می‌گويند: الموجود المطلق لا مبدأ له، و به همين وزان، لا منتهى له، لذا «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ» كه آغاز و انجام همه است».                     

در نتیجه: این صفت از صفات الهی، بیان کننده ازلیت و ابدیت خداوند متعال است، زیرا اول تمام هستی است و برای خود او اولی وجود ندارد، آخر تمام اشیاء است، چرا که همه اشیاء به او ختم می‌شود و غایت و نهایت همه اشیاء است؛ لذا او هم اول است و هم آخر.

 

پی نوشت :

(1). اصول كافى-ترجمه كمره‏اى، ج‏1، ص: 335.

 (2). تفسير نمونه، ج‏23، ص: 298.

(3). الميزان في تفسير القرآن، ج‏19، ص: 145.

(4). مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص: 347.

(5). مفاتيح الغيب، ج‏29، ص: 446.

(6). آغاز و انجام، ص98.

نظرات

تصویر تلالو اندیشه
نویسنده تلالو اندیشه در

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 6 =
*****