-کنکاشها و بررسیهای تاریخی نشان میدهد که ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم بیشترین همراهی را با سبکها و مدلهای غربی داشته است.
ژاپن کشوری پیوسته به غرب
دو اتفاق فرهنگی در این ایام برای کشوری مانند ژاپن که در اذهان بسیاری، کشوری موفق به حساب میآید، به وقوع پیوست که ذهن هر فردی را وارد ابهامات و تناقضات جدی دربارهی این کشور مینماید. برخی در زمانهای گذشته وقتی می خواستد برای ایران اسلامی نسخههای پیشرفتی را بپیچند، سخن از مدل پیشرفتی با الگوی "ژاپن اسلامی" میکردند، اما اکنون مشاهده میشود خبرهایی از کشور ژاپن مخابره میگردد که این خبرها ما را از قبول این نکته که ژاپن الگویی تمام عیار برای ایران اسلامی باشد دور میسازد.
کشور ژاپن با آن همه پیشرفتهایی که داشته، در ماههای قبل برای کابینهی خود "وزیر تنهایی" انتخاب کرده است[1] و همچنین به گواه آمارهای رسمی سبقت گرفتن خودکشی از کرونا در این کشور[2] به ثبت رسیده است. این اخبار و موارد مشابهی مانند آن بیانگر یک مطلب مهم است و آن مطلب مهم این است که زیر پوست پیشرفتهای ژاپن خبرهایی وجود دارد که از نگاه مردم دور مانده است.
کنکاشها و بررسیهای تاریخی نشان میدهد که ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم بیشترین همراهی را با سبکها و مدلهای غربی داشته است. در تحلیلی در این زمینه میخوانیم «ژاپنیها پس از جنگ، متوجه شدند با ورود بیهوده به دو جنگ جهانی ضرر بسیاری بر کشور خود وارد ساختهاند و فهمیدند نباید سیاست کشور را تحت تأثیر توسعه طلبی نظامی شکل میدانند. آنها راهبرد رشد نظامی با رویکرد غلبه را کنار گذاشته و به جای آن، رشد اقتصادی با رویکرد برد-برد را برگزیدند. البته فشارهای آمریکا در این زمینه بیتأثیر نبوده است.»[3] در ادامهی این تحلیل از تأثیر منفعت طلبانهی آمریکا و ریل گذاری فرهنگی آمریکا برای ژاپن میخوانیم آنجا که نویسنده بیان میدارد: «[آمریکا] درمقابل حضور نظامی در خاک ژاپن و کنترل این کشور، راه ورود ژاپن به سازمانهای بینالمللی مختلف را هموار کرد، از جمله سازمان ملل، سازمان توسعه و همکاری اقتصادی و معاهده عمومی تعرفه و تجارت که به سازمان تجارت جهانی تبدیل شد، بانک جهانی، گروه بیست کشور صنعتی جهان و حتی گروه هشت که اکنون پس از حذف روسیه به گروه هفت تبدیل شده است ...... باید اذعان کرد ژاپنیها نیز مانند بسیاری از کشورهای به ظاهر پیشرفته، سیاست خارجی خود را به ویژه تا جنگ جهانی دوم از اخلاق و مفاهیم دینی تهی ساختند و عمدتاً بر مبنای منافع ملی تصمیمسازی میکنند، چه آن زمان که به فکر تصرف سرزمینهای اطراف بودند و چه پس از جنگ جهانی دوم که تابع محض سیاستهای ایالات متحده شدهاند.»[4]
توسعهی به سبک غربی، بنبست تنهایی
توسعهی غربی، سبک زندگی غربی را نیز طلب میکند که ما نباید از آن غافل شویم. وقتی ریلگذاری اقتصادی به سبکی کاملاً غربی باشد، باید سمت و سوی زندگیت را نیز به سمت تحققش تنظیم کنی و این دقیقاً نقطهی اصلی ماجراست. سبک زندگی غربی، ما را به مادیگراییِ بیشتر سوق میدهد و به لذتهای مادی با آثار زودگذرتر و کمعمقتر اصالت میبخشد. «لذت در این نوع اندیشه جزء یکی از اصول قرار میگیرد. پس هر مسیری که شما را زودتر به این لذت برساند اصالت مییابد و بر این اساس است که ارزشگذاریهای جدیدی شکل میگیرد؛ آن چیزهایی که لذت فوری دارند هرچند کیفیت و ماندگاری پایینتری داشته باشند از ارزش بالاتری برخوردار هستند و آن چیزهایی که لذت بیشتر، باکیفیتتر و ماندگارتری را برای انسان به ارمغان میآورند چون در دسترس نیستند و انسان برای به دست آوردنش متحمل سختیهای زیادی میشود به گوشهای رانده میشود.»[5]
این سبک از زندگی سرآغاز فرو رفتن در تنهاییها، دور شدن از همدلیها و از هم پاشیده شدن بنیانهایی مانند خانواده است که بر پایهی خویشتنداری و گذشت طراحی شده است. ژاپن اگر درهای توسعه را باز کرد اما آن توسعه، توسعهای بود از جنس توسعهی غربی که در لابه لای چرخدندههای خود، سبک زندگی ملیاش را خُرد کرد و آن را به گرفتاریهایی مانند افزایش آمار خودکشی مبتلی کرد. حق این است که این جنس از توسعه را میتوان داشت اما با سبک دیگری از زندگی یعنی سبک زندگی اسلامی؛ سبکی که هم کشور را به اوج میرساند و هم به تک تک افرادی که در این توسعه سهیم بودهاند با نگاهی تکریمی نگاه میافکند و صرفاً با نگاه ابزاری به دنبال بهره گیری از آنها نیست.
سبک زندگی اسلامی، علاوه بر پیشرفتِ جامعه در ابعاد مختلف، به روابط میان فردی هم توجه ویژهای دارد و برای آن اهمیت ویژهای قائل است. انسان موجودی اجتماعی است و حیاتش بر پایهی تقویت این روابط استوار است. او میخواهد با نشاط زندگی کند، عشق بورزد، تعلق خاطر داشته باشد و در درون خود احساس رضایتمندی پایدار را درک نماید و همهی اینها در فضایی اتفاق خواهد افتاد که سبک زندگی جامعه، سبک زندگی همدلانه و متعهدانه باشد. اسلام در کنار تأکید فراوانی که بر کار و تلاش هدفمند دارد برای خروج از احساس تنهایی و عواقبی مانند خودکشی، افسردگی و ... نیز برنامه دارد که در ادامه به بخش مهمی از آن اشاره میکنیم:
1.توجه به خانواده:
اولین کانون ارتباطی انسان و اولین نهاد حمایتگر او خانواده است. اسلام برای خانواده و ارتباط اعضای آن با هم، آموزههای زیادی دارد که از حد شماره خارج است. برای برونرفت از احساس تنهایی و افزایش نشاط درونی، اهمیت دادن به کانون خانواده و وقت گذاشتن برای آن از اولویتهای اساسی است. اگر حتی با نگاه مادی بخواهیم به این مسئله نظر بیفکنیم باز هم نمیتوانیم نقش خانواده در انگیزهسازی برای فعالیتهای فرد را نادیده بگیریم.
2.صله رحم(دیدار با آشنایان):
توجه به خانواده و اقوام از جمله نکاتی است که دین مبین اسلام برای تقویت روحی و روانی انسان به آن توصیه مینماید. شخصی که اهل دیدار با آشنایان خود و ارتباط گیری با اطرافیان خود است به غیر از برکات اُخروی، آثار مثبت دنیایی زیادی را نیز درک خواهد کرد. امیر مومنان على (علیهالسلام) به فرزندش چنین سفارش مىكند: «أَكْرِمْ عَشیرَتَكَ، فَإِنَّهُمْ جَناحُكَ الَّذى بِهِ تَطیرُ، وَ أَصْلُكَ الَّذى إِلَیْهِ تَصیرُ، وَ یَدُكَ الَّتى بِها تَصُولُ؛[6] خویشانت را گرامى بدار، زیرا آنان بال و پَرِ تو هستند كه با آنان پرواز مىكنى و اصل و ریشه تو مىباشند كه به ایشان باز مىگردى [از آنان كمك گرفته و به آنها سرفرازى] و دست تو هستند كه با آنها پیروز میشوی.»
3.کمک به همنوع:
یکی از کارهایی که در عرصهی اجتماعی و روابط بین فردی موجب تقویت روحی و روانی انسان میشود دستگیری و یاری رسانی نسبت به مردم است که اسلام در این باره نیز تعالیم فروانی دارد و دنیای غرب به سبب اصالت سود و منفعت، در این مهم موفقیتی را به دست نیاورده است. پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) دربارهی همدلی و یاری رسانی مومنان به یکدیگر میفرمایند: «انَّما الْمؤمنون فی تَراحُمهم و تَعاطُفِهم بِمنزلةِ الْجَسد الْواحِدِ اذا اشَتَکی مِنْهُ عُضوٌ واحدٌ تداعی لهُ سائِرُ الْجسد بِالْحُمّی والسَّهَرِ؛[7] مؤمنان از نظر مهرورزی و عطوفت نسبت به یکدیگر مانند یک پیکرند که هرگاه عضوی از آن دچار دردی شود سایر اعضاء (از راه تب و بیداری و ناراحتی) همدردی خود را با آن عضو ابراز میدارند و به کمکش میشتابند.»
کوتاه سخن اینکه باید با نگاهی باز و اندیشهای روشن به پیشرفتهای دنیای غرب نگاه کرد و از مشکلاتِ سبک زندگی تولید شده توسط این نحوه از پیشرفت غافل نشد.
پینوشت:
[1]. خبرگزاری مشرق نیوز: "این آقا وزیر «تنهایی» ژاپن شد."، کد خبر: 1186114، تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۳۹۹.
[2]. سایت همشهری آنلاین: "سبقت خودکشی از کرونا در ژاپن"، کد خبر: 587376، شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹.
[3]. خبرگزاری مشرق: " توسعه ژاپن؛ داستان ملتی که از شکستهایش درس گرفت."، کد خبر: 483063، تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۳۹۴.
[4]. همان.
[5]. مقاله: "مقایسه سبک زندگی اسلامی با سبک زندگی غربی؛ آسیبهای خانواده در سبک زندگی غربی"، نویسنده: مصطفی راهی، مبلغان مهر و آبان 1399 - شماره 257، (17صفحه - از 74 تا 90 ).
[6]. بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار (علیهم السلام)، محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، ج74، ص217، مصحح محمد باقر علوی و همکاران، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت.
[7]. الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج ۲، ص ۱۶۵، ۱۶۶.
برخی در زمانهای گذشته وقتی می خواستد برای ایران اسلامی نسخههای پیشرفتی را بپیچند، سخن از مدل پیشرفتی با الگوی "ژاپن اسلامی" میکردند، اما اکنون مشاهده میشود خبرهایی از کشور ژاپن مخابره میگردد که این خبرها ما را از قبول این نکته که ژاپن الگویی تمام عیار برای ایران اسلامی باشد دور میسازد.