«مأمون» دستور داد که عالمان مکاتب مختلف و دانشمندان علم کلام را دعوت کند تا بتواند با منظرات علمی، جایگاه امام رضا(علیهالسلام) را نزد مردم، خدشه دار نماید؛ اما در مجلس مناظرات، همة عالمان ادیان، مقهور علم و پاسخگویی حضرت شدند.
مأمون دید هر روز جایگاه امام در نزد مردم بهتر شده و محبت او در دل مردم بیشتر میشود؛ لذا یکی از تدابیر او برای از بین بردن این محبت و جایگاه بین مردم، این بود که مجالس علمی تشکیل دهد و با شکست علمی امام توسط دانشمندان مختلف، جایگاه او را در نزد مردم تخریب کند. به همین منظور نامهای به تمام بلاد نوشت و از تمام دانشمندان مسلمان، مسیحی، یهودی، زردشتی و حتی ملحدان و کافران دعوت کرد که به پایتخت بیایند و با امام رضا(علیهالسلام) مناظره کنند.
«مأمون» به «فضل بن سهل» وزیر مخصوص خود، دستور داد که پیروان مکاتب مختلف و علماى علم کلام را دعوت کند تا با حضرت مناظره کنند....مامون سپس رو به جاثلیق کرد و گفت: اى جاثلیق! این پسر عموى من على بن موسى بن جعفر است، من دوست دارم با او سخن بگویى و مناظره کنى، اما طریق عدالت را در بحث رها کن. سپس او و تمام حاضران و عالمان مذاهب و مکاتب مختلف با حضرت به گفتوگو پرداختند و در همان مجلس حضرت با استناد به کتب خاص خودشان، یعنی با مسیحیان با انجیل، با یهودیان با تورات، با زردشتیان با کتب خاص خودشان و... سخن گفت و همه را مغلوب کرد و آنها مجبور شدند در همان مجلس به علم امام اعتراف کنند و حضرت را عالم یگانه روزگار بنامند.
به همین خاطر بود که حضرت به «عالم آل محمد» شهرت گرفت و همه دانشمندان آن روز به یگانه بودن حضرت در علم و دانش اعتراف کردند و مأمون نتوانست به اهداف خود برسد.
___________________________________
لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/72073