نگاهی به محصولات خانواده محور در رسانه ملی
خانواده نهادی است مقدس و بیبدیل که حیات و سعادت جامعۀ بشری وابسته به آن است. سلامت روانی و جسمانی افراد جامعه تأمین نمیشود مگر آن که خانوادههایی متعالی، سالم، بالنده، متعادل و صالح داشته باشیم. ما در خانواده به دنیا میآییم و بیشترین سالهای کودکی و نوجوانی خود را با خانوادهمان سپری میکنیم و در خانواده با جهان هستی آشنا میشویم. بدون تردید اعضای خانواده (زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان) به آموزش نیاز دارند تا بتوانند به بالندگی و شکوفایی برسند.
تأثیرگذاری تلویزیون بر نهاد خانواده از یک سو و حساسیت به وجود ارزشهای اسلامی در خانواده موجب شده است که پیامهای تلویزیونی با تأکید بیشتر مورد بررسی قرار بگیرند. اگرچه رسانهی ملی به دلیل اینکه به نوعی صدای نظام جمهوری اسلامی قلمداد میشود، سعی داشته است ارزشهای دینی را به مخاطبان خود منتقل کند و در مقایسه با برنامههای تلویزیونی دیگر کشورهای اسلامی، برنامههای عفیفانه تری براي خانواده متعالي ارائه دهد، اما عملکرد آن در حوزهی خانواده انتقادهایی را نیز متوجه خود کرده است. هدف از خانواده متعالی، معرفی نوعی خانواده مطلوب است که بر پایه ارزشها، موازین و هنجارهای مکتب اسلام تشکیل و بنا نهاده شده باشد.
رسانه ملی چه الگویی از خانواده را ارائه می دهد؟ پاسخ به این پرسش اگرچه نیازمند بررسی دقیق و موشکافانه برنامه های سیماست اما یک نگاه اجمالی نشان می دهد در اغلب سریال ها، خانواده هایی با سبک زندگی طبقه متوسط به بالا به تصویر کشیده می شود. کثرت ارایه این تیپ از خانواده در رسانه ملی باعث شده است که به تدریج این سبک از زندگی توسط خانواده های ایرانی اعم از شهری و روستایی باز تولید شود، به گونه ای که بیان و پذیرش نقدهای وارد بر این سبک با دشواری هایی مواجه شده است. تمام آن چه تاکنون درباره آسیب های رسانه درباره مسائل مربوط به حوزه زنان و خانواده گفته شد، در این سبک از زندگی خانواده متوسط شهری دیده می شود.
خانواده متوسط شهری، به خلاف واقعیت عینی آن بسیار کوچک نشان داده می شود. تیپ رایج در این خانواده ها متشکل از یک زوج است که در پاره ای از موارد این خانواده ها دارای یک یا دو فرزند هستند. ارتباط خانواده ها با بستگان و آشنایان به میزانی است که خانواده ها و بستگان در پیشبرد داستان نقشی حاشیه ای را به عهده دارند. در این خانوادهها، از مشقت وجود فرزندان زیر سه سال و سالمندان بیمار و عصبی خبری نیست.
اشتغال و امرار معاش در همه جوامع و از جمله کشور ما از جمله مهم ترین مسئولیت های هر فرد به خصوص افراد سرپرست خانواده است. در عین حال امرار معاش برای عموم طبقات جامعه عملی مشقت آور نیز محسوب می شود. ارایه الگویی صحیح از خانواده در گرو بازتولید مشقت موجود در کسب و امرار معاش است. این امر از یک سو نسل جوان را آماده پذیرش مشقت های موجود در عرصه بازار کار و تلاش می کند و از سویی دیگر به بسیاری از رفتار های دیگر از جمله گذراندن اوقات فراغت، جنبه معقول و منطقی می بخشد. رسانه ملی در تصویر ارایه شده از خانواده نسبت به مشقت موجود در کسب و کار و امرار معاش غفلت می ورزد و ناخود آگاه تصویری از خانواده را بازتولید میکند که افراد آن دائماً در حال روزمرگی و خوشی هستند.
بازنمایی شخصیت زن در سریال های طنز، سریال های خانوادگی، آگهی های تبلیغاتی و برنامه های ترکیبی دارای مولفه های مختلف و البته متناقضی است که با در کنار هم قرار دادن آنها به الگویی مشخص نمی رسیم. به عنوان مثال در برنامه «خانمی که شما باشی» مهم ترین الگوهای تکرار شونده در قسمت های مختلف آن عبارت اند از برجسته سازی ویژگی های زنانه در مقابل جنس مخالف، تقابل جنسیتی، تضعیف نقش مردان، به سخره گرفتن تقسیم کار عرف و در آگهی های بازرگانی رسانه ملی همان نقش های آگهی های تبلیغاتی کشورهای غربی به زنان داده میشود. و در هر دوی اینها زنان برای فروش بیشتر کالاها و خدمات مورد استفاده ابزاری قرار می گیرند. همچنین در این خصوص می توان به تضعیف جایگاه مرد در مقابل زن، ارائه شخصیت هایی تصنعی و ضعیف از مردان و بازنمایی زنان قدرتمند در برابر مردان ضعیف اشاره کرد.
هر چند رسانه ملی سعی دارد به آموزه های دینی و سرزمینی وفادار بماند، اما در عمل می توان الگوی ارائه شده از شخصیت زن را نامتناسب با جامعه اسلامی و مملو از انگاره های غربی دانست. آنچه باعث می شود چنین تناقضی ایجاد شود، شناخت نامناسب برخی عوامل و دست اندرکاران است. لذا رسانه ملی، به عنوان رسانه ی عفیف و پایبند به ارزش های اسلامی، می بایست تلاش خود را در جهت ارائه الگویی مناسب از شخصیت زن، همانند آنچه در سریال «مدینه» اتفاق افتاد، بیشتر کرده و بر آموزه های دینی وسرزمینی در این خصوص تاکید کند.
انتظار میرود رسانه ملی به آموزش و ارتقای سطح آگاهی اعضای خانواده دربارۀ نقشها و وظایف خانواده، برای آگاهی از کم وکیف و چگونگی شکل گیری رفتار در خانواده، برای آگاهی از ریشهها و علتهای ناهنجاریهای رفتاری و عاطفی، برای چاره جویی، درمان، اصلاح و پیش گیری از بروز آسیب ها و نابه سامانی های اخلاقی، بهسازی محیط زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی، پیش گیری از به بوجود آمدن آسیب های خانوادگی و طلاق بپردازد.
تأثیرگذاری تلویزیون بر نهاد خانواده از یک سو و حساسیت به وجود ارزشهای اسلامی در خانواده موجب شده است که پیامهای تلویزیونی با تأکید بیشتر مورد بررسی قرار بگیرند؛ اگرچه رسانهی ملی به دلیل اینکه به نوعی صدای نظام جمهوری اسلامی قلمداد میشود، سعی داشته است ارزشهای دینی را به مخاطبان خود منتقل کند