منابع تاریخی و روایی ماهیت و کیفیت نزول وحی بر پیامبر را مختلف بیان کردهاند.
مسأله نزول وحی بر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از مسائل اجماعی و مسلمات قطعی بین همه مسلمانان است. تنها اختلافی که بین فِرق و نِحلههای اسلامی در این باره وجود دارد به ماهیت و کیفیت نزول وحی و جبرئیل برمیگردد.
گروهی از مورخان بر این باورند که نزول وحی و جبرئیل در 27 رجب پیامبر را سخت ترساند به گونهای که بادیدن چهره جبرئیل در قالب شیطان یا جن پا به فرار گذاشت و به خدیجه پناهنده شد ... .[1] دشمنان اسلام و پیامبر از این گزارههای تاریخی وحی پیامبر را زیر سؤال برده و چنین داستانهایی را از خرافات مسلمانان شمردهاند.
آنچه از این گزارشها به ذهن متبادر میشود این است که آیا چنین خبرهای تاریخی از جهت سندی و محتوایی قابل استناد و مورد قبول است؟ آیا چنانکه ادعا شده پیامبر جبرئیل را در شکل شیطان و جن مشاهده نموده و در نتیجه برای خلاصی آن به خدیجه پناهنده شد؟ دشمنان با طرح چنین شبهاتی چه اهدافی را دنبال میکنند؟
پاسخ به این سؤالات را تحت چند عنوان مورد تحلیل و بررسی قرار میدهیم:
1. تشویش گزارشها در دریافت وحی
گزارش نزول جبرئیل بر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) مختلف نقل شده که حاکی از ساختگی بودن بیشتر آنهاست. برخی خبرها از ترس پیامبر در هنگام دریافت وحی و فشار او از سوی جبرئیل خبر داده که آن حضرت به خدیجه (سلاماللهعلیها) پناهنده شده و خدیجه (سلاماللهعلیها) نیز برای آرام کردن وی او را نزد عموی خود «ورقه بن نوفل» میبرد تا نگرانی حضرت را رفع کند.[2]
بعضی گزارشها هرچند از دیدار پیامبر با «ورقه» سخنی به میان نیاورده، اما پناهنده شدن حضرت به خدیجه را به سبب توهمات خیالی که برای او رخ داده بود به تصویر کشاندهاند، در بخشی از این اسناد به ترس و فرار پیامبر از دیدن چهره جبرئیل که در قالب شیطان بر وی نمایان شد اشاره دارد، در این گزارش خدیجه(سلاماللهعلیها) برای خلاصی پیامبر از توهمات واهی، اقداماتی را انجام داد تا پیامبر، جبرئیل را در شمایل اصلی خود مشاهده نمود.[3]
در پارهای از گزارشها نیز تشویش محتوایی به خوبی قابل مشاهده و خواننده را حیران و سرگردان میکند. در یکی از نقلها چنین آمده است: «خدیجه خود به تنهایی نزد ورقه رفت»؛ در نقل دیگری آمده است که خدیجه پیامبر را نیز به همراه خود برد؛ در نقل سومی ورقه خود پیامبر را در حال طواف دید، از او جویای ماجرای ماهیت نزول جبرئیل شد و نبوت وی را مژده داد؛ در چهارمی از وارد شدن ابوبکر بر خدیجه سخن به میان آمده که گفت: «محمد را نزد ورقه روانه ساز.»[4]
این اختلاف محتوایی از یک طرف محقق را متحیر میکند که کدام را باور کند؛ از طرف دیگر نمیتوان همه خبرها را صحیح و میان آنها جمع و سازش برقرار نمود.
2. برتری دانش پیامبر بر خدیجه
در بخشی از روایتی که مدعی استناد داده آمده است که حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) با نشاندن حضرت به روی دامن خود و سپس برداشتن روسری از سرش، فرشته الهی را که پیامبر خیال میکرد شیطان و یا جن است، فراری داد.
حال سؤال این است که مگر در مکه حجاب بر زنان واجب بود تا حضرت خدیجه بخواهد روسری خود را از سر خود بردارد تا بر اثر نمایان نمودن موهای سر، فرشته الهی را که به صورت شیطان خیالی برای پیامبر درآمده بود فراری دهد، در حالی که خود دشمنان اسلام نیز معتقدند حجاب در مدینه واجب شد.
بر فرض صحت گفتار مدعی، چه کسی گفته دانش و دانایی خدیجه بر پیامبر برتری داشته است تا اینکه بین جبرئیل و شیطان تشخیص داده و آن را فراری دهد؟ خدیجه این دانش عظیم را درباره شناخت فرشته و شیطان از کجا آموخته بود که پیامبر آن را نیاموخته بود؟
3. منافات گزارشها با آیات و روایات
جدای از تشویش محتوایی و ضعف سندی، نمایان شدن شیطان در صورت فرشته و مشتبه ساختن امر بر پیامبر، نه در آغاز رسالت و نه بعد از آن صحیح نمیباشد و با آیات قرآن و روایات در تضاد است. زیرا بنابر تصریح قرآن پیامبرشک نمیکند که آنچه از جانب خداوند بر او نازل گشته فرشته و رسول حقیقی است یا موجودی جنی و یا علمی ضروری، بلکه خداوند متعال بر او وحی میکند با برهانهای روشن و آیات آشکاری که دلالت دارد بر اینکه آنچه بر او وحی شده از جانب خداوند متعال است و چنان نیست که کسی او را بترساند یا مضطرب سازد![5]
4. فشار پیامبر از سوی جبرئیل
در برخی روایات تاریخی آمده جبرئیل سه مرتبه پیامبر را فشار داد تا قدرت خواندن پیدا کرد؛ حال سؤال این است اگر اراده خداوند بوده، خداوند خود نمیتوانست او را بدون فشار، قادر به خواندن کند؟ علاوه بر اینکه خواندن پیامبر به صورت مکتوب نبوده تا خواندن آن مستلزم سواد باشد بلکه فرشته وحی القا میکرد و حضرت یاد میگرفت. همچنین با توجه به تیز هوشی پیامبر بعید است برای حفظ یک جمله «اقرأ بسم ربک الذی خلق» نیازی به فشار داشته باشد.[6]
اینگونه روایات در منابع شیعه وجود ندارد و متاسفانه منابع اهل تسنن این مطالب شنیع را نقل کردهاند که خوراکی باشد در دست دشمنان اسلام در جهت تمسخر و تضعیف این دین آسمانی. شیعه معتقد است پیامبر بیسواد نبوده و علم لدنی داشته است و در لحظه لحظه نزول وحی، پیامبر جبرئیل را میشناخت و ترسی از او نداشت.
برای مطالعه بیشتر درباره ماهیت دریافت وحی و پاسخ به شبهات در این زمینه به این لینکهای رجوع کنید.
پینوشت:
1. ابن جوزی، المنتظم، ج 2، ص 351.
2. ابن هشام، السیرة النبویة، ج 1، ص 238.
3. همان، المنتظم، ج 2، ص 351.
4. طبری، تاریخ طبری، ج 2، ص 299 تا 301؛ همان، السیرة النبویة، ج 1، ص 238.
5. خواجه پور، شک پیامبر در حقانیت وحی از نگاه قرآن، روایات و اندیشمندان فریقین، فصلنامه عیون، ش 6 و 7، 1396.
6. پیشوایی، پرسشها و پاسخهای تاریخی، ص 80 - 81.
موضوع بعثت و نزول جبرئیل بر پیامبر از مهمترین مسائل تاریخی است و همه مسلمانان بر آن اجماع دارند. ماهیت این نزول مختلف بیان شده و از یک تشویش محتوایی برخوردار میباشد. برخی گزارشها، دریافت وحی از سوی پیامبر را با فشار جسمی و ترس روحی از جبرئیل همراه دانسته است؛ بعضی از اخبار نیز از خیالاتی شدن پیامبر هنگام دیدن چهره جبرئیل در قالب شیطان و پناهنده شدن وی به حضرت خدیجه سخن به میان آورده است. این گزارشها از جهت سندی و محتوایی دارای اشکالات فراوانی است.