جبرگرائی، ابزاری برای حکومت ظالمان

10:24 - 1401/07/17

برخی حاکمان ظالم، برای تأیید حکومتشان، از حربه جبر، استفاده می‌کنند و با سلب هر گونه اختیار از انسان‌ها، حکومت خود را خواست خدا می‌دانند، در حالی‌که خدا انسان را مختار و دارای اراده آفریده است.

جبرگرائی، ابزاری برای حکومت ظالمان

یکی از واژه‌هایی که بسیاری از دشمنان و سودجویان، از بنی امیه، بنی عباس و حتی وهابیت امروز، از آن سوء استفاده کرده و با به کارگرفتن آن، توانستند مردم را مرعوب خود کنند، واژه جبر و جبرگرایی است.

معنای جبرو جبرگرایی

جبرگرایی

واژه جبر، به معنای اصلاح چیزی به نوعی از قهر و غلبه است؛[1] و در اصطلاح، واژه جبر، به معنای رفتار و کارهای انسان بر اساس اختیار نیست و هر چه از او سر می‌زند بدون قدرت و اراده است، به گونه‌ای که نمی‌تواند به ترک آن اقدام کند.[2]

بنابراین جبر یعنی اینکه کسی از خود اختیار ندارد و هر اتفاقی برای انسان می‌افتد، از طرف خدا بوده است و اختیار انسان دخالت در آن ندارد. ظالمانی با لباس دین، بر مردم حکومت می‌کنند، سلطنت خود را خواست خدا دانسته و هر گونه اعتراض مردم را، اعتراض به خدا می‌دانند.                                                                                      

جبر، حربه در دست دشمنان
جبر همان حربه‌ای است که بنی‌امیه، از آن بهره گرفته و با همان مردم را سرکوب و مطیع خود می‌کردند. معاویه، براى تحمیل خلافت خود بر مردم، مى‌گفت: «هذِهِ الْخِلافَةُ أَمْرٌ مِنَ اللّهِ وَ قَضاءٌ مِنْ قَضاءِ اللّهِ»؛[3] «خلافت من یکى از فرمان‌هاى خداست و از قضا و قدر پروردگار مى‌باشد». حتی زمانی که معاویه مورد عتاب قرار می‌گرفت، می‌گفت: «اگر خدا حکومت را دوست نداشت ما را بر این مسند نمی‌نشاند».[4] در حالی که خواست خدا هرگز این نبوده است. پس از وی بیشتر حکومت‌ها نیز از چنین تفکری استقبال و پیروی کردند و حاکمیت خود را بر چنین تفکری بنیان و پیش بردند.

در حال حاضر نیز، برخی از وهابیون که خود در اوج لذت‌های دنیایی تکیه زده‌اند، برای سرکوب کردن اعتراضات مردم، از همین حربه جبرگرایی استفاده می‌کنند، حتی بعضی از واعظان وهابی، خطاب به مردم می‌گویند: «ارتقای سطح زندگی را مطالبه نکنید؛ زیرا به حکم خداوند متعال، اعتراض و به مقام عالی حاکم اهانت می‌کنید».[5]

مکتب اهل بیت علیهم‌السلام 
مکتب اهل بیت علیهم‌السلام، بر اساس آیات قرآن کریم، در عین اینکه همه چیز را از آن خدا می‌داند؛ انسان را به تلاش و کوشش، برای ارتقای سطح زندگی تشویق می‌کند[6] و همواره، او را انسانی مختار و با اراده در زندگی معرفی می‌کند.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِيضَ وَ لَكِنْ أَمْرٌ بَيْنَ أَمْرَيْن»؛[7] «نه جبر درست است و نه تفويض، بلكه امرى است ميان اين دو امر»، سپس امام برای توضیح آن مثال زدند و آن اینکه: اگر تو مردى را مشغول گناه بينى و او را نهى كنى، اما او نپذيرد و تو او را رها كرده و آن گناه را انجام دهد؛ چون او از تو نپذيرفته و تو آن را رها كرده‏‌اى، نبايد گفت تو او را به گناه دستور داده‏‌اى؛ زیرا او با اختیار خود گناه کرده است، پس کسی هم که از روی ظلم، مقامی را به دست می‌آورد، با اختیار خود بوده و نمی‌توان گفت خواست خداست؛ زیرا خدا او را از ظلم نهی کرده است.[8]

بنابراین، جبرگرایی یکی از ابزارهای حکومت سلطه، در زمان‌های مختلف بوده است؛ ولی اسلام با هرگونه جبر و سلب اختیار از انسان مخالف است. این فرهنگ سازی اموی به اندیشه‌‌ی غالب در طول تاریخ تبدیل شد و حکومت‌های مختلفی آن را معیار حاکمیتی خود قرار دادند و امروزه نیز وهابیت و برخی نحله‌های درون دینی و گمراه، برای پیشبرد اهداف شیطانی خود از این اندیشه اموی استفاده می‌کنند.

پی نوشت:
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، دارالقلم، 1412 ق، چاپ اول، ص183.
[2]. رک، شرح المصطلحات الکلامیه، قسم الکلام فی مجمع البحوث الاسلامیه، نشر مجمع البحوث الاسلامیة، مشهد، 1415 ق، ج1، صص93-94.
[3]. ابن منظور، مختصر تاریخ دمشق، محقق، روحیة النحاس، دارالفکر دمشق، 1402 ق، چاپ اول، ج9، ص85.
[4]. عبدالجبار همدانی، قاضی، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، تحقیق، فواد سید، دارالکتب المصریه، بی‌تا، ص 143.
[5] https://t.me/siyasat_online/86985.
[6]. حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، طبع جدید، موسسه آل البیت، 1413 ق، چاپ اول.
[7]. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، مصحح، غفاری، دارالکتب الاسلامیه، 1407، چاپ چهارم. ج1، ص160. 
[8]. همان.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 2 =
*****