بعد از سه روز گرسنگی

11:30 - 1401/09/26

ما باید یاد بگیریم که توی شرایط سخت زندگی، کنار عزیزانمون باشیم و اون‌ها رو یاری کنیم!

آداب اجتماعی در سیره حضرت زهرا علیها السلام

جنگ احزاب شروع شده بود. کفار و مشرکین همدل و همصدا شده بودن تا به مدینه حمله کنن. مسلمون‌ها باید یه فکر اساسی می‌کردن؛ وگرنه جنگ به شهر می‌کشید.

هرطور بود باید جلوی دشمن رو می‌گرفتن تا به شهر نرسه. با پیشنهاد سلمان فارسی تصمیم گرفتن تا  دور شهر رو کانال بزنن؛ این‌طوری دیگه دشمن نمی‌تونست ازش عبور کنه و وارد شهر بشه. همه مشغول کندن خندق شدن. پیامبر هم مثل بقیه توی کارهای مختلف کمک می‌کردن.

شرایط جنگی بود و آب و غذا جیره‌بندی شده بود. همیشه توی جنگ‌ها علاوه بر مردان جنگی که همیشه پیش‌قدم بودن، گاهی خانم‌هایی هم بودن که پشت جبهه به پیامبر و رزمنده‌ها کمک می‌کردن.

یه روز حضرت زهرا با کمی آرد که توی خونه براشون مونده بود، یه کم نون پختن. مقداری از اون‌ها رو به بچه‌ها دادن و یه تکه‌ای رو هم برای پیامبر آوردن.

وقتی پیامبر حضرت زهرا رو دیدن، فرمودن: فاطمه جان! توی این سه روزی که گذشت، این اولین غذاییه که من می‌خورم.[1]

حضرت زهرا با اینکه دلش برای پیامبر سوخت،‌ ولی خوشحال بودن که توی این شرایط تونستن به پیامبر کمکی کنن و غذایی به ایشون برسونن.

ما هم باید یاد بگیریم که توی شرایط سخت زندگی، بیخیال عزیزانمون نشیم و هرجوری می‌تونیم اون‌ها رو یاری کنیم؛ نه اینکه خودمون هم با توقّعات و خواسته‌هایی که داریم یه مشکل و زحمت برای اون‌ها درست کنیم.

پی‌نوشت:
[1].  بحارالانوار، ج20، ص245.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 7 =
*****