نیروی انتظامی؛ نیروی امنیت‌آور

11:11 - 1401/08/21

خشونت و برخورد قهرآمیز همواره بد نیست. طبق آموزه‌های اسلام شدت عمل در برابر کفار و اجرای حدود در برابر مجرمین امری لازم است. خشونت رخ داده از طرف اغتشاشاگران ناشی از علل اجتماعی وعقده‌های روانی است، در مقابل برخورد سخت پلیس برای حفظ امنیت است. 

خشونت اگر به معنای شدت عمل باشد، همواره امری منفی نیست. گاهی برخورد جدی ضرورت پیدا می‌کند، اما اگر خشونت را به معنای منفی آن مدنظر داشته باشیم، تخلفات برخی از افراد نیروی انتظامی سهمی ناچیز در ایجاد خشونت اغتشاشاگران دارد و عوامل دیگر اثر بیشتری دارند. برای فهم مطلب باید دید، خشونت کلامی و رفتاری از کجا ناشی می‌شود؟

شاید بتوان ریشه بسیاری از فحاشی‌ها و خشونت‌ها را در احساس سرخوردگی و احساس مظلومیت یافت؛ ازاین‌رو برخی روان‌شناسان در توضیح ریشه فحاشی، اولین عامل را «ناکامی» معرفی می‌کنند.[1] وقتی شما احساس می‌کنید که مورد ظلم و تعدی قرارگرفته‌اید [چه این احساس منطقی و درست باشد و چه توهمی و اشتباه] و نمی‌توانید حق خویش را از ظالم بگیرید، خشم درونی ایجاد می‌گردد و با افزایش خشم، گرایش به خشونت کلامی و رفتاری افزایش می‌یابد. اگر در این شرایط نفس خود را تهذیب نکرده باشیم و از دایره انصاف خارج شویم ممکن است، خودمان نیز در حق دیگران ظلم کنیم و مشابه آنچه برای ما پیش‌آمده برای دیگران ایجاد شود؛ به‌این‌ترتیب چرخه‌ای از خشونت و ظلم ایجاد می‌شود که در صورت تداوم می‌تواند یک کشور را به نابودی و اضمحلال سوق دهد.

آنچه در سوریه و لیبی رخ داد، به‌وضوح در مقابل دیدگان ماست، چرخه‌ای وحشتناک از خشونت و ویرانی که ثمره‌ای جز تباهی و تضعیف قدرت مسلمانان نداشت. با این پیش‌فرض که عامل اصلی بروز خشونت احساس ناکامی و مظلومیت است به سراغ اغتشاشات سال 1401 شمسی برویم، تا ببینیم آیا نیروی انتظامی در این وقایع [چنانچه برخی اغتشاش‌گران ادعا می‌کنند] مقصر اصلی محسوب می‌گردد یا خیر؟

1. می‌دانیم که نیروی انتظامی مسئولیت اقتصاد و مشکلات فرهنگی را به عهده ندارد، پس اگر ظلم و بی‌کفایتی درزمینهٔ معیشت و نیز تربیت فرهنگی رخ‌داده باشد، مسئول اصلی آن قوه مجریه و نهادهای مرتبط با آن هستند.

نیروی انتظامی

2. هرچند نارسایی‌ها در کشور کم نیستند، اما فعالیت رسانه‌های معاند بر ضد کشور عزیزمان در تشدید احساس سرخوردگی، مظلومیت و خشم درونی جوانان بی‌تأثیر نبوده است. برجسته‌سازی نقاط ضعف و پنهان کردن پیشرفت‌ها توسط این رسانه‌ها امری نیست که بر هیچ ناظر باانصافی پوشیده باشد.

3. نیروی انتظامی که وظیفه آن تأمین امنیت است، از ابزار قانونی برای تامین امنیت استفاده‌ می‌کند. طبیعت کار نیروی انتظامی برخورد در چارچوب قانون است. ممکن است تخلف جزئی در بین برخی افراد در نیروی انتظامی   صورت بگیرد، اما نباید سهم گروهی از اغتشاشگران را نیز نادیده گرفت. خشونت بی‌ضابطه و گاه جنایت‌آمیز از طرف برخی اغتشاش‌گران در فضای مجازی و کف خیابان، ذهنیت مردم و نیروهای انتظامی را نسبت به‌کل معترضین متشنج کرد، اعمالی مانند درخواست تحریم و حمله به ایران و حذف تیم ایران از جام‌جهانی نیز این را تشدید نمود، اغتشاش‌گرانی که به اعمال افراطی دست می‌زنند در تداوم چرخه خشونت دخیل هستند.

طبق آموزه‌های اسلام خشونت گاهی نجات بخش و مایه تداوم حیات است،[2] اما در ایجاد خشونت به معنای منفی آن، تلفات و نیز تداوم آن تنها یک عامل دخالت ندارد، مشکلات معیشتی، خلأ کار فرهنگی و رسانه‌ای، دشمنی تمام‌عیار استکبار جهانی و اعمال وحشیانه برخی اغتشاش‌گران هرکدام در این زمینه سهمی دارند؛ درنتیجه معرفی نیروی انتظامی به‌عنوان عامل خشونت به معنای منفی آن قضاوتی غیرمنصفانه و غیردقیق است.

پی‌نوشت:
[1]. ویکی‌روان، علت فحش دادن در روان‌شناسی: https://b2n.ir/n59909.
[2]. بقره(2): 179.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 4 =
*****