انشا در مورد روز مادر

11:54 - 1401/10/18

انشا در مورد روز مادر

انشا در مورد روز مادر

انشا در مورد روز مادر

مقدمه :

این انشا را از صمیم قلب تقدیم به دستان خسته و زحمت کش مادرانی میکنم که مهرشان با هیچ عشقی در جهان قابل قیاس نیست.
متن انشا:

مادر کسی ست که بی منت و بی دریغ نهایت مهرش را تقدیم فرزند می کند حتی اگر آن ها بی محبت باشند، و هر دفعه که فرزندان اشتباهی مرتکب می شوند آن ها را می بخشد و دوباره در آغوش می گیرد.

لحظه هایش را با دعا برای فرزندانش می گذراند و مدام برایشان نگران است.شادی او زمانی تکمیل می شود که فرزندانش شاد و خوشحال باشند.حضورش در خانه گرما بخش است و نبودنش فضای خانه را به مکان بی روح و سوت و کوری تبدیل می کند که نمی توان آن را تحمل کرد، و آغوش پر مهرش تمام دلهره ها و نگرانی های روز را از بین می برد.

زمان هایی است که از او دور می شویم و معنی دلتنگی را می فهمیم و با تمام وجود آرزو می کنیم کاش کنارمان بود.شاید بعضی از ما تا زمانی که مادرمان کنار ما است قدرش را ندانیم اما همین که او را از دست دادیم تازه متوجه می شویم که بخش بزرگی از زندگی مان از دست رفته و دیگر قابل برگشت نیست، و تمام اتفاقات ساده ی زندگی که هنگام بودنش اتفاق می افتد برایمان شکل رویا و آرزو را پیدا می کند.

مادر و عشق او با هیچ چیز و هیچ کس دیگر قابل مقایسه نیست، آرامشی که یک لبخند ساده ی او به ما می دهد را در هیچ جای دیگری نمی توان پیدا کرد.زمانی که در زندگی دچار مشکلات می شویم و یا در کارهایمان شکست می خوریم اوست که ما را حمایت می کند و به ما انگیزه ی دوباره می دهد تا تلاش کنیم و موفقیت هایی در زندگی به دست بیاوریم.

همیشه این جمله را شنیده ایم که بهشت زیر پای مادران است. این جمله نشان دهنده ی بزرگی و عظمت، و همچنین جایگاه ویژه ی او نزد خداوند می باشد.مادر مسئول پرورش و تعلیم و تربیت فرزندان می باشد، اگر ما انسان های خوبی باشیم در واقع نتیجه ی تربیت صحیح مادر است.

نتیجه گیری:

خداوند متعال و ائمه ی اطهار در احادیث بارها، ما را به نیکی به پدر و مادر سفارش کرده اند و این موضوع مسئولیت سنگینی بر عهده ی ما می گذارد تا همیشه تلاش کنیم با کارهای خوب، ذره ای از محبت آن ها را جبران کنیم.اما متاسفانه اگر ما تمام عمرمان را صرف خدمت و محبت به مادرمان کنیم باز هم نمی تواند تنها گوشه ی کوچکی از زحمات مادر را جبران کند.و در آخر، واژه ها بسیار کوچک تر از آن هستند که او را آن طور که شایسته است، توصیف کنند. امید است همه ی ما فرزندان خوبی برای مادرانمان باشیم.

انشا در مورد روز مادر

انشا در مورد روز مادر

مقدمه :

به نام خداوند بخشنده مهربان انشای خود را ور مورد مادر مهربانم آغاز میکنم .
متن انشا:

مادرم ، جانم ، مهربانم . میخواهم با تو سخن بگویم :

مادرم، مادر خوبم، من مهربانی و گذشت را از تو یاد گرفتم.

تو بهترین مادر دنیا هستی و من احساس خوشبختی می کنم که تو را دارم.

دوست دارم همیشه کنار تو باشم، وقتی از مدرسه به خانه می آیم و تو را می بینم خیلی خوشحال می شوم و زمانی که مرا بغل می کنی به من آرامش می دهی.

مادر خوبم تو هر روز زحمت می کشی و برای من غذاهای خوشمزه آماده می کنی، غذاهایی که تو درست می کنی خوشمزه ترین غذای دنیاست.

همه ی بچه های از خوبی مادرهایشان می گویند، من هم از خوبی تو می گویم و دوست دارم همه بدانند من چه مادر خوب و مهربانی دارم. تو همیشه به من کمک می کنی تا درس هایم را بیش تر و بهتر یاد بگیرم، از تو ممنونم.

بعضی وقت ها مرا دعوا می کنی اما اشکالی ندارد، چون همه ی مادرهایی که بچه هایشان را دوست دارند همین کار را انجام می دهند تا آن ها کم تر اشتباه کنند و همیشه کار درست را انجام دهند.

مادر مهربان من، وقتی مریض می شوی من خیلی غصه می خورم و ناراحت می شوم و دوست دارم تو همیشه خوب باشی و هیچ وقت مریض و ناراحت نباشی.

دوست دارم بچه ی خوبی باشم تا تو را خوشحال کنم، ببخشید اگر بعضی وقت ها تو را اذیت می کنم و تو ناراحت می شوی، اما تو مهربان و بخشنده هستی و همیشه مرا می بخشی و دوست داری.

نتیجه گیری:

مادر عزیزم میدانم نمیتوانم حتی گوشه از زحمات تو را جبران کنم. اما بدان که تو را خیلی دوست دارم و می خواهم همیشه کنار من باشی مادرم.

انشا در مورد روز مادر

کلمه “مادر” فقط یک کلمه نیست، مادر که می گویی می توانی مزه عشق و مهربانی را روی زبانت احساس کنی، انگار خداوند دنیایی از دلسوزی و زیبایی و فداکاری را در یک کلمه خلاصه کرده و آن مادر است!

مادر یگانه همراه پس از خداوند است که از قبل از تولد با من بوده و همه عمرش یک لحظه از مراقبت و دل نگرانی من دست نکشیده است. در شادی ها با خنده من خندیده و در غم ها و لحظات سخت با من گریه کرده و دلداری ام داده است.

مانند یک دوست در تنهایی ها دستم را گرفته، مانند یک معلم هر آنچه می دانسته به من یاد داده، مانند یک مراقب اشتباهاتم را تذکر داده و برای این که به آرزوهایم برسم از آرزوهای خودش گذشته است.

مادرم فرشته ای است که خداوند بال هایش را گرفته و او را به شکل انسان به زمین فرستاده تا من هیچ وقت احساس تنهایی نکنم. فرشته ای که هروقت اشک روی صورتم جاری شد آن ها را پاک کرد و وقتی بیمار شدم پروانه وار کنارم چرخید و از من پرستاری کرد.

مادر عزیزم! اگرچه بهشت خدا زیر پای تو است اما من همه دنیایم را زیر پاهایت می گذارم و فرشی از محبت و قدردانی برایت پهن می کنم تا از روی آن عبور کنی و با دستانم تاج گلی با عطر وفا برایت می سازم و روی سرت می گذارم چون تو ملکه زندگی من هستی که هر چه دارم از وجود توست.

زحماتی که تو برایم کشیده ای بی نهایت است و من هرگز نمی توانم تا پایان عمرم حتی گوشه ای از آن ها را برایت جبران کنم اما همیشه تلاشم را خواهم کرد که فرزند خوبی برایت باشم و با موفقیت هایم شادی در دلت و لبخند روی لب هایت بنشانم.

دوست دارم مادر عزیزتر از جانم!

منبع: delbaraneh

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 7 =
*****