روایتها از تاریخ همیشه میتواند تعیین کننده باشد. بر همین اساس یکی از راههای شناخت واقعی پهلوی، نگاهی منصفانه به تاریخ این دوران است.
![](https://btid.org/sites/default/files/media/image/gkhgkh.jpg)
مسلماً همان اندازه که روایت درست از تاریخ میتواند سازنده باشد، به همان میزان گزارش غلط از تاریخ نیز تاثیر مخربی در آن دارد. این امر باعث انحراف اذهان از واقعیت و به تبع آن تصمیم گیری غلط در امور را منجر میشود.
جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب سال 57 در مسیر پیشرفت و گسترش عدالت به معنی واقعی کلمه با سرعت استاندارد به پیش رفته و در زمینههای مختلفی شاخص پیشرفت جامعه را در حد استاندارد جهانی گسترش داده است.[1] اما با این حال عدهای با هدف مشخص و ماموریتی تعریف شده، برای سیاه نمایی و تحمیل عقیدهی باطل خود، در صدد ارائه گزارشی غلط از دوران پهلوی بوده و بر این اساس، ضمن لاپوشانی نابرابریها و بی عدالتیها، به دروغ از آن دوران آمار رفاه و آسایش اجتماعی بالایی را ذکر میکنند. حقیقت این است که عمدهی این آمار همانطور که بیان شد، مبنای درستی نداشته و مصرف سیاسی دارد.
مطالعه درست تاریخ پهلوی نشان از این دارد که به لحاظ اقتصادی، نظام سرمایهداری حاکم بر جامعه بوده است؛ به طوری که رفاه اقتصادی منحصراً در مورد عدهای محدود صادق بود و بخش عظیمی از جامعهی آن روزها در شرایط به سخت و نامناسبی زندگی میکردند.
به عنوان نمونه یکی از معظلات اساسی در دوران پهلوی، توسعه نامتوازن در سطح کشور بوده است؛ به صورتی که فاصله طبقاتی و امکاناتی بین تهران و سایر نقاط کشور و فاصله بین شهرهای بزرگ و روستاها در حد بسیار عجیبی نابرابر بوده است و شاه، بیشتر درآمد کشور را در تهران و بعد از آن در چند شهر بزرگ به مصرف میرسانده است. در این میان سایر شهرهای کوچک خصوصاً روستاها در نهایت فقر و تنگدستی اقتصادی و امکانات اولیه زندگی به سر می بردند. بر اساس آماری که رژیم پهلوی از سال ۱۳۵۳ ارائه داده، از هر ۱۰۰ روستا فقط یک روستا آب لولهکشی داشته و از هر ۲۵ دهکده تنها یک دهکده از برق بهرهمند بوده است[2]
فراتر از توسعه نامتوازن امکانات این است، که در ایران دوران پهلوی، بخش قابل توجهی از مردم این سرزمین دچار سوء تغذیه ناشی از کمبود مواد غذایی بودهاند. به طوری که در این باره نقل شده است که در برخی نواحی همچون استان کردستان، همه روستاییان دچار سوءتغذیه شدید بوده، و در مناطق قومیعشیرهای مانند خوزستان، کرمان، بختیاری، بلوچستان و... نیز شرایط بهنحو چشمگیری بدتر از سایر نقاط کشور بوده است.[3]
میدان آمار و ارقام و اسناد در این باره وسیع و گسترده است و میتوان در تمام بخشهای اقتصادی، فرهنگی و حتی فضای آموزش و بهداشت، آمار وحشتناک دوران پهلوی را مشاهده کرد.[4] اما مهمترین مساله همان است که در ابتدای این نوشتار به آن اشاره شد؛ یعنی مسالهی روایت درست و منصفانه تاریخ، که اگر به درستی اتفاق بیفتد تاثیر مثبت آن در ابعاد مختلف جامعه خود را نشان میدهد و به همان نسبت در صورتی که روایتی بر مبنای دروغ و تزویر انجام بشود، نارضایتی و تنشهای بزرگ اجتماعی در جامعه رخ خواهد داد.
پی نوشت:
1. تسنیم، https://tn.ai/1937313
2. روحالله حسینیان، چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران (۱۳۴۳-۱۳۵۶)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۳۸۹
3. تسنیم، https://tn.ai/2668296
4. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، https://b2n.ir/d27516