دین اسلام امری الهی است، اما الهی بودن آن با راهنمایی انسانهای زمینی منافاتی ندارد. دین اسلام سرشار از دستورات سیاسی است که با هدف اجرای قسط و عدالت در جامعه به مردم تعلیم داده شده است.
![دین امر آسمانی](https://btid.org/sites/default/files/media/image/42ae1c4a-d747-4955-9297-c3702e570096.jpeg)
از اشکالاتی که به تشکیل حکومت اسلامی وارد میکنند «زمینی» کردن یک امر «آسمانی» و مقدس است.[1] میتوان این شبهه را به شکل منظمتر اینگونه بیان کرد که دین امری مقدس و مربوط به آخرت است، جهان سیاست آلوده و مربوط به زندگی دنیایی انسانهاست، پس سیاسی کردن دین، موجب آلوده شدن و زمینی شدن چیزی میشود که بهخودیخود پاک و معنوی است. آیا این استدلال کامل است؟ آیا میشود با این دلیل جدایی دین از سیاست را نتیجه گرفت و تشکیل حکومتهایی مانند جمهوری اسلامی ایران را نادرست دانست؟ حقیقت این است که این دلیل اشکالات اساسی دارد و خالی از مغالطه نیست. در جهت درک عمیقتر اشکالات این استدلال و شبهه دقت به چند نکته لازم است:
1. متعالی و آسمانی بودن دین به این معناست که راه سعادت از طرف خداوند با فرستادن پیامبران و هدایتگران برای مردم بیان میشود. دین همان راه خوشبختی دنیا و آخرت است که عقل عادی و دیگر راههای شناخت برای درک آن کافی نیست و نیاز به راهنمایی الهی دارد؛ بهعبارتدیگر خاستگاه و منشأ دین آسمانی است. امری روشن و اینکه دین را خداوند فرستاده باشد و از آسمانها بر مردم نازلشده باشد، منافاتی با وجود دستوراتی برای سامانبخشی به امور دنیوی در دین ندارد. پس در این شبهه بین منشأ دین و موضوع مسائل دینی خلط شده است. دین از طرف خداوند آمد که زندگی در همین دنیا را به ما بیاموزد .
2. آلوده و زمینی بودن سیاست نیز ادعایی بیدلیل و غلط است. این مطلب که بسیاری از سیاستمداران و حاکمان در طول تاریخ به ظلم، خودکامگی و دروغ مبتلا شدند، ثابت نمیکند که سیاست و اداره امور جامعه امری آلوده است. آلودگی سیاستمداران به معنای پلیدی سیاست نیست. امام راحل سیاست را به سه دسته تقسیم میکنند: سیاست شیطانی، سیاست الهی یا اسلامی و سیاست حیوانی.[2] سیاست بهخودیخود آلوده نیست و از اهلبیت علیهمالسلام در متون دینی با عنوان «سَاسَةُ اَلْعِبَادِ»؛[3] «سیاستمداران در بین بندگان» یادشده است.
3. بسیاری از احکام دین اسلام اجتماعی و سیاسی هستند، به عنوان مثال دین اسلام پذیرش حکومت و سلطه طاغوت را نفی فرموده است و برای این مطلب در آیات متعددی اشاره شده است، که نشان از سیاسی بودن دین اسلام میباشد.[4]
4. اگر حکومتها به قوانین اسلام عمل کنند، نهتنها بدبینی نسبت به دین ایجاد نمیشود، بلکه مردم طعم شیرین عدالت را خواهند چشید و به زیبایی و شکوه دستورات دینی بیشتر آگاه میشوند؛ زیرا دین اسلام خواستار اجرای عدالت است.[5]
در نتیجه دین اسلام هدیه آسمانی است، اما درباره شیوه زندگی ما در زمین سخن میگوید، سیاست بهخودیخود نیکوست و اسلام احکام سیاسی فراوانی دارد.
پینوشت:
[1]. دویچه وله، بحران روحانیت در ایران: https://t.me/dw_farsi/76728.
[2]. حوزه، پیوند دین و سیاست ازنظر امام راحل: yun.ir/0gbvg4.
[3]. قمی، شیخ عباس، مفاتیحالجنان، چاپ اول، اسوه، بیتا، ج1، ص544.
[4]. سوره نساء، آیه60.
[5]. سوره حدید، آیه25.