امیدواری بدون عمل!

11:37 - 1401/12/02

هرچند ناامیدی گناهی بزرگ است، ولی امید کاذب و بدون عمل هم مانع رشد انسان می‌شود.

ناامیدی از گناهان کبیره است و در آیات قرآن کریم، بر ایجاد روحیه امید تأکید فراوانی شده است؛ اما این به معنای امید بدون عمل نیست؛ بلکه امید باید برای عمل بیشتر انگیزه دهد؛ چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «فَمَن کَانَ یَرْجُوا لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلا صَالِحاً وَلاَ یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»؛[1] «هرکس امید‌ به لقاى پروردگارش (روز قیامت) دارد، باید عمل صالح به جاى آورد و کسى را در عبادت پروردگارش شریک نسازد» .

طبق این آیه شریفه، نشانه بارز امید به خداوند و روز قیامت، انجام عمل شایسته است و راه رسیدن به رضایت خداوند و پاداش‌های وى، کارهاى شایسته و پرستش خالصانه اوست. نکته دیگر اینکه تا وقتى اخلاص و انگیزه الهى در عمل انسان نباشد، رنگ عمل صالح به خود نمى‌گیرد.

در روایت آمده شخصى به امام صادق علیه‌السلام عرض کرد: «عده‌اى از یاران شما مرتکب گناه شده، می‌گویند ما امید [به لطف و بخشش خدا] داریم». امام فرمود: «كَذَبُوا أُولَئِكَ لَيْسُوا لَنَا بِمَوَالٍ أُولَئِكَ قَوْمٌ رَجَحَتْ بِهِمُ اَلْأَمَانِيُّ وَ مَنْ رَجَا شَيْئاً عَمِلَ لَهُ وَ مَنْ خَافَ شَيْئاً هَرَبَ مِنْهُ»؛ «دروغ مى‌گویند؛ آنان پیرو ما نیستند؛ گروهى‌اند که آرزوهاى [بی‌پایه] بر آنان غلبه یافته است. هرکس به چیزى امید دارد، براى آن کار و فعالیت مى‌کند و هرکس از چیزى بترسد، از آن فرار می‌کند».[2]

حضرت على علیه‌السلام نیز در روایتی مى‌فرماید: «لَا تَكُنْ مِمَّنْ يَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَيْرِ عَمَلٍ وَ يُرَجِّي اَلتَّوْبَةَ بِطُولِ اَلْأَمَلِ»؛[3] «از آن‌هایی نباش که امید داشته باشی اما تلاش نکنی و زحمت نکشی! از کسانى مباش که بدون عمل شایسته، به آخرت امید دارند و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخیر می‌اندازند».

همچنین قرآن کریم در آیه دیگرى مى‌فرماید:« إِنَّ الَّذینَ آمَنُواْ وَ الَّذینَ هَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ فِى سَبیلِ اللهِ أُوْلئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللهِ وَ اللهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»؛[4] «آنان که ایمان آورده‌اند و کسانى که هجرت نموده و در راه خدا جهاد کرده‌اند، آنان به رحمت خدا امیدوارند و خداوند آمرزنده مهربان است». درواقع طبق این آیه شریفه، آنان که در راه خدا هجرت و جهاد می‌کنند، می‌توانند ادعاى امید‌ به رحمت الهى داشته باشند.

پی‌نوشت:
[1]کهف: 110.
[2] مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربي، بیروت، 1368ش، ج67، ص399.
[3] شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم، مؤسسه دارالهجرة، 1414ق، ص497.
[4]بقره: 218.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
17 + 2 =
*****