کلمه، دریچه ای گشوده بر معرفت و حکمت نظری (بخش دوم)

01:29 - 1402/01/21

محبوب های متفرق، انسان را متفرق می کند. به ظاهر واحد اما درونش پراکنده است. درون بشر امروزی آشفته است.

«إنّی جاعلُ فی الأرض خلیفه» می خواهم روی زمین هم صفت خود را بیافرینم. حدیثی از رسول اکرم (ص) نقل شده، فرمودند: «تخلّقوا بأخلاق الله». اخلاق و صفت الهی مهر است. خیری که در نظام عالم نهاده شده، تولید و خلق است و این خلق از سر جذبه است. نظام عالم وسعت پیدا می کند و بزرگ می شود از بابت همین جذبه و مهری که باعث جذبه است.

بزرگانی که خیر و برکت به زندگی آن ها آمده وقتی مطالعه می کنیم همگی گفته اند ما محبت خورده ایم و محبت خورانده ایم. فطرت انسان شکوفا نمی گردد مگر اینکه محبت بخورد و بخوراند. هر کس اینگونه بوده خیر و برکت به زندگی اش آمده تا برسد به آنجایی که تجلی اسماء و صفات خداوند شده است.

در بخش قبل گفتیم که مهر را خداوند در دل آدمی ریخته تا محبوب را پیدا کند. محبوب کیست؟ محبوب را خود خداوند معرفی کرده است. مؤمن اگر محبتش را مدیریت کند، صاحب دل می شود. اگر محبت آدم سرگردان شد، خودش سرگردان می شود.

محبوب های متفرق، انسان را متفرق می کند. به ظاهر واحد اما درونش پراکنده است. درون بشر امروزی آشفته است.

اگر به زندگی انسان مهر به حقیقت مطلق بیاید، در قوس صعود، انسان هم جاری می شود. انسان به آن اندازه که سعه وجودی پیدا کند، آسمان می شود و می بارد.

خداوند به پیامبرش فرمود: «و ما أرسلناک إلا رحمةً للعالمین» یعنی پیامبر اکرم بر تمام عوالم وجود می تواند ببارد.

 این آیه قرآن در سوره الرحمن قابل توجه است که می فرماید: «یا معشر الجنّ و الانس إن إستطعتم أن تنفذوا من اقطار السماوات و الأرض تنفذوا، لا تنفذوا إلاّ بسلطانٍ» ای جنیان، ای انسان ها (هر دو مکلفند) اگر توان دارید از مرزهای آفرینش عبور کنید، بیایید. نمی توانید مگر اینکه سلطانی در دستانتان باشد.

مفسرین احتمالاتی در این آیه داده اند که اکثراً آیه را به قیامت برده اند. یعنی در قیامت اقتدار خداوند جلوه می کند و سلطنت حضرت احدیت به نمایش در می آید و همه تسلیمند.

بعضی از بزرگان تفسیر کرده اند که اگر سلطانی در دست بشر باشد همین الآن می تواند به همه آفرینش نفوذ کند. از آسمان ها بگذرد و به راز هستی برسد.

مرحوم آیت الله پهلوانی می فرمود: در جوانی در کوچه های قم راه می رفتم جوانی این شعر را می خواند:

هر که در کوی عدم رفت نیامد به وجود       به یقین در پس این پرده تماشایی هست

ایشان می فرمود به خاطر این یک بیت شعر ماه ها در هر حالی بودم می گریستم. خداوند می فرماید تماشایی و عالمی هست.

در کتاب تفسیر عرفانی امام صادق (ع) ذیل آیه فوق آمده است که این سلطان محبت است. می خواهی از عالم ممکنات عبور کنی به عرش خدا و عالم ملکوت و عالم توحید برسی، سلطان همان محبت است.

اگر محبت خدا و اولیاء او به دل انسان وارد شود و دل به صحنه بیاید می تواند در عوالمی سیر کند. راه ورود به آن عوالم همین است. «الذین آمنوا أشدّ حباً لله» همین است. کار محبت خلق یکرنگی و فنا است.

آنچه در پایان کلام بر مخاطب این برنامه روشن و مسجّل می شود، این که شادی و بهجت حقیقی در کشف راز هستی است و این راز در مهر و محبت است. حال این مهر جایگاهی دارد که دل مؤمن است و خداوند محبت خودش و اولیائش را در دل انسان های مؤمن قرار می دهد. اگر مؤمنی در حیاتش به سیر و سلوک الی الله بیفتد از سر همین محبت به اولیاء خداوند است.

آسان­ترین راه که بخواهیم محبت خداوند در دل هایمان ظهور کند، محبت به اولیاء الهی است. اگر محبت به اولیاء الهی به دل انسان راه پیدا کند عالم او عوض می شود.

اینها نمونه ای از محتوای عالی برنامه که در این شب ها به دست مخاطبان رسیده است. در بخش فرم و شکل کار در این نوع برنامه ها به اقتضای گفتگومحور بودن، وزن زیادی به دکور برنامه می دهند که دکور با اسم و فضای آن هم خوانی کافی داشته است.

 

نسبت به آیتم هایی که بیشتر گزیده هایی از سخنرانیِ سخنرانان معروف است و به اقتضای موضوع گفتگو پخش می گردد، نیاز به تصویرسازی های به روزتر داشته است. تنوع بخشی به آیتم های جانبی در همراه سازی مخاطب و آمادگی ذهنی جهت دریافت محتوای مورد نظر سازنده بسیار کارساز است و از  یکنواخت شدن گفتگوها و خستگی حاصل از آن برای بیننده می کاهد.

در نهایت ساخت برنامه هایی از این دست با موضوع حکمت و معرفت، می تواند به صورت روتین در جدول پخش برنامه شبکه های سیمای ملی مخصوصا شبکه یک سیما قرار گیرد و از حالت صرفاً مناسبتی و به اقتضای ایام در آید. چرا که با وجود این مضامین عالی در بیانات حضرات معصومین (ع) و چنین غنای معرفتی در منابع دینی، می توان روح تشنه جویندگان حقیقت را از گذر امواج و برنامه سازی در این موضوعات سیراب نمود.

آنچه در پایان کلام بر مخاطب این برنامه روشن و مسجّل می شود، این که شادی و بهجت حقیقی در کشف راز هستی است و این راز در مهر و محبت است. حال این مهر جایگاهی دارد که دل مؤمن است و خداوند محبت خودش و اولیائش را در دل انسان های مؤمن قرار می دهد. اگر مؤمنی در حیاتش به سیر و سلوک الی الله بیفتد از سر همین محبت به اولیاء خداوند است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 0 =
*****