![اغتشاشات سلبریتی](https://btid.org/sites/default/files/media/image/11684466_861.jpg)
دوران پسا اغتشاشات | «امروز و در تمام این سالها، هر جا حرف زدهام از خوزستان تا کردستان و جایجای این وطن به عشق مردم بوده و بس. همین مردمی که امروز ناجوانمردانه و بیگناه کتک میخورند. من محسن چاوشی در صحت عقل و سلامت جان اعلام میکنم از امروز تمام همکاریهای خود با وزارت ارشاد و... برای مجوز و امثالهم را قطع میکنم و مثل همیشه به خواست و عشق مردم میخوانم. سکوت دیگر جایز نیست.»
اینها صحبتهای محسن چاوشی بعد از ماجرای فوت خانم مهسا امینی و در حین اغتشاشات است که با تندی هر چه تمامتر اعلام کرده است که تمام همکاریهای خود را با وزارت ارشاد قطع خواهد کرد.
حالا و با آرام شدن فضا و اتمام هیاهوها، "محسن چاووشی" آهنگ جدیدی با نام رهایم کن برای سریال نمایش خانگی رهایم کن خوانده و منتشر شده است.
از دیگر چهرههایی که بعد از وقایع اخیر از دنیای موسیقی و هنر فاصله گرفت و خداحافظی کرد "بابک جهان بخش" بود که دنیا را خالی از زیبایی توصیف کرد و دلیلی برای ادامه دادن به موسیقی نداشت.
حالا و با آرام شدن فضای کشور دوباره شروع به برگزاری کنسرتهای مختلف کرده و تو گویی اصلا آن حرفها را نزده است.
نفر بعدی، مرد همیشه محافظه کار رسانه ملی "عادل فردوسی پور" است که در مصاحبه با کاپیتان دوم تیم ملی به بازجویی "علیرضا جهان بخش" روی آورد و تیم ملی را برای شادی پس از گل توبیخ کرد.
همه این محاکمه، توبیخ و بازجویی در حالی شکل گرفته است که در تمام این شش ماهی که که کشور دچار آشوب اغتشاشات بود، برنامه فوتبال 120 با تهیه کنندگی فردوسی پور در شبکه ورزش سیما در حال رصد و پخش آیتمهای متفاوت از فوتبال روز اروپا بوده است و معلوم نیست آقای مجری همیشه طلبکار با چه رویی آن سوالات را از جهانبخش پرسیده بود در حالی که خودش در حال ساخت برنامهای بیربط برای سیمای جمهوری اسلامی ایران بوده است و از نظام اسلامی و مردم ایران حقوق دریافت میکرده است.
بماند که تصاویر گاه و بیگاهش نیز از مسابقات فوتبالی که خودش به عنوان بازیکن در آن شرکت کرده، نیز در رسانههای مختلف موجود است.
رفتار متناقض حضرات سلبریتی که پرچمدار اغتشاشات اخیر بودند نشان میدهد که آن چه که برای این اشخاص مهم است نه ایران عزیز و ملت ما، که در راس بودن و دیده شدن است.
نمونههای فراوان دیگری نیز در این چندماه اخیر دیده شده که در استوریهای اینستاگرام و مصاحبهها از حال بد خود به دلیل وقایع اخیر دم زدهاند و یاس و ناامیدی را به جامعه تزریق کردهاند اما عکسهای تولد، مهمانیها و پارتیهایشان به راه و از گذشته پر سر و صدا تر بوده است.
مردم عزیز ایران و مخاطبین فهیم این اشخاص باید بدانند که تمامی این اشخاص را باید در چهارچوب تخصصی خویش قرار داد و حرفهای آنان در قبال مسائلی که تخصص ندارند را نادیده گرفت.
این روش هم برای خود این اشخاص و حرفهشان بهتر است و هم آسیب کمتری به فضای جامعه وارد میسازد.
باید در مقابل فرهنگ به هر قیمتی دیده شدن ایستاد و اجازه نداد جامعه به سمتی برود که هر کسی در هر مسئلهای بدون تخصص ورود کند و خود را صاحب نظر بداند، علی الخصوص هنرمندانی که عموما از سواد در عرصههای مختلف خالی هستند.