نقد قسمت اول مستند «تمدن خفته»

13:28 - 1402/02/31

تلاش برای ساخت مستند باستانی کار قابل ستایشی است، ولی باید به این مسئله توجه داشت که موضوع باید در چهارچوب مدیوم قرار بگیرد تا بتواند به‌عنوان یک اثر هنری، تأثیرگذار باشد و اگر در هنر، خارج از مدیوم و بدون رعایت استانداردهای مورد نیاز، عمل شود، فاقد اثربخشی خواهد بود. نکته‌ای که متاسفانه در قسمت اول مستند «تمدن خفته» دیده می‌شود.

تمدن خفته

تمدن خفته مجموعه مستندی به کارگردانی و تهیه‌کنندگی «مجید کریمی» است که نگارش آن بر عهده «آباریس تنظیفی» است و از شبکه چهارم سیمای ملی به پخش رسیده است.

خلاصه قسمت اول

تمدن خفته در این قسمت به بررسی شهر تاریخی قزوین و کارهای باستانی در حال انجام در این شهر، پرداخته می‌شود.

بررسی و نقد
تولید فیلمِ مستند با موضوع  باستان‌شناسی امر مرسومی است که بارها و بارها، نمونه‌ی موفق آن را در جهان دیده‌ایم. بررسی جزئی‌ترین ابعاد زندگی بشر در عصر باستان و تحلیل سبک زندگی آن‌ها، در عموم این مستندها دیده می‌شود.

یکی از اصول اساسی مستندسازی، یکپارچگی در راستای ایده مفهومی اثر است که از ابتدا تا انتها، تمامی پلان‌ها در راستای آن ایده مرکزی قرار گیرند و با رعایت این قانون، اثر از پراکنده‌گویی مصون بماند. هرچند، افتتاحیه قسمت اول این اثر، ایده‌آل و استاندارد بود و گمان می‌رفت که قرار است برای مخاطب از تمدن چندهزارساله‌ی قزوین سخن بگوید، ولیکن در ادامه با پراکنده‌گویی آزار دهنده و تکراری، اطلاعات جدیدی به مخاطب خود عرضه نمی‌کند؛ به‌ویژه که این اثر از شبکه چهارم سیما به پخش رسیده است و بیننده آن، مخاطب خاص است. اگر فیلم خالی از ایده مفهومی ثابتی باشد که تک‌تک مسائل را مانند نخ تسبیح به یکدیگر وصل کند، علاوه بر پراکنده‌گویی، سوژه‌ها نیز تلف می‌شوند؛ مسئله‌ای که در قسمت اول این اثر به‌وضوح دیده می‌شود.

همین پراکنده‌گویی در اثر (حداقل در قسمت اول آن) باعث شده است که برخی سوالات مطرح‌شده در اثر، بی‌پاسخ رها شوند؛ برای مثال از کنار این فرضیه که ایرانیان باستان در قزوین قائل به تناسخ بوده‌اند، بدون رد یا تأیید گذر می‌شود.

نکته‌ی دیگری که از ضعف‌های آشکار این اثر است، کارکردِ کم تصویر، در جذابیت بخشیدن به‌ اثر است. وقتی مناظری به این شگفت‌انگیزی وجود دارد، فیلمساز موظف است که تصویری به مخاطب بدهد که او را دچار حیرت کند، ولی متاسفانه قاب‌های بسته‌شده از اسکلت‌ها، جمجمه‌ها و به طور کلی فضای باستانی در فیلم، ناامید‌کننده است و اگر نریشن فیلم، دارای جذابیت نبود، این اثر برای یک‌بار نیز قابل تحمل نبود.

جمع‌بندی: تلاش برای ساخت مستند باستانی کار قابل ستایشی است، ولی باید به این مسئله توجه داشت که موضوع باید در چهارچوب مدیوم قرار بگیرد تا بتواند به‌عنوان یک اثر هنری، تأثیرگذار باشد. مسئله‌ای که متاسفانه در مستند تمدن خفته رعایت نشده است. 

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 5 =
*****