برخی از ویژگیهای اخلاقی همچون کینهورزی و دشمنی، شتابزدگی و عدم تحقیق در خصوص وقایع و عملکرد دیگران میتواند انسان را به سوی منفینگری سوق دهد.

از مسائل و موضوعاتی که برخی افراد در زندگی خود با آن درگیرند، بدبینی و منفینگری است. انسانهای منفینگر همیشه از رفتار دیگران و حوادث و رخدادهای موجود، برداشت منفی میکنند. این ویژگی آنها در نهایت منجر به یأس، رکود و عدم واکنش مثبت در برابر آن رخدادها میشود.
در این نوشتار به برخی از علل زمینهساز منفینگری در زندگی اشاره خواهیم کرد.
1. عدم تحقیق و بررسی
از مواردی که زمینهساز بروز بدبینی و منفینگری در افراد میشود، نداشتن مهارت و توانایی تحقیق و بررسی علمی در کارها و مسائل پیش رو است. به عبارت دیگر اگر انسان درباره موضوعی علم کافی نداشته باشد، همین امر او را در دام برداشتها و تحلیلهای غیرعلمی و غلط خواهد انداخت؛ برداشتهایی که میتواند منفینگری و بدبینی را به دنبال داشته باشد.
این موضوع میتواند مصادیق فراوانی داشته باشد؛ به طور مثال در محیط خانواده، همسران بدون اینکه ریشه و علت رفتار همسر خود را جویا شوند، برداشتی منفی و غیرواقعی به ذهن خود خطور میدهند. این روحیه در انجام کارها و ارتباط اجتماعی نیز میتواند نمود عینی داشته باشد و انسان را از رسیدن به موفقیت باز دارد.
2. پیشداوری و قضاوت عجولانه
پیشداوری و قضاوت عجولانه، یکی دیگر از مواردی است که میتواند انسان را در دام برداشتهای منفی گرفتار کند؛ چراکه همواره عجله و شتابزدگی، افراد را از تدبر و تأمل در کارها بازمیدارد و نتیجهٔ مثبتی را عاید افراد نمیکند. نوعاً چنین پیشداوریهایی بر پایه حدس و گمان استوار است. نتیجه نیز خواهناخواه به برداشت غلط و منفی منتهی خواهد شد.
3. کینه و دشمنی
کینه و دشمنی نسبت به دیگران نیز یکی دیگر از علل و عواملی است که انسان را به سوی منفینگری در خصوص عملکرد دیگران سوق میدهد. انسانهایی که نسبت به دیگران کینه و دشمنی دارند، رفتارهای دیگران را به شکل صحیحی تفسیر و ارزیابی نمیکنند. ازاینرو امام على علیهالسلام فرمود: «مَنِ اطَّرَحَ الْحِقْدَ اسْتَرَاحَ قَلْبُهُ وَ لُبُّه»؛[1] «هر كس كينه را از خود دور كند، قلب و عقلش آسوده گردند».
پینوشت:
[1]. تميمی آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص299، ح6774.