فراموشی امر به معروف و نهی از منکر و وادادگی فرهنگی موجب تقویت جبهه باطل و فراگیر شدن ناهنجاریهای دینی، اجتماعی و اخلاقی در جامعه میشود.

در جنگ تمامعیار رسانهای، هشتگها (#) هم شرمسار از وضعیت موجود میشوند؛ چراکه در دنیای مجازی، بیرحمانه ابزار و بازیچه اهداف غیرانسانی و فتنهانگیز قرار میگیرند؛ کمااینکه شاهد هستیم در جریان فوت اتفاقی یک دختر به نام مهسا امینی، هشتگ «ما همه مهسا هستیم» فراگیر شد؛ دختری که خود، بیماری زمینهای داشت. ولی بااینوجود هشتگ #مهسا_امینی، رمز اغتشاشات و آشوب و کشته شدن افراد بیشماری قرار گرفت؛ اما به امثال «شهید حمیدرضا الداغی» که برای دفاع از حقوق زنان، جان خود را فدا میکنند، توجهی نمیشود.
غیرت و ناموس در فرهنگ «زن، زندگی، آزادی»
کسانی که برای فوت مهسا امینی، طوفان توییتری راه میانداختند، حتی یک هشتگ برای شهادت افراد مظلومی همچون «شهید حمیدرضا الداغی» نمیزنند. این در حالی است که این شهد والامقام برای دفاع از یک زن، به معرکه خنجرها رفت. او همان کسی است که میخواست معنای واقعی «زن، زندگی، آزادی» را تعریف نماید؛ همان کسی که غیرت و مردانگیاش به او اجازه نداد تا شاهد دستدرازی به یک دختر باشد و سکوت کند.
تبعات وحشتناک سندروم لالشدگی
در مورد سندرم لالشدگی همین قدر بگوییم که از طرفی شاهد حمایت گسترده از مهسا امینی هستیم، ولی از مادر حاملهای که در حمله اوباش بچهاش سقط میشود، سخنی به میان نمیآید، در مورد شهید روحالله عجمیان، شهید آرمان علیوردی، شهید فرید کرمپور حسنوند و صدها شهید مظلوم و بینشان دیگر سکوت میشود، ولی هزاران هشتگ و پویش و کمپین در حمایت از قاتلی همچون مجیدرضا رهنورد راه میافتد.
این سندروم، تبعات وحشتناکی دارد؛ از جمله:
1. قدرت پیدا کردن اشرار و هنجارشکنان
افراد مبتلا به سندروم لالشدگی ترجیح میدهند در برابر یک منکر دینی و اجتماعی، سکوت نمایند. این افراد به کوچکترین بهانه از خود سلب مسئولیت میکنند و اقدامی در جهت مقابله با یک ناهنجاری اخلاقی و اجتماعی از خود نشان نمیدهند. آنها با سکوت خود، باطل را تقویت میکنند و حق را در میدان مبارزه تنها میگذارند. همین امر موجب میشود علاوه بر اینکه فرهنگ عمومی جامعه دستخوش تخریب و آسیب قرار گیرد، هنجارشکنان نیز بر جامعه مسلط شوند. ازاینرو رسولالله صلیاللهعليهوآلهوسلم میفرماید: «هرگاه [مردم] امربهمعروف و نهیازمنکر نكنند و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط گرداند و نيكانشان دعا كنند، امّا دعايشان مستجاب نشود».[1]
2. فراگیر شدن قانون جنگل و به رسمیت شناختن نافرمانی مدنی
در اوضاع نابسامان جنگ رسانهای، سکوت و بیتفاوتی افرادی که به سندروم لالشدگی مبتلایند موجب شده است برخی از هنجارشکنیها مورد تأیید و تشویق قرار گیرد. در چنین فضایی به نام آزادی، چادر از سر زنان محجبه میکشند و آنان را مورد تهدید و ضرب و شتم قرار میدهند، سنگربانان امنیت و آرامش جامعه را با کوکتلمولوتف به آتش میکشند، گلوی آمران به معروف و ناهیان از منکر را میبُرند و در نهایت از قاتل دفاع میکنند؛ ولی هیچ صدایی برای مقابله با منکر بلند نمیشود و ترجیح میدهند که ساکت شوند.
در ادامه، حق در جامعه به منکر تبدیل شود و باطل به معروف؛ به عبارتی قانون جنگ بر جامعه حکمفرما گردد و ارزشها رنگ ببازد و به انحراف کشیده شود. ازاینرو پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله خطاب به اصحاب خود فرمود: «فَکیف بِکم اذا رَأَیتُم المَعرُوف مُنکراً وَ المُنکر مَعروُفاً؟!»؛[2]«حالتان چون خواهد بود آنگاه که معروف را منکر بدانید و منکر را معروف؟!»
3. در آستانه عذاب الهی قرار گرفتن
جامعهای که به دنبال تضعیف کلیدواژههایی همچون حدود الهی، غیرت، مسئولیتشناسی، حقگرایی، حیا، عفاف، حجاب و ناموس است، در واقع به حکم الهی دهنکجی میکند. کسانی که به دنبال فراموشی اوامر الهی هستند، علاوه بر اینکه جامعه انسانی را با چالشهای اجتماعی مواجه میکنند، عذاب و عقاب الهی را نیز برای خود و دیگران به ارمغان میآورند.
ازاینرو امام سجاد علیهالسلام میفرماید: «وَالذُّنُوبُ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلَاءَ تَرْک إِغَاثَةِ الْمَلْهُوفِ وَتَرْک مُعَاوَنَةِ الْمَظْلُومِ وَتَضْییعُ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْی عَنِ الْمُنْکر»؛[3] «گناهی که سبب فرود آمدن بلا [و معصیت] بر مردم میشود عبارت است از: به فریاد ستمدیده و دلسوخته نرسیدن و به یاری مظلوم نشتافتن و پایمال ساختن امر به معروف و نهی از منکر».
جمعبندی و سخن آخر
اگر جامعهای به بیماری بیتفاوتی و سکوت و ترک امر به معروف و نهی از منکر مبتلا شود، به طور قطع، اشرار و هنجارشکنان راه تنفس آنها را خواهند بست و آزادی واقعی را از آنها سلب خواهند کرد.
پینوشت:
[1]. کلینی، کافی، ج2، ص374.
[2]. همان، ج۵، ص۵۹.
[3]. مجلسی، بحارالأنوار، ج97، ص94.