در نظرگاه اسلام، معنویت حقیقی در انسان آنگاه حاصل میشود که تمام زندگیاش رنگ و بوی الهی داشته باشد. از طرفی، در ساختار حقوقی دین اسلام هم، بخش وسیعی از قوانین کیفری آن مانند حکم ارتداد، از قواعد اخلاقی متأثر شده است.
سالیان طولانی است که جبهه کفر و نفاق برای سرکوب و نابودی اسلام قدم برمیدارد و از هر روشی برای رسیدن به این هدف شوم استفاده میکند. با اینکه منطق اسلام بسیار واضح و روشن است و توانسته در تمام مواردی که وارد زندگی بشر شده، به زیبایی تأثیرگذار باشد؛ اما متأسفانه دشمنان خدا به جای آنکه نیمه پر لیوان و نکات مثبت را ببینند، به دنبال یافتن نکات منفی در مورد این دین الهی هستند.
ملحدان بیاخلاق
ملحدان تلاش میکنند پیروان ادیان بهویژه دین اسلام را به دور از اخلاق و معنویت نشان دهند و ادعا دارند ریشه این بیاخلاقی در معارف اسلام نهفته است. این در حالی است که حتی دانشمندان آتئیست در دوران معاصر، به برخی از نتایج دیدگاه خداناباوری اعتراف کرده و گفتهاند: مرگ در حیطه مسائل اخلاقی، یکی از آثار دیدگاه الحادی است.[1] در این دیدگاه، هیچ معیار مطلق و کاملی مورد پذیرش قرار نگرفته و هر کسی خود را محور رفتار خوب و بد میداند و ممکن است به هر کاری دست بزند.
پیامبر اخلاقمدار
با این حال، نقطه آغازین دعوت اسلام توسط خاتم الانبیا صلیاللهعلیهوآله بر اساس رفتار نیکو و اخلاق حسنه بود. ایشان در مدت حضور 13 ساله در مکه و بدون داشتن هیچگونه امکانات نظامی، تمام بدگوییها و توطئههای خطرناک از سوی مشرکان را به جان خریدند و فقط صبر و بردباری به خرج دادند. معمولاً انسانها پس از آنکه قدرت پیدا میکنند به فکر انتقام گرفتن از کسانی هستند که در گذشته به آنها ظلم کردند؛ اما پیامبر رحمت پس از فتح مکه، فرمان عفو و بخشش عمومی را با صراحت اعلام فرمود.[2] همچنین هنگامی که بعضی از یاران پیامبر، پیشنهاد انتقام از اهالی مکه را دادند، پیامبر اکرم به شدت واکنش نشان دادند.[3]
اخلاق در قوانین
در ساختار حقوقی دین اسلام، بخش وسیعی از قوانین کیفری، از قواعد اخلاق متأثر شده است. قتل، دزدی، کلاهبرداری، خیانت در امانت و هتک ناموس و مانند اینها از اعمال منافی اخلاق است که به وسیله قانون منع شده است؛ حتی درجهبندی بعضی جرائم، از نظر عمد، شبه عمد یا غیر عمد بودن، و همچنین لزوم سوء نیت مجرم و معافیت از مجازات در دفاع مشروع، از نشانههای نفوذ اخلاق در اینگونه قوانین اسلامی است.
هرچند ماهیت حقوق کیفری اقتضا دارد که همیشه عدالت را در اجرای قانون رعایت کند؛ ولی در اسلام عزیز نسبت به امور کیفری به دادرس و قاضی اجازه داده شده تا تمام جنبههای اخلاقی و اجتماعی جرم را در نظر بگیرند و از خشکی اجرای قانون بکاهند.[4]
منطق نفی ارتداد
بیشک دین اسلام، دين مهر، محبت، تواضع، فروتنى، ايثار و يگانگى با تمام گروههای جوامع بشری است؛ خواه ثروتمند یا فقير باشند، خواه عرب یا عجم و خواه برده یا آزاد. با این حال، هوشیاری و آمادگی در برابر دشمنان نیز در دستور کار قوانین این دین الهی قرار گرفته است. قرآن به مسلمانان توصیه کرده که با همکیشان خود به نرمی و مهربانی برخورد کنند و در مقابل دشمنان کافر با سختترین رفتار، مقاومت و ایستادگی کنند.[5] بنابراین برخورد شدید اسلام با چنین افرادی، کاملاً منطقی و استوار میباشد.
پینوشت:
[1]. اعتراف دانشمندان آتئیست به مرگ اخلاق در دنیای الحاد.
[2]. بيهقي، ابوبکر، دلائل النبوة، دار الكتب العلمية، ج5، ص:34.
[3]. مفید، محمد، الإرشاد، کنگره شیخ مفید، ج1، ص:60.
[4]. اخلاق و حقوق؛ وسعت قلمرو اخلاق، نشریه درسهایی از مکتب اسلام، شماره 11.
[5]. فتح/29.