مهاجرت و ترک وطن از سوی برخی بازیگران، پدیدهای تازه و دور از انتظار نیست؛ اما آنچه این روزها تازگی دارد، مصاحبههای عجیب آنها همزمان با سالگرد فتنه "مهسا کومله" است؛ آنها با گرفتار شدن در تور اپوزیسیون و ضد انقلاب، نظام جمهوری اسلامی را متهم به برخورد ایدئولوژیک و تمامیتخواهانه در عرصه بازیگری کردهاند، ادعایی که فرسنگها با حقیقت فاصله دارد.
عرصه بازیگری و فضای شکلگرفته در آن، شاهد محکمی بر حکمرانی همراه با انعطاف و مدارای مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران است. در صنعت تولیدات سینمایی، همواره چرخه مدیریت آن در دست بازیگران و فعالان حوزه فیلم و سینما بوده است؛ از کشف بازیگران جدید و رساندن آنها به مرزهای موفقیت و شهرت و یا بالعکس در انزوا قرار گرفتن برخی بازیگران و دور نمودن آنها از صحنه، همگی حاصل فرایندهایی است که در سینمای ایران حاکم است.
امروزه بر کسی پوشیده نیست که یکی از راههای ممکن برای ورود به عرصه بازیگری و پیشرفت در آن، تمایل یک کارگردان یا پیشکسوت هنری برای جذب بازیگران جوان و تازهکار است. این مسئله آنچنان شایع و متداول است که بسیاری از بازیگران از کشف استعداد بازیگری خود از سوی برخی اساتید پیشکسوت یا کارگردانان دیگر سخن میگویند!
برای روشن شدن این سیکل طبیعی و یا شاید غیر طبیعی ولی به کار گرفته شده در عرصه سینمای ایران، کافی است به کارنامه هنری برخی از آنها اشاره کنیم.
«هومن سیدی»، بازیگر و کارگردانی شناخته شده و محبوب است؛ وی پرورش استعداد بازیگری خود را با شرکت در دورههای آموزشی "پرویز پرستویی" آغاز کرد؛ در ادامه مورد توجه "کمال تبریزی" قرار گرفت و در نتیجه آن، وی اولین تجربه بازیگری جدی خود را با بازی در فیلم «یک تکه نان» به دست آورد. حضور موفقی که پای هومن سیدی را به بازی در فیلمهای ساخته شده توسط اصغر فرهادی، بهرام توکلی و... رساند. در ادامه، این بازیگر که موفقیتهایش مدیون پسندیده شدن هنر او از سوی برخی کارگردانان بود به کارگردانی مشغول و پس از شهرتیافتن، زمینهساز حضور برخی بازیگران جوان دیگر شد. چهرههایی همانند امیر جدیدی، نوید پورفرج و مرجان اتفاقیان کسانی بودند که به عنوان استعدادهای درخشان از سوی هومن سیدی در عرصه سینما فعال گشتند.[1]
این سرگذشت هنری، اختصاص به این بازیگر نداشته و میتوان با صفحات فراوانی در اینترنت که مملو از مصاحبهها و بیوگرافی سلبریتیهای ایرانی است به نمونههای مشابه و فراوان دیگری دست یافت؛ لذا طی مدارج بازیگری و رسیدن به شهرت در جمهوری اسلامی از کمترین محدودیتها برخوردار بوده و کمترین دخالتها در آن صورت میگیرد و به صورت عملی، این چرخه در اختیار اهالی آن قرار گرفته است و این کارگردان است که بازیگر خود را انتخاب میکند.
این واسپاریِ کار به دست سینماگران، گاهی منجر به برخی آسیبها و تلخیها شده است به گونهای که در برخی مواقع شاهد بایکوت یک هنرمند و خانهنشین شدن وی به سبب رانت در این حرفه و انحصاری بودن آن در دست کارگردانان بودهایم. مسئلهای که به انتقادهای تندوتیز بازیگران از برخی کارگردانها و تهیهکنندگان برای سوپراستار سازی در سینمای ایران منجر شده است. ابراهیمآبادی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون و بازیگر سریال «مختارنامه» از جمله این منتقدان است که گفته بود: «این روزها تهیهکنندگان، دخترخاله و پسرخاله خود را برای بازی در آثار به فیلمها میآورند و جایی برای ما نمانده است. سینما کاملاً فامیل بازی شده و همه بر اساس روابط بازیگر میشوند. متأسفانه بازیگران قدیمی و اصلی سینمای ایران خانهنشین شدهاند و هیچکس نیست که به داد ما برسد».[2]
این حقیقتی تمامعیار از زمینههای ورود در عرصه بازیگری و رشد در آن است که محصول آن را در پردههای سینما و نمایشهای خانگی میبینیم. از این روی ادعاهای برخی از این بازیگران سابق که اکنون به اظهارنظرهای سیاسی روی آوردهاند و جمهوری اسلامی را متهم به تمامیتخواهی و فشار بر بازیگران میکنند یک اتهام بدون دلیل و صرفاً برای دیده شدن در خارج از کشور است.
«فریبرز عربنیا»، سلبریتی بیقراری که طی چند سال گذشته کمتر مورد توجه همکاران خود قرار گرفته بود و خود وی با قبول این واقعیت، به آمریکا مهاجرت و گفته بود که دوست دارد در هنگام تحصیل تنها فرزندش در کنار وی باشد، یکی از آن بازیگرانی است که تصمیم گرفته است با گفتن سخنان موردپسند اپوزیسیون برای خود کلاهی از اقامت در آمریکا بدوزد؛ وی همزمان با نزدیک شدن به سالگرد مهسا کومله گفته است: «جمهوری اسلامی ایران همانند تمامی حکومتهای تمامیتخواه و ایدئولوژیک از بدو تأسیس سعی کرد نگاه، منش و رفتار خود را «با فشار» بر اکثریت جامعه ایران از جمله هنرمندان تحمیل کند!»
او آنچنان حکومت را به عنوان یک مداخلهگر در سینما به تصویر کشیده است که گویا فراموش کرده است که بازی در ارزشیترین فیلم وی یعنی «مختار» -که مورد پسند فراوان تماشاگران واقع شد- هم، به میل و خواسته خود او بوده است. فریبرز عربنیا در هنگام بازی در ایدوئولوژیکترین فیلم خودش گفته بود:
«من از این بابت خوشحالم که در نقش مختار ثقفی ظاهر شدم. زمانی که از سوی داوود میرباقری این نقش به من پیشنهاد شد، برایم فرصت غنیمتی بود تا نقشی تاریخی را تجربه کنم. برای ادای دین به سالار شهیدان «مختار» را بازی کردم».[3]
سخنانی که اکنون و پس از مهاجرت و قرار گرفتن در تور ضد انقلاب، عکس آن بیان میشود. بیگمان مردم هنوز صداقت و راستی را یک ارزش شمرده و با آن گذشته و حال افراد را مقایسه خواهند کرد.
پینوشت:
[1]. منظوم، B2n.ir/h92052.
[2]. سینما سینما، B2n.ir/g14238.
[3]. قدس، https://qudsonline.ir/xKSX.