نقدی بر خوانش نادرست «صادق هدایت» از اسلام

15:36 - 1402/07/26

یکی از برداشت‌های صادق هدایت از اسلام این است که آن را یک دین ثروت‌اندوز و خون‌ریز می‌داند. این در حالی است که پیامبر معظم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله با تمام مردم مدینه با هر دین و آئینی، پیمان‌ صلح و سازش برقرار کرد. همچنین فتوحات اشتباه خلفای غیرمعصوم را نباید به پای تعالیم اسلامی نوشت.

نسل جوان در جوامع اسلامی همواره بیش از دیگر قشرها مورد تهاجم فرهنگی و عقیدتی قرار می‌گیرد. برخی از این تهاجم‌ها به صورت مستقیم از سوی دشمنان قسم‌خورده اسلام انجام می‌شود و با تولید و تکثیر انواع مختلف رسانه‌های مکتوب و غیر مکتوب، به اسلام‌ستیزی مشغول هستند.

گزاف نیست اگر بگوییم تهاجم خطرناک‌تر هنگامی است که افرادی به ظاهر مسلمان اما فریب‌خورده، تعالیم و مبانی شریعت اسلامی را وارونه و تحریف‌شده به مخاطبان خود ارائه می‌دهند. «صادق هدایت» یکی از همین افراد بود که متاسفانه بعضی از جوانان ناآگاه به خواندن آثارش روآورده‌اند بدون آنکه دیدگاه نقادانه داشته باشند.

صادق هدایت در یکی از آثارش مدعی شده که اسلام یعنی «شمشیر برنده و کاسه گدایی». مقصود و مراد نویسنده آن است که اسلام برای گسترش قلمرو خویش و همچنین به منظور ثروت‌اندوزی و غارت ملت‌ها، به زور شمشیر روی می‌آورد.

این‌گونه برداشت‌ها در دو مطلب ریشه دارد:
نخست، عدم مراجعه به منابع تاریخی و حدیثی معتبر؛ 
دوم، ضعف در مبانی اعتقادی به‌ویژه یکسان دیدن عملکرد حاکمان اسلامی معصوم و غیرمعصوم. در ادامه این دو نکته به اختصار توضیح داده می‌شود:

الف- مرور سطحی و اجمالی بر منابع تاریخی گواهی می‌دهد که خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله پس از هجرت به مدینه، نیروهای مسلمان را سازماندهی کردند تا اینکه حکومت نوپای اسلامی تشکیل شد. به فرمان الهی، قدرت نظامی اسلامی صرفاً برای مبارزه با کفار و مشرکانی بود که باعث آوارگی مسلمانان شدند[1] و سال‌ها بعد به فتح مکه انجامید.

در این میان، یکی از اقدامات مهم پیامبر معظم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله آن بود که منشور و عهدنامه مهمی را در دستور کار تمام ساکنان شهر مدینه قرار دادند. مردم مدینه شامل چندین قبیله از مسلمانان و غیرمسلمانان می‌شد. مهمترین نکته‌ای که در این پیمان‌نامه بیشتر از همه مورد تأکید قرار گرفت، صلح و سازش میان مسلمان و غیرمسلمان بود. این صلح تا وقتی ادامه پیدا می‌کرد که فتنه‌انگیزی و جنگ‌افروزی از سوی غیرمسلمانان صورت نپذیرد.[2]

حال اگر تمرکز و تکیه اسلام بر قدرت شمشیر بود، نباید حتی یک لحظه با غیرمسلمانان مدینه مانند قبایل یهود سازش و صلح می‌کرد.

ب- فتنه‌جویی مسلمانان منافق در سقیفه بنی‌ساعده، انحراف بزرگی را در جامعه اسلامی پدید آورد. یکی از اقدامات خلفای خودخوانده، کشورگشایی‌ بود. گرچه در برخی از این فتوحات،‌ امیرالمؤمنین علیه‌السلام به فرماندهان نظامی مشورت می‌دادند، اما واقعیت‌های تاریخی نشان می‌دهد هدف اصلی غاصبان خلافت از کشورگشایی، گسترش اسلام نبود. فاتحان سرزمین‌های دوردست، در اندیشه چپاول ثروت‌های آن مناطق بودند و مسلمان شدن مردم، اهمیت چندانی نداشت.[3]

اینجاست که صادق هدایت، عملکرد اشتباه حاکمان غیرمعصوم را به پای اسلام عزیز نوشته و گفته، اسلام دین شمشیر و گدایی است. در حالی‌که رویکرد کشورگشایی و جذب غنیمت‌های سرشار، مورد تأیید اسلام ناب محمدی نبود و امیرالمؤمنین علیه‌السلام پس از آنکه به خلافت ظاهری رسیدند، همت خویش را صرف اصلاحات داخلی کردند.[4]

پی‌نوشت:
[1]. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، اسلامیة، ج‏19، ص183.
[2]. ابن هشام، السيرة النبوية، دار المعرفة، ج‏1، ص501.
[3]. مجموعه آثار استاد مطهرى، صدرا، ج‏16، ص 500.
[4]. جعفریان، رسول، حيات فكرى و سياسى ائمه، انصاریان، ص66.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
18 + 0 =
*****