تحولات اخیر فلسطین مورد توجه کشورهای جهان قرار گرفته است و عملاً کشورها را به دو دسته تقسیم کرده است؛ در این میان ایران برای ترسیم نقشه آینده منطقه و سهم دادن به کشورها پس از اخراج آمریکا از منطقه به دقت تحولات خاورمیانه را پس از طوفان الاقصی رصد میکند.
ترسیم نقشه سیاسی و جغرافیای مدافعان مردم مظلوم غزه و از سویی دیگر حامیان اسرائیل میتواند نقشه راهی برای آینده منطقه به ویژه کشورهایی همانند ایران باشد که مسئله فلسطین افزون بر ایدئولوژیک بودن آن، با منافع ملی کشورمان ارتباط مستقیمی گرفته است؛ لذا باید برای چینش روابط راهبردی آینده خود در منطقه و تعیین شاهمهرههای سیاست خارجی، کنشگریهای سیاسی روزهای پس از طوفان الاقصی را به خوبی رصد کند.
در این میان امارات متحده عربی که شریک اول تجاری ایران در منطقه محسوب میشود از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ گزارش اکو ایران حاکی است که با وجود اینکه «چین» بیشترین مقصد صادراتی ایران بوده است و مجموع صادرات به این کشور برابر با ۷ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار بوده است؛ اما برخلاف انتظار، این شریک مهم تجاری مهمترین صادرکننده به ایران نیست؛ بلکه «امارات» با صادرات ۷ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار به ایران در جایگاه نخست قرار گرفته و توانسته است چین را پشت سر بگذارد.[۱]
همین شراکت راهبردی باعث شده است درهم عربی به اندازه دلار در اقتصاد ایران تأثیر بگذارد و حتی یک مؤلفه مهم برای نرخگذاری قیمت ارز و دلار در کشور باشد تا جایی که «دبی» پایتخت ارزی ایران نام گرفته است؛ از این روی باید امارات متحده عربی را یک بازیگر مهم در اقتصاد ایران دانست.
اما این کشور با وجود روابط بسیاری قوی با همسایگان منطقهای خود و قدرتهای فرامنطقهای همچون آمریکا و چین و همچنین روابط پایدار با جمهوری اسلامی ایران، در حالی که به نظر نمیرسید نیازی به برقراری روابط با اسرائیل داشته باشد، در سال ۲۰۲۰ نخستین کشوری بود که در دور دوم عادیسازی، روابط خود با اسرائیل را آشکار کرد و بلافاصله آن را در حوزههای اقتصادی و حتی امنیتی گسترش داد.
ایران امیدوار بود که این سیاستهای جدید امارات در راستای عملگرایی سنتی مقامات دُبی و صرفاً تاکتیکهای گذرا برای پشت سر گذاشتن دوران ترامپ و فشار بر کشورهای عربی برای پیوستن به طرح صلح «پیمان ابراهیم» باشد؛ اما با تحولات روی داده در منطقه و رسیدن آن به نقطهجوش، ما شاهد برخی رفتارهای جانبدارانه امارات از رژیم صهیونیستی هستیم که نمیتوان با توسل به سیاست مدارای منطقهای ایران آن را نادیده گرفت!
در بحبوحه حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه، این کشور بر خلاف بسیاری از همسایگان خود، بیانیه اولیه خود را با محتوی همدردی با اسرائیل صادر کرد؛ رهبران آن تماسهای تسلیت متعددی با همتایان اسرائیلی خود برقرار کردند. [۲] در سطح بینالملل و در تریبون سازمان ملل، وزیر مشاور امارات در امور همکاری بینالمللی با چشم بستن بر روی این جنایات وحشیانه، عملیات مقاومت فلسطین را «جنایت» توصیف کرده و آن را «شنیع» دانست؛ موضعگیری که عادی نبوده و اوج همگرایی امارات با اسرائیل را نشان میدهد.[۳]
لکن آن چیزی که نمیتوان آن را رفتار دیپلماتیک خواند، تماس «بن زاید» با برخی خانوادههای اسرای اسرائیلی است که حماس تلاش دارد از آنها به عنوان برگ برنده برای متوقف کردن کشتار مردم استفاده کند. به گزارش رادیو اسرائیل وی در این تماسها با آنها ابراز همبستگی کرده است![۴]
اما تحرکات امارات برای دیپلماسی متفاوت خود، گویی پایان نمییابد؛ برخی خبرگزاریها اعلام کردند که اسرائیل از امارات به عنوان یک عامل بازدارنده برای دور کردن ایران و سوریه از جنگ غزه استفاده میکند. در شرایطی که افزون بر ایران حتی کشورهایی همانند مصر تأکید دارند که منطقه همانند بشکه باروتی در معرض انفجار است و جنایتهای اسرائیل عامل گسترش جنگ خواهد بود، امارات متحده عربی به دنبال دادن اطمینان به آمریکا و اسرائیل برای ممانعت از بازگشودن جبهه از جانب جولان سوریه است.[۵]
بیگمان همانگونه که مسئولان کشور از مدتها قبل متوجه برخی رفتارهای خاص امارات شدهاند و در پی آن به دنبال حذف درهم امارات از اقتصاد ایران هستند، باید برای جلوگیری از قرابت بیشتر این کشور کوچک حاشیه خلیجفارس، ایران از برگهای برنده و هشداردهنده دیگری رونمایی کند.
پینوشت:
[۱]. اکو ایران، https://www.ecoiran.com/fa/tiny/news-20997.
[2]. فردای اقتصاد، https://fardayeeghtesad.com/xh5X.
[3]. ایسنا، isna.ir/xdPQJn.
[4]. کانال ایتایی مصاف، https://eitaa.com/masaf/71488.
[5]. خبرگزاری مهر، mehrnews.com/x33mf4.