گزارشی که نشان میدهد پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله به دلیل مسائل جنسی تصمیم گرفتند یکی از همسران خود به نام «سوده» را طلاق دهند، از چند جهت دارای ضعف سندی بوده و احتمال جعلی بودن آن بسیار بالاست. همچنین «سوده» با درک موقعیت و جایگاه خویش، مسائل اخروی را به امور دنیوی ترجیح داد.
اسلامستیزان و آتئیستها پس از مراجعه سطحی و گزینشی به منابع حدیثی و تاریخی و بدون در نظر گرفتن تحلیل و صحتسنجی گزارهها، تلاش میکنند که چهرهای شهوتران و زنباره از پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله به مخاطبان ارائه دهند؛ اما نور خدا هیچگاه خاموش نخواهد شد.
منابع اهلتسنن در توضیح شأن نزول آیه «وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً»؛[1] «و اگر زنى از ناسازگارى شوهرش، يا رویگردانیاش بترسد، بر آن زن و شوهر مانعی ندارد كه با يكديگر به طور شايسته و پسنديده مصالحه كنند»، به یک جریان تاریخی در مورد زنان خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله اشاره میکنند:
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله پس از حضرت خدیجه علیهاسلام، ابتدا با «سودة» و سپس با «عایشه» ازدواج کردند. سوده که به سن پیری رسید، پیامبر علاقهای به او نشان نمیدادند و سوده از این واهمه و ترس داشت که آن حضرت او را طلاق دهند؛ از اینرو از ایشان خواهش کرد تا او را طلاق ندهند و در مقابل، سوده حق همخوابگی خود را به عایشه عطا کرد. پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله پذیرفتند و از آن پس، ایشان دو شب در خانه عایشه حاضر میشدند. آیه مزبور نیز به همین مناسبت نازل شد.[2]
برداشت نادرست و غلط اسلامستیزان از این گزارش، تسلیمشدن و بیچارگی سوده در برابر زیادهخواهی پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله است؛ زیرا پیامبر به دلیل پیری و سن بالای سوده، قصد طلاق او را داشتند.
توجه به چند نکته، پاسخ این شبهه را مشخص میسازد:
الف- بررسی راویان این گزارش، بیاعتبار بودن سند آن را معلوم میکند؛ از جمله این راویان «عبدالرحمنبنأبيالزناد» است که نزد عالمان اهلتسنن، یک شخصیت غیرقابل اطمینان به شمار میرود.[3]
همچنین، یکی از راویان این گزارش «هشامبنعروة» میباشد که از دو جهت غیرقابل اطمینان است؛ نخست آنکه عالمان اهلتسنن او را به نقل گزارشهای نادرست متهم کردهاند؛[4] دیگر آنکه هشام با عایشه نسبت فامیلی دارد؛ زیرا عایشه خاله پدر او یعنی «عروه» است.[5]
بنابراین احتمال بسیار قوی وجود دارد که هشام به صورت عمدی و برای ایجاد یک فضیلت و ویژگی ساختگی برای عایشه، از میان تمام زنان پیامبر، نام عایشه را گزارش کند. جالب آنکه وقتی همین گزارش در دیگر منابع اهلتسنن و همچنین در منابع شیعه نقل میشود، خواهش سوده این چنین است: «حق همخوابگی خود را به زنان دیگر بخشیدم».[6]
دیگر آنکه این گزارش توسط عایشه بیان گردیده و خودش اعتراف کرده که نسبت به زیبایی سوده حسادت میورزیده.[7] این حسادت تا جایی بوده که حتی عایشه با همکاری حفصه، سوده را ترسانده و سپس او را مسخره کردند.[8] از اینرو، احتمال ساختگی بودن این حدیث توسط عایشه بسیار بالا میرود.
ب- در منابع حدیثی و تفسیری شیعه و اهلتسنن به صورت مشترک، یک شأن نزول دیگر برای آیه مزبور گزارش شده که ربطی به اختلاف میان پیامبر و همسرانش ندارد.[9] در این صورت، دو شأن نزول با هم تعارض میکند و بر اساس دیدگاه عالمان اهلتسنن، شأن نزولی که سند نامعتبر دارد، کنار گذاشته میشود.[10] پس شأن نزولی که از عایشه گزارش شده، قابل پذیرش نیست.
ج- در منابع اهلتسنن، گزارشها پیرامون دلیل تصمیم خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله برای طلاق سوده، هماهنگ نیست؛ هرچند عایشه به غلط، دلیل آن را پیر بودن سوده و مسائل جنسی بیان کرد، اما در گزارشهای دیگر به دلیل خاصی اشاره نمیشود؛ بلکه سخن از حق پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله برای طلاق همسرش به میان آمده است؛ از اینرو، سوده اعلام میدارد که از حق همخوابگی خود گذشت میکند تا در روز قیامت در زمره همسران پیامبر محشور شود.[11]
پینوشت:
[1]. نساء، 128.
[2]. ابنسعد، الطبقات الكبرى، ج8، ص136، دار الکتب العلمیة ؛ ابوداود، سلیمان، سنن ابیداود، ج2، ص915، دار الحدیث مصر.
[3]. مظفر، محمدحسن، الإفصاح عن أحوال رواة الصحاح، ج3، ص15، آلالبیت علیهمالسلام.
[4]. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج10، ص565، جامعه مدرسین.
[5]. بلاذری، احمد، أنساب الأشراف، ج1، ص422، دار الفکر.
[6]. سیرة ابن اسحاق، ص254، دفتر مطالعات تاریخ ؛ طوسی، محمد، التبيان، ج3، ص346، دار إحياء التراث العربي.
[7]. عسقلانی، ابنحجر، الإصابة، ج8، ص196، دار الکتب العلمیة.
[8]. موصلی، مسند ابییعلی، ج13، ص89-90، دار المأمون.
[9]. قمی، علی، تفسیر القمی، ج1، ص154، دار الکتاب ؛ مصنف ابنابیشیبة، ج3، ص500، دار التاج.
[10]. طاهری، حبیبالله، درسهايى از علوم قرآنى، ج2، ص316، اسوه.
[11]. صنعانی، مصنف عبدالرزاق، ج6، ص238، المجلس العلمی.