گزارش نادرست اهل‌تسنن از برخورد امیرالمؤمنین (ع) با زنان

10:47 - 1402/09/29

منابع تاریخی و حدیثی اهل‌تسنن گزارشی نقل کرده‌اند که امیرالمؤمنین علیه‌السلام یک زن جاسوس را تهدید کرده و او را از عریان شدن، ترسانده‌اند، اما بررسی سندی گزارش‌ها نشان می‌دهد کسانی این بخش از گزارش را نقل کرده‌اند که در دشمنی با امیرالمؤمنین علیه‌السلام سابقه‌دار هستند.

ملحدان و اسلام‌ستیزان با سطحی‌نگری هرچه تمام‌تر، تلاش می‌کنند با استدلال به هر حدیثی که در کتب روایی شیعه گزارش شده، به مقصود و هدف باطل خود که همان منحرف ساختن ذهن مخاطبان است، برسند. در ادامه به یکی از آنها اشاره می‌شود.

پس از هجرت خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله به مدینه، مسلمانان بسیاری همراه ایشان هجرت کردند. «حاطِب‌بن‌ابی‌بَلتَعة» نیز تازه مسلمانی بود که بدون خانواده و به تنهایی، از مکه به مدینه هجرت کرد. مشرکان مکه که از حمله مسلمانان به مکه هراس داشتند، نزد خانواده حاطب آمده و از آنها خواستند تا نامه‌ای به او نوشته و نسبت به اوضاع نظامی مسلمانان آگاهی کسب کنند. حاطب نیز خیانت کرد و وضعیت نظامی مسلمانان را در نامه نگاشت و آن را به یک زن سپرد تا به مکه ببرد.

پیامبر معظم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله به وسیله وحی از این خیانت مطلع شدند و گروهی از مسلمانان از جمله امیرالمؤمنین علیه‌السلام را برای ممانعت از سفر آن زن، مامور ساختند. وقتی سربازان اسلام به آن زن رسیدند و خواستند که نامه را از او بگیرند، زن به‌طور کلی از وجود نامه اظهار بی‌اطلاعی کرد. برخی سربازان مسلمان سخن او را باور کردند، اما امیرالمؤمنین علیه‌السلام سخن آن زن را باور نکردند و با تهدید شدید، توانستند نامه را پیدا کرده و نزد پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله ببرند.

این جریان به صورت مشترک در منابع حدیثی شیعه و اهل‌تسنن گزارش شده و تنها اختلافی که باعث سوء استفاده ملحدان و اسلام‌ستیزان شده، جمله‌ای است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای تهدید آن زن به‌کار برده‌اند.

در منابع شیعه چنین گزارش شده که امیرالمؤمنین خطاب به آن زن فرمودند: «به خدا قسم، اگر نامه را به ما ندهی، سر از بدنت جدا خواهم کرد و نزد پیامبر خواهم برد».[1]

نخستین منبع از کتب اهل‌تسنن که نقل قول متفاوتی را به امیرالمؤمنین نسبت داده، کتاب سیره ابن‌هشام و سپس کتاب صحیح بخاری است و دیگر مؤلفان اهل‌تسنن نیز همان گزارش را تکرار کرده‌اند. در این دو کتاب به امیرالمؤمنین علیه‌السلام چنین نسبت داده شده که فرمود: «به خدا قسم، اگر نامه را به ما ندهی، تو را عریان می‌کنم و لباس‌ از بدنت در می‌آورم».

در سند این گزارش به نقل از کتاب سیره ابن‌هشام، شخصی به نام «عروة‌بن‌زبیر» قرار گرفته است.[2] او یکی از دشمنان سرسخت امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود و کینه عجیبی نسبت به آن حضرت داشت.[3] پس کاملا طبیعی است که در این بخش از گزارش، دست برده باشد.

همچنین، این حدیث در کتاب بخاری به دو صورت نقل شده که هر دو دارای اشکال است:

الف- گفت‌وگویی میان یک شخص عثمانی‌مذهب با پیشینه دشمنی با امیرالمؤمنین علیه‌السلام و شخص علوی‌مذهب و دوستدار امیرالمؤمنین علیه‌السلام واقع شده که شخص عثمانی‌مذهب تمام جریان حاطب و نامه را نقل می‌کند و عبارت «عریان کردن زن» را به امیرالمؤمنین علیه‌السلام نسبت می‌دهد.[4] ناگفته پیداست که این گزارش، ناشی از حقد و کینه نسبت به امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌باشد.

ب- بخاری گزارش مربوط به جاسوسی حاطب را با سند متصل نقل می‌کند،[5] اما در سند این حدیث، شخصی به نام «حُصين‌بن‌عبدالرحمن‌السلمي» قرار گرفته که در کتب رجالی اهل‌تسنن او را شخصی فراموش‌کار معرفی کرده‌اند. حتی خود بخاری نیز او را در زمره راویان ضعیف قلمداد کرده است.[6]

به‌ هر روی، ملحدان مانند اشتباهات دیگری که مرتکب می‌شوند، در اینجا نیز بدون دقت و بررسی در مبانی و قوانین مربوط به اعتبار و حجیت احادیث، سخنان نادرستی را به معصومان علیهم‌السلام نسبت داده‌اند.

پی‌نوشت:
[1]. قمی، علی‌، تفسير القمي، ج‏2، ص361، دار الکتاب ؛ طوسی، محمد، التبيان، ج‏9، ص576، دار إحياء التراث العربي‏.
[2]. ابن‌هشام، السيرة النبوية، ج‏2، ص399، دار المعرفة.
[3]. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج‏7، ص: 194-193، جامعه مدرسین.
[4]. بخاری، محمد، ج5، ص191، باب لا هجرة بعد الفتح، وزارة الاوقاف المصر.
[5]. همان، ج10، ص63، باب من نظر فی کتاب من یحذر علی المسلمین.
[6]. مظفر، محمدحسن، الإفصاح عن أحوال رواة الصحاح، ج‏1، ص374-375، آل‌البیت علیهم‌السلام.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 1 =
*****