شعر آیت الله صافی گلپایگانی درباره کشف حجاب

00:05 - 1391/10/15
نمودآن بدسرشت کمتر از زن برهنه بانوان درکوی وبرزن
حجاب

نمودآن بدسرشت کمتر از زن
برهنه بانوان درکوی وبرزن

پی کشف حجاب آن ناکس پست
بسی کشت و بسی آزرد وبس خست

زن و دختر به دست پاسبانان
به هر کوی وگذر نالان وگریان

برای قسمتی اشرار بی عار
درفحشا گشود آن شوم غدار

چه باعفت زنی کز خوف جان داد
چه آبستن زنی کو حمل بنهاد

بسا محجوبه کز ضرب لگد مرد
بسا مستوره کاندامش شده خرد

همه جا زود جشن آن گرفتند
به میل خویشتن بس یاوه بستند

زن اندرکل دنیا هست آزاد
کجادیده زنی این گونه بیداد

چرا مجبور در کشف حجاب است
چرا این گونه در رنج و عذاب است

برایشان بیش از اندازه جفا رفت
هوای نفس را بین تا کجا رفت

اگر می بود ما را غیرت دین
نمی کردیم از این ظلم تمکین

چنان داد اختیار خیل نسوان
به دست بی مروت پاسبانان

که شد هر بی سروپا حکم فرما
برآن بیچارگان ز اعلا و ادنا

مگو نظمیه ،کودار جنایت
دراو گرد آمده اهل غوایت

چه خیری پس در این کشف حجاب است
چه کس سیراب، آخر زین سراب است ؟

هزاران زحمت آرد بی حجابی
به دل ها کینه کارد بی حجابی

هزاران فتنه ها در اوست اندر
هلاک عالمی در اوست مضمر

حجاب از بهر زن فخر و وقار است
برایش در دوعالم افتخار است

منبع: حجاب ایران

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 16 =
*****