#سخن_نگاشت | پیشرفت در اسلام و غرب
مقام معظم رهبری مدظلهالعالی درباره پیشرفت در مقایسه بین دیدگاه غربی و اسلامی فرمودند: پیشرفت در منطق اسلام، متفاوت است با پیشرفت در منطق تمدن مادی غرب. آنها یک بُعدی میبینند، آنها با یک جهت - جهت مادی - به پیشرفت نگاه میکنند. پیشرفت در نظر آنها، در درجهی اول و به عنوان مهمترین، عبارت است از پیشرفت در ثروت و پیشرفت در علم و پیشرفت نظامی و پیشرفت فناوری. پیشرفت در منطق غربی اینهاست؛ اما در منطق اسلامی، پیشرفت ابعاد بیشتری دارد: پیشرفت در علم، پیشرفت در اخلاق، پیشرفت در عدالت، پیشرفت در رفاه عمومی، پیشرفت در اقتصاد، پیشرفت در عزت و اعتبار بینالمللی، پیشرفت در استقلال سیاسی - اینها همه در مفهوم پیشرفت، در اسلام گنجانده شده است - پیشرفت در عبودیت و تقرب به خدای متعال؛ یعنی جنبهی معنوی، جنبهی الهی؛ این هم جزو پیشرفتی است که در اسلام هست و در انقلاب ما هدف نهائی ماست: تقرب به خدا. هم «دنیا» در این پیشرفتی که مورد نظر است، ملحوظ شده است، هم «آخرت». اسلام به ما آموخته است که «لَيسَ مِنّا مَن تَرَكَ دُنياهُ لاِخِرَتِهِ ، ولا آخِرَتَهُ لِدُنياهُ» ؛ (۱) دنیا را برای آخرت نباید ترک کرد، همچنان که آخرت را نباید فدای دنیا کرد. در یک روایتی میفرماید: «اِعمَل لِدُنیاکَ کَأَنَّکَ تَعیشُ أَبَداً»؛ یعنی برنامهریزی دنیا را فقط برای چند روزهی زندگىِ خودت نکن؛ برای پنجاه سال برنامهریزی کن. این را مسئولان کشور، مسئولان برنامههای عمومىِ مردمی باید مورد توجهشان قرار بدهند. نگوئیم ما که معلوم نیست پنجاه سال دیگر زنده باشیم، چرا برنامهریزی کنیم. نخیر، جوری برنامهریزی کن که گوئی بناست تا آخر دنیا زنده باشی؛ همچنان که اگر برای خودت و به نفع خود بخواهی برنامهریزی کنی، با چه جدیت و دقتی میکنی، برای نسلهای آینده هم که تو در آن وقت نیستی، همان جور برنامهریزی کن؛ «اِعمَل لِدُنیاکَ کَأَنَّکَ تَعیشُ أَبَداً». نقطهی مقابل هم « و اعمَل لِآخَرَتِکَ کَأَنَّکَ تَموتُ غَداً»؛ (۲) برای آخرتت هم جوری عمل کن، مثل اینکه فردا بناست از این دنیا بروی. یعنی هم برای دنیا سنگ تمام بگذار، هم برای آخرت سنگ تمام بگذار. پیشرفت اسلامی، پیشرفت در منطق انقلاب، یعنی این؛ یعنی همهجانبه[3].
بنابراین پیشرفت مبتنی بر جهان بینی الهی، پیش از آن چه به دستاوردها اختصاص پیدا کند، به نیروی انسانی متمرکز است. و حاصل توانمندی منابع انسانی است
[1]. روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج6، ص402.
[2]. علامه جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج18، ص65.
[3].مقام معظم رهبری مدظله العالی، 1391/7/19.