سالروز جنايتی هولناک بر فراز خليج فارس

19:44 - 1397/04/10

چکیده: خلق يك جنايت هولناک بر فراز خليج فارس در 12 تير 67 از سوي سردمداران كاخ سفيد، آشكار كننده‌ی خلق و خوی درندگیِ حاكمان ايالات متحده است. تا اين خلق‌وخو وجود دارد، جهان روی آرامش، صلح، ثبات و امنيت را نخواهد ديد.

سالروز جنايتی هولناك بر فراز خليج فارس

رهروان ولایت ـ 12 تیرماه 1367 با حمله‌ی موشكی ناو وينسنس امريكا به هواپيمای مسافربری ايرباس جمهوری اسلامی ايران بر فراز خليج فارس، جنايت بزرگ ديگری در پرونده‌ی سراسر جنايت امريكایی‌ها به ثبت رسيد. بر اثر اين جنايت هولناك كه هرگز از حافظه‌ی ملت ايران و جامعه‌ی بين‌الملل پاك نخواهدشد، 290 نفر غيرنظامی، مظلومانه به شهادت رسيدند. بخش قابل‌توجهی از جنايت جنگی امريكا در طول تاريخش، جنايت ضدبشري و جنايت عليه غيرنظاميان بي‌دفاع بوده و ساقط كردن هواپيماي ايرباس، يكي از نمونه‌های اين نوع جنايات است. پس از انتشار اخبار اين جنايت و آدم‌كشی، امريكایی‌های مدعی طرفداری از حقوق بشر، سردمداران كاخ سفيد براي رهايي از فشار افكار عمومی و سرپوش گذاشتن بر اين جنايت بزرگ، «اشتباه در ديد» را با اين تصور كه هواپيمای ساقط شده يك هواپيمای نظامی است، دليل اين اقدام نظاميان خود اعلام كردند!

امريكايی‌ها براي توجيه اين جنايت، دليلی ارائه كردند كه نه با ادعاهای آنها در برخورداری از تجهيزات مدرن و پيشرفته در صنايع هوافضا می‌خواند و نه اصولاً با توجه به مسائل فنی در حوزه‌ی ايمني پرواز‌ها و برخورداری صنعت هوانوردی از امكانات پيشرفته، ‌امكان چنين اشتباهی وجود دارد. اما در اين ميان، دادن جايزه از سوی كاخ سفيد به جنايتكاران اين حادثه، دليل مستقلی بر عمدی بودن اين جنايت است.
در كجاي دنيا و در كدام مكتب و بر اساس كدام منطق، مي‌توان پذيرفت كه فردي بر اثر يك اشتباه بزرگ، جنايتي بزرگ را عليه بشريت رقم بزند، آنگاه به خاطر اين جنايتش تشويق شود! بنابراين ترديدی وجود ندارد كه شليك موشك از سوی ناو وينسنس به سوي هواپيمای مسافربری ايرباس با 290 سرنشين با دستور بوده و به همين دليل اجراكنندگان دستور انجام جنايت ضدبشری، بايد مورد تشويق قرار گيرند!

سؤال اينجاست كه سردمداران آدم‌كش امريكايی كه سابقه آدمكشی و جنايات آنان را در پروژه‌هاي نسل‌كشی سرخ‌پوستان امريكا، ‌انداختن بمب‌های هسته‌ای در دو شهر ژاپن، لشكركشی‌ها و تهاجمات سنگين به ملل مستضعف و ضعيفی چون ويتنام و... می‌توان ديد، به چه دليل و بر اساس چه تحليلی دست به اين جنايات زدند؟

دلايل اين رفتار ضدبشری را، بايد با تحليل جنگ‌ عراق عليه ملت ايران و روندهای آن به دست آورد. ارتش بعث عراق به فرماندهي صدام حسين با برخورداري كامل از حمايت دولت‌های مرتجع عرب در منطقه و قدرت‌هاي غربی و به ويژه امريكا، تصور مي‌كرد مبتنی بر استراتژی جنگ برق‌آسا، ظرف چند هفته به تمامي اهداف راهبردی تجاوز دست خواهد يافت. حاميان صدام‌حسين نيز با چنين تصوری، هر آنچه را در توان داشتند در اختيار صدام قرار دادند، لكن سرنوشت اين جنگ به گونه‌ای ديگر رقم خورد. با عمليات‌های بزرگ رزمندگان اسلام،‌ نه تنها مناطق راهبردی تحت اشغال بعثی‌های متجاوز به خاك ايران آزاد شد، بلكه با ورود رزمندگان سپاه اسلام به برخی از مناطق استراتژيك عراق، صدام حسين و ارتش او در آستانه فروپاشی و سقوط نظامی قرار گرفتند. تصور چنين فرو ريختنی براي غرب و خصوصاً كشور‌هايی چون امريكا كه در طول جنگ، تمامی كمك‌های لجستيكی، مالی،‌ اطلاعاتی، تجهيزاتی و... را از صدام و ارتش بعث عراق به عمل آورده بودند، ديوانه‌كننده بود. بر همين اساس امريكايی‌ها تصميم گرفتند با دخالت مستقيم در جنگ به نفع متجاوز از سقوط نظامي صدام و ارتش بعث عراق جلوگيري به عمل آورده و سرنوشت جنگ را به گونه‌ای ديگر رقم بزنند.

با چنين تحليلی از صحنه‌ی نبرد ميان ايران و عراق از سوی امريكايی‌ها، مداخله‌های مستقيم امريكايی‌ها در جنگ آغاز می‌شود و مرحله‌ی جديدی از جنگ شكل می‌گيرد. در اين مرحله‌ی نوين از جنگ، امريكایی‌ها به صورت آشكارا در كنار متجاوز قرار گرفته و براي نجات آن از خطر سقوط، دست به هر كاری می‌زنند. تحريم كالاهای ايرانی، تحريم نفتی ايران، جنگ سفارتخانه‌ها، بمباران سكوهای نفتی رشادت، نصر، سلمان، رسالت و مبارك و در نهايت حمله به هواپيمای مسافربری ايرباس، نمونه‌هايی از اين دخالت‌‌های  مستقيم امريكا در جنگ به نفع متجاوز است. منهدم ساختن يك هواپيماي مسافربری ايراني بر فراز خليج فارس از سوي ناو وينسنس،دارای اين پيام به جمهوري اسلامي بود كه امريكا براي نجات صدام از خطر سقوط و جلوگيری از پيروزی كامل نظامی ايران در جنگ، حاضر به انجام هر جنايتی می‌باشد! در واقع، امريكایی‌ها با اين جنايت، ماهيت ضد بشری و ماهيت قدرت‌طلبی خود را به هر قيمت آشكار ساختند. اين نكته‌ای است كه همه ملت‌‌های  آزاديخواه و خودِ ملت امريكا بايد آن را مورد توجه قرار دهند.

خلق يك جنايت هولناك بر فراز خليج فارس در 12 تير 67 از سوي سردمداران كاخ سفيد، آشكار كننده‌ی خلق و خوی درندگیِ حاكمان ايالات متحده است. تا اين خلق‌وخو وجود دارد، جهان روی آرامش، صلح، ثبات و امنيت را نخواهد ديد. آنچه اكنون در كشورهای منطقه‌ی غرب آسيا و خصوصاً كشورهايی چون سوريه، عراق، افغانستان، پاكستان و ... مي‌گذرد، نشئت گرفته از همين خلق و خوي گرگ صفتی سردمداران كاخ سفيد است. امريكا‌یی‌ها براي رسيدن به منافع نامشروع خود و حفظ موقعيت ابرقدرتی در جهان، ثبات كشورهای منطقه‌ی راهبردی غرب آسيا را نشانه رفته‌اند و هيچ ابايی ندارند كه با برافروختن جنگ‌‌های داخل قومی، قبيله‌ای و مذهبی، اين منطقه را به قتلگاه انسان‌‌های مظلوم و بي‌گناه تبديل كنند. بنابراين، تنها با هوشياری ملت‌ها و شناخت دقيق كيدها و نقشه‌‌های شوم امريكا، می‌توان توطئه‌‌های بزرگ اين چنينی را خنثی كرد.

نویسنده : دكتر يدالله جوانی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 13 =
*****