04:34 - 1391/10/15
مولای من ، من از هیچ كس چنین ندیده ام كه با مردم این چنین صمیمی باشد؟. ...
ابوعبیده گوید: من رفیق و همراه امام باقر (علیه السلام) بودم ، سوار بر مركب كه می شدیم نخست من سوار می شدم بعد او، به هر كس كه می رسید احوالپرسی می كرد و دست می داد و وقتی از مركب پیاده می شد با رهگذران سلام و احوالپرسی می كرد و دست می داد.
عرض كردم : مولای من ، من از هیچ كس چنین ندیده ام كه با مردم این چنین صمیمی باشد؟.
فرمود: مومنان وقتی بهم می رسند و با هم مصافحه می كنند تا دست در دست هم دارند گناهانشان آنگونه می ریزد كه برگهای پائیزی از درخت می ریزد، و خداوند به آنها نظر می كند تا از هم جدا گردند.
داستان صاحبدلان / محمد محمدي اشتهاردي