رهروان ولایت ـ یکی از بحثهای مهم علم کلام که در همه کتب کلامی بحث شده است، بحث «عصمت انبیاء» است؛ شیعه بالاتفاق معتقد است پیامبران الهی و در راس آنها نبی گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) از زمان کودکی تا پایان عمر مبارکشان معصوم بودهاند و هرگز گناه یا خطا و اشتباهی از آنان سر نزده است.[1]
یکی از آیات قرآن کریم که توسط مخالفین عصمت انبیاء مطرح شده و گفتهاند با توجه به آن، پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) هم عصمت ندارد، آیه 52 سوره حج است: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيم: ما هيچ رسول و پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هر گاه آرزو مىكرد (و طرحى براى پيشبرد اهداف الهى خود مىريخت) شيطان القائاتى در آن مىكرد، اما خداوند القائات شيطان را از ميان مىبرد، سپس آيات خود را استحكام مىبخشيد و خداوند عليم و حكيم است».
مخالفان عصمت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) روایتی جعلی و دورغین که به «حدیث غرانیق» معروف است را نقل کرده و براساس آن میگویند حضرت عصمت ندارد؛ آنها نقل میکنند: «روزی رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) در اوائل بعثت در مكه در جمع مسلمانان و مشركان نشسته بودند كه فرشته وحی بر ايشان نازل شد و سوره نجم را بر ايشان تلاوت كرد. ايشان نيز آيات را بر مردم میخواند كه شيطان ملعون در ضمن آيات نازل شده بعد از آيه «أَ فَرَأَيْتُمُ اللاَّتَ وَ الْعُزَّى وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرى [نجم/20] به من خبر دهيد آيا بتهاى «لات» و «عزى» و «منات» كه سومين آنها است (دختران خدا هستند)؟» این جملات «تلك الغرانيق العلي و ان شفاعتهن لترتجي: اينها پرندگان زيباى بلند مقامى هستند و از آنها اميد شفاعت است» را در مدح و تأييد بتهاي مشركان بر زبان ايشان جاری کرد.
حضرت هم به گمان اينكه اينها آيات وحی است، آنها را برای مردم تلاوت كرد. مشركان نیز شنيدند و از اين تأييد شادمان شدند، با تمام شدن سوره و خواندن آيه سجده همه به سجده رفتند، سپس فرشته وحي نازل شد و از حضرت خواست كه آيات نازل شده را دوباره بخواند، وقتي ايشان آيات خوانده شده از جمله القای شيطان را تلاوت كرد، ملك وحی القای شيطان را باطل كرد و آيات حق را تأييد نمود».[3]
سپس با استفاده از این داستان میگویند خطا و اشتباه در پیامبر نیز راه دارد و عصمتی برای پیامبر ثابت نیست و شیطان هم میتواند در آنها تصرف کند.
اما پاسخ این استدلال آنان:
1. این مطلب با آیات قرآن کریم سازگاری ندارد، زیرا خداوند متعال در داستان حضرت آدم و شیطان، بیان میکنند که شیطان بر انسانهای مخلص هیچ تسلطی ندارد و میفرماید: «إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ[حجر/40] و مطمئنا پیامبران الهی و در راس آنان پیامبر عظیم الشلان اسلام(صلیاللهعلیهوآله) جز این «مخلصین» هستند و شیطان در آنها راه ندارد؛ حال چگونه میتوان پذیرفت که شیطان چنین جملاتی را بر پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) القا کند و او متوجه نباشد.
2. به گفته محققان، راويان اين حديث افراد ضعيف و غير قابل اعتمادند، و صدور آن از ابن عباس نيز به هيچوجه معلوم نيست، و به گفته «محمد بن اسحاق» اين حديث از مجعولات زنادقه مىباشد.
3. احاديث متعددى در مورد نزول سوره نجم و سپس سجده كردن پيامبر و مسلمانان در كتب مختلف نقل شده، و در هيچيك از اين احاديث، سخنى از افسانه غرانيق نيست، و اين نشان مىدهد كه اين جمله بعدا به آن افزوده شده است.
4. آيات آغاز سوره نجم صريحا اين خرافات را ابطال مىكند؛ آنجا كه مىفرماید: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى[نجم/] پيامبر از روى هواى نفس سخن نمىگويد آنچه مىگويد تنها وحى الهى است». اين آيه با افسانه فوق چگونه سازگار است؟
5. آياتى كه بعد از ذكر نام بتها در اين سوره آمده، همه بيان مذمت بتها و زشتى و پستى آنهاست و با صراحت مىگويد: اينها اوهامىست كه شما با پندارهاى بى اساس خود ساختهايد و هيچگونه كارى از آنها ساخته نيست: «إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ ما تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدى». با اين مذمتهاى شديد چگونه ممكن است چند جمله قبل از آن، مدح بتها شده باشد.
6. قرآن صريحا يادآور شده كه خداوند متعال تمامى قرآن را از هر گونه تحريف و انحراف و تضييع حفظ مىكند، چنانكه در آيه 9 سوره حجر مىفرماید: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ: ما قرآن را نازل كرديم، و خود ما به طور قطع آن را پاسدارى مىكنيم».
7. مبارزه پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) با بت و بتپرستى يك مبارزه آشتىناپذير و پىگير و بىوقفه از آغاز تا پايان عمر او است، حضرت در عمل نشان داد كه هيچگونه مصالحه و سازش و انعطافى در مقابل بت و بتپرستى-حتى در سختترين حالات- نشان نمىدهد، حال چگونه ممكن است چنين الفاظى بر زبان مباركش جارى شود. آيا چنين كسى كه شعار اصليش «لا اله الا اللَّه» است و مبارزه آشتىناپذيری با هر گونه شرك و بت پرستى بوده چگونه ممكن است برنامه اصلى خود را رها كرده و از بتها اين چنين تجليل به عمل آورد؟!
از مجموع اين بحث بخوبى روشن مىشود كه افسانه غرانيق ساخته و پرداخته دشمنان و مخالفان بیخبر است كه براى تضعيف موقعيت قرآن و پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) چنين حديث بىاساسی را جعل كردهاند.[1]
در نتیجه: این داستان باطل است و این آیه هم نمیتواند دلیلی بر عدم عصمت انبیاء و به خصوص پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) باشد.
---------------------------------------------
پینوشت:
[1]. شیخ طوسی، العقائد الجعفرية، ص 248.
[2] و [3]. تفسير نمونه، ج14، ص 140.
نظرات
خواندن این مطلب به دانستها یم افزود وفهمیدم عصمت پیامبردرست بوده
سلام علیکم.
الحمدلله که توانستیم خدمتی انجام دهیم.