حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) مورد بیمهری برخی صحابه قرار گرفت و طولی نکشید که بر اثر جراحات وارده از سوی آنان به پدر بزرگوارش محلق شدند، هر چند در منابع اهل سنت به اصل شهادت آن حضرت تصریح نشده است، اما از قرائن و شواهدی میتوان به شهادت او پی برد.
رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) فاطمه(سلاماللهعلیها) را بسیار دوست داشت و از او به «سیدة نساء العالمین» یاد میکرد؛ حتی آن حضرت غضب و خشنودی فاطمه(سلاماللهعلیها) را غضب و خشنودی خود میدانست، خلاصه اینکه فاطمه(سلاماللهعلیها) در زمان حیات پدر به گونههای مختلفی از سوی آن حضرت تکریم میشد. آیاتی از قرآن در مقام و منزلت او نازل شد، در سال یازدهم هجری رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) به سوی حق شتافت و جامعه اسلامی را داغدار کرد، اما پس از درگذشت حضرت، این محبتها و تکریمها فراموش شد و هنوز داغ آن حضرت فراموش نشده بود، که دخترش مورد اهانت و بیاحترامی قرار گرفت. و طولی نکشید که بر اثر جراحات و صدمات وارده از سوی برخی صحابه، از جمله خلیفه دوم، به پدربزرگوارش ملحق شد.
درباره شهادت حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) حرف و حدیثهای زیادی مطرح است، برخی شهادت آن حضرت را از مسلمات دانسته و برخی دیگر آن را انکار میکنند؛ بر اساس منابع شیعی شهادت آن حضرت قطعی است و در منابع اهل سنت، هر چند به اصل شهادت تصریح نشده است، اما قرائن و شواهد، حکایت از آن دارد، که آن حضرت بر اثر جراحاتی که از سوی خلفیه دوم و اطرافیانش صورت گرفت، به شهادت رسیده است. هر چند نویسندگان کتب تاریخی چنین مطالبی را کاملاً جانبدارانه نوشته و سعی در کتمان برخی حقائق تاریخی داشتهاند، اما برخی مطالب از قلم نیافتاده و در منابع اهل سنت مطالبی همچون تهدید بانوی نمونه اسلام توسط خلیفه دوم، آتش زدن در خانه و سقط جنینش به صراحت بیان شده است.
اینک به برخی از قرائن و شواهدی که بر شهادت حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) دلالت دارند اشاره میگردد:
1. هجوم به خانه؛ منابع بسیاری از هجوم خلیفه دوم و اطرافیانش به خانهی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) به دستور خلیفه اول حکایت دارند[.۱] حتی نوشتهاند ابوبکر بعدها از این کار اظهار پیشمانی کرده، و میگفت: «ای کاش حرمت خانهی فاطمه را نمیشکستم و در خانهاش را نمیگشودم».[۲]
2. آوردن آتش؛ بلاذری از آوردن آتش جهت، آتش زدن خانهی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) توسط خلیفه دوم یاد کرده است. وی میگوید: «عمر آمد در حالیکه همراه او مشعلی از آتش بود، فاطمه به سوی او به کنار درب خانه آمد و فرمود:«ای پسر خطاب آیا میخواهی درب خانهی منرا بسوزانی؟ گفت: آری».[۳] حتی در برخی منابع آتش زدن در خانه نیز گزارش شده است.[۴]
3. سقط جنین: از دیگر قرائنی که از آن شهادت حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) فهمیده میشود، روایات و سندهای تاریخی است که در آن به سقط جنین فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) بر اثر ضربه خلفیه دوم اشاره شده است. در منابع اهل سنت حدیثی از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است که: «دخترم فاطمه را چون میبینم به یاد چیزهایی میافتم که پس از من بر او روا میدارند، گویا او را میبینم که به خانهاش وارد شده، پهلویش شکسته و بچهاش سقط شده است».[۵]
همچنین شهرستانی در «الملل و النحل» در شرح حال نظّام به سقط جنین حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) بر اثر ضربه خلیفه دوم اشاره دارد[۶] و در منابع دیگر این مطلب نیز آمده است: «که چون فاطمه پشت در آمد تا عمر و حزبش را برگرداند، او فاطمه را پشت دیوار در چنان فشار داد که بچهاش سقط شد و میخ در به سینهاش نشست».[۷] «ابن قتیبه» نیز از سقط محسن توسط قنفذ غلام عمر یاد کرده است.[۸] علاوه بر این، بسیاری از علمای اهل سنت در شمار فرزندان حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) به سقط محسن اشاره کردهاند، اما چگونگی سقط او را بیان نکردهاند.[۹]
4. ورم بازو؛ در کتاب «الطبقات ابن سعد» و «الاصابه ابن حجر» روایتی نقل شده است که در آن حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) فرموده است: «فلا یکشفن احداً لی کتفاً؛ مبادا کسی شانهام را هویدا سازد» این عبارت میرساند که بازوی آن حضرت ورم کرده است.[۱۰]
5. دفن شبانه حضرت؛ حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) وصیت کرد تا شبانه دفن شود، تا کسانیکه به او ظلم کردهاند، در تشییع جنازهاش شرکت نکنند. با اینکه در آن زمان ابوبکر خود را خلیفه مسلمین میدانست، اما در صحیح بخاری آمده است که «علی(علیهالسلام) فاطمه(سلاماللهعلیها) را دفن کرد، ولی ابوبکر را خبر نکرد».[۱۱] این نشان از آن دارد که آنها در شهادت حضرت نقش داشتهاند، که از دفن حضرت باخبر نمیشوند.
6. غضب فاطمه نسبت به شیخین؛ در صحیح بخاری آمده است که «فاطمه بر ابوبکر غضب کرد و تا زنده بود با او سخن نگفت».[۱۲] ابن ابیالحدید نیز میگوید:«صحیح این است که فاطمه در حالیکه از دست شیخین غضبناک بود از دنیا رفت».[۱۳]
بنابراین هر چند در منابع اهل سنت به شهادت حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) تصریح نشده است، اما با تواجه به شواهد و قرائنی که ذکر شد، شهادت او قطعی است، تهدید، به آتش کشیدن خانه، لطمه و سقط بچه از مواردی است که به صراحت در منابع اهل سنت آمده است و همین برای اثبات مدعای ما کافی است.
علاوه بر این شواهد مذکور، روایتی از رسول الله (صلی الله علیه و آله) وجود دارد که تصریح بر شهید شدن حضرت زهرا (سلام الله علیها) دارد. رسول اللَّه(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «...فاطمه، اولین کسى از اهلبیت من است که به من ملحق مىگردد، پس بر من وارد مىشود، در حالیکه محزون، مکروب، مغموم و مقتول است».[14]
________________________________
پینوشت:
[1]. تاریخ ابوالفداء، ج۱، ص۱۵۶، ج۲، ص۶۴؛ العقد الفرید، ج۵، ص۱۳؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۵۶؛ الامامه و السیاسه، ج۱، ص۳۰.
[2]. «وددت انی لم اکشف بیت فاطمه» طبری، تاریخ، ج۲، ص۶۱۹؛ عقدالفرید، ج۵، ص۲۱؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج۳۰، ص۴۲۰؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱، ص۶۲؛ سیوطی، جامع الاحادیث، ج۱۳، ص۱۰۰-۱۰۱.
[3]. «فجاء عمر و معه فتیلة، فتلقته فاطمه علی الباب، فقالت فاطمه: یا بن الخطاب اتراک محرقا علی بابی؟ قال نعم...» بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۸۶.
[4]. موتمر علماء البغداد، ص۶۳.
[5]. حموینی، فرائد السمطین، ج۲، ص۳۵
[6]. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۷۷.
[7]. موتمر علماء البغداد، ص۶۳؛ الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۷؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ص۱۴۳.
[8]. ابن قتیبه، المناقب، ج۳، ص۱۳۳.
[9]. گنجی شافعی، کفایة الطالب، ص۴۲۳؛ مطالب السئول، ص۶۲؛ الوافی بالوفیات، ج۲۱، ص۲۸۱؛ ذهبی تهذیب الکمال، ج۲۰، ص۴۷۹ و...
[10]. ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج۸، ص۲۶۷؛ ابن سعد، طبقات، ج۸، ص۲۳.
[11]. «فلما توفیت دفنها زوجها علی لیلاً و لو یوذن بها ابابکر» صحیح بخاری، ج۵، ص132؛ صحیح مسلم، ج3، ص1380.
[12]. «فهجرته فلم تکلّمه حتی توفّیت»صحیح بخاری، ج۵، ص۸۲؛ صحیح مسلم، ج۵، ص۱۵۳.
[13]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۵۰.
[14]. «فتکون اوّل من یلحقنى من اهل بیتى فتقدم علىّ محزونة مکروبة مغمومة مقتولة». فرائد السمطین ج ۲، ص ۳۴.
نظرات
السلام علیک یا فاطمة الزهرا(س)