رهروان ولایت ـ از عوامل مؤثر در پایداری و رضایتمندی یک زندگی، اختیاری بودن ازدواج است. ازدواج، پیوند روحها و جانهاست، نه پیوند جسمها. ثمره ازدواجِ با اکراه و اجبار، زوجیت بدون صمیمیت است؛ آنچه بنیان خانواده را مستحکم نگه میدارد و احساس شیرین و لذتبخشی را میان همسران پدید میآورد، علاقه آنان به یکدیگر است. همسرانی که با اجبار و اکراه زندگی را آغاز کنند، از چنین نعمتی محروماند [1].
درگذشته بیشتر و همچنین بعضاً امروزه، اجبار در امر ازدواج فرزندان صورت میگیرد؛ اما یکی از موضوعات مهم در ازدواج، آن است که در وقت ازدواج به نظر دختر یا پسر احترام گذاشته شود و نظر او را درباره فردی که به خواستگاری آمده یا فردی که به خواستگاریاش میروند، جویا شوند وقتی نظرش را اظهار داشت، والدین ملاحظه کنند اگر مطالب معقولی است بپذیرند و درصورتیکه نظرش صحیح نیست او را راهنمایی کنند.
البته والدین باید مانند راهنما و مشاوری دلسوز عمل کنند و فرزندان خود را آگاه سازند که پایداری یک زندگی صرف عشق و علاقه خالی نیست بلکه معیارها و تناسبهای لازم، حرف اول را میزنند.
اجبار در ازدواج امر پسندیدهای نیست، زیرا هر پسری دوست دارد با زن موردعلاقهاش ازدواج کند، همچنین هر دختری نیز دوست دارد با مردی ازدواج کند که ازنظر ظاهر و باطن به او علاقهمند باشد، برفرض خواستگار فرزندمان فرد مناسبی باشد، بههرحال پسند را نمیشود بهاجبار و اکراه به وجود آورد.
چهبسا طلاقهایی که رخ میدهد، میوه تلخ درخت اجبار در ازدواج است، وقتی پای صحبت طرفین مینشینید، هرکدام میگویند، ما از اول هم به یکدیگر علاقه نداشتیم.
در اینگونه مسائل الگوی ما حضرت فاطمه سلامالله علیها است که در وقت خواستگاری با ایشان مشورت شد و بعد از رضایت حضرتش، ازدواج صورت گرفت.
امام صادق علیهالسلام دراینباره میفرماید: «تُسْتَأْمَرُ الْبِكْرُ وَ غَيْرُهَا وَ لَا تُنْكَحُ إِلَّا بِأَمْرِهَا، از دختر باکره و غیر آن، نظرخواهی شود و جز به امر و رضایت خودشان ازدواج داده نشوند» [2]
ماجرای خواستگاری حضرت زهرا
خواستگارهای زیادی برای دختر پیامبر آمدند و بسیاری از آنان به خاطر اینکه در جامعه از موقعیتی برخوردار شوند تصمیم به چنین ازدواجی گرفتند.
لذا رسول خدا (صلیالله علیه واله) تمام آنان را رد میکردند؛ اما وقتی حضرت علی (علیهالسلام) به خواستگاری آمدند، با توجه به اینکه همه مردم مخصوصاً شخص رسول اکرم، از فضایل بیشمار حضرت علی (علیهالسلام)، آگاهی داشتند و ایشان را تنها فرد مناسب برای دخترشان میدانستند، درعینحال با دخترشان مشورت نمودند.
پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله) فرمودند: «من از پروردگار خواستهام که تو را به ازدواج بهترین و محبوبترین بندگانش نزد خود درآورد و علی (علیهالسلام) سخن از خواستگاری تو به میان آورده، فاطمه جان، نظر شما در این مورد چیست؟»
حضرت فاطمه سکوت اختیار کرد و سخنی به میان نیاورد و نیز رویش را برنگرداند و بهعلاوه رسول خدا (صلیالله علیه وآله) در چهره مبارک دخترش آثار کراهت و ناراحتی و ملامتی که نشان دهد که فاطمه (علیها السلام) از ازدواج ناراحت است ندید. بعدازاین جریان رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) فرمودند: «الله اَکبَرُ سُکُوتُها اِقرارُها» سکوت دخترم نشاندهنده اقرار رضایت وی به این ازدواج است.»[3]
منبع:
[1] رضایت زناشویی ص 198
[2] تهذیب الا حکام جلد 7 ص 380 وسائل الشیعه ج 20 ص 284.
[3] بحارالانوار ج 3 ص 93 و 112
نظرات
خوشا آنان که قبل از تانگو مــردند
بدون لاین و واتساپ جان ســپردند
خوشا آنان که در وایبر نرفتـــــــند
به دور از فیسبوک در خاک خفتند
همان هایی که از تانگو بریــــــدند
ز اینترنت به اونترنــــــــت پریدند
همان هایی که یک فــــایلم نداشتند
کامنت عشق بر عالـــــــــم نوشتند
همان هایی که خیلی کـــار درستند
به این پست مجــــــازی دل نبستند
همان ها که ســــــعادت را خریدند
شهادت لایــــــــک کردند و پریدند
رضا رفیعی