چکیده:اهلبیت عصمت طهارت (سلامالله علیها) در انتخاب همسر دقت مینمودند؛ چنانکه علی (علیهالسلام) به برادرش عقیل دستور داد که همسر شایستهای برایش گزینش نماید. امام سجاد (علیهالسلام) یکی از بهترین نوادگان امام مجتبی (علیهالسلام) را به همسری انتخاب نمود که حاصل آن امام محمدباقر (علیهالسلام) بود.
برخی تصوری میکنند که تربیت فرزند بعد از تولدش آغاز میشود، حالآنکه این امر به زمان پیش از تولد برمیگردد. ازاینرو، در آموزههای دینی برای قبل و بعد بارداری زن، آداب و شرایط خاص تعریفشده است که رعایت یا عدم رعایت آن، در شخصیت و آینده فرزند تأثیر شگرفی دارد.
بهموجب آمار، تعداد بسیاری از کودکان ناقصالخلقه جهان و کودکانی که رشد مغزی، عصبی و جسمی ناقصی دارند، در دوران بارداری مادرانشان درست تغذیه نشدهاند. [1]
طبق برخی تحقیقات علاقهمندی مادر به فرزند در هنگام شیر دادن، در ثبات شخصیت او مؤثر است. [2]
به همین جهت، انتخاب همسر شایسته، از مهمترین زمینههای تربیت فرزند است؛ زیرا طبق قانون وراثت، همانطور که صفات ظاهری والدین و اجداد به فرزند منتقل میشود، رذایل و فضایل اخلاقی آنان نیز به او انتقال مییابد.
ازاینرو اهلبیت عصمت طهارت (سلامالله علیها) در انتخاب همسر دقت مینمودند؛ چنانکه علی (علیهالسلام) به برادرش عقیل دستور داد که همسر شایستهای برایش گزینش نماید. امام سجاد (علیهالسلام) یکی از بهترین نوادگان امام مجتبی (علیهالسلام) را به همسری انتخاب نمود که حاصل آن امام محمدباقر (علیهالسلام) بود. [3]
امام حسن عسگری (علیهالسلام) نیز با همسری بافضیلت ازدواج کرد و اینگونه، آخرین حجت خداوند به دنیا آمد. [4]
معصومان نهتنها خود در انتخاب همسر دقت مینمودند، بلکه دیگران را نیز به این امر سفارش میکردند. امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «از طایفه پاکدامن و خوشاخلاق، همسر انتخاب کنید.بهدرستی که عرق (ژن) در فرزند اثر میگذارد»[5]
همچنین حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند: «سجایای اخلاقی، دلیل پاکی وراثت و فضیلت ریشه خانوادگی است.»[6]
محمد حنفیه، فرزند حضرت علی (علیهالسلام) در جنگ جمل پرچمدار بود. حضرت علی (علیهالسلام) به وی فرمان حمله داد و او نیز حمله کرد؛ ولی دشمن با تیر و ضربات نیزه، جلوی او را گرفت. محمد از پیش روی بازماند. حضرت خود را به او رساند و فرمود: «از حملات دشمن مترس، حمله کن.»محمد، قدری پیش روی کرد؛ ولی باز متوقف شد. حضرت علی (علیهالسلام) از ضعف فرزندش آزرده خاطر شد، نزدیک آمد و با قبضه شمشیر به دوشش کوبید و فرمود: «ادرکک عرق امک»این ترس را از مادرت به ارث بردهای»من که پدر تو هستم، ترسی ندارم.»[7]
پی نوشت ها:
[1] کتاب تربیت امینی ابراهیم ص 39
[2] سیره تربیتی پیامبر و اهلبیت در تربیت فرزندص 62
[3] اصول کافی ترجمه محمدعلی اردکانی ص 609
[4] روضه الواعظین، چاپ بیرون اعلمی ص 283
[5] مکارم الاخلاق ص 197
[6] غررالحکم ودررالکلم تهران: دانشگاه تهران ج 3 ص 393
[7] منهاح البراعه می شرح نهج البلاغه. مصحح ابراهیم میانجی ج 17 ص 68
نظرات
این مطلب در کانال مشاوره منتشر گردید.
https://telegram.me/joinchat/B7RghzwqYoH-7UArNtr_fQ