چکیده: ماه مبارک رمضان ماهی است که فضایل آن اختصاص به روزه داران ندارد. بلکه کسانیکه به واسطه عذرهای شرعی نمیتوانند روزه بگیرند نیز مشمول این الطاف الهی قرار میگیرند. حقتعالی در این ماه، جایزه بزرگی را در نظر گرفته که بدست آوردن آن مشروط به اموری گردیده است.
ماه مبارک رمضان ماهی است که با مغفرت، عفو و بخشش گناهان گره خورده است، و این امر اختصاص به روزه داران ندارد. بلکه کسانیکه به واسطه عذرهای شرعی مانند پیری و کهولت سن، مسافرت، حامله بودن و یا شیردادن با شرایط خاص خودشان و... نمیتوانند روزه بگیرند نیز مشمول این لطف الهی قرار میگیرند. به عبارتی خود این ماه، موضوعیت دارد.
پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم در این زمینه میفرمایند: «إِنَّ مَنْ تَمَسَّكَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ بِسِتِّ خِصَالٍ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ أَنْ يَحْفَظَ دِينَهُ وَ يَصُونَ نَفْسَهُ وَ يَصِلَ رَحِمَهُ وَ لَا يُؤْذِيَ جَارَهُ وَ يَرْعَى إِخْوَانَهُ وَ يَخْزُنَ لِسَانَه»،[1]؛ « كسی كه به شش ویژگی در ماه رمضان چنگ زند، خداوند گناهانش را میبخشد: 1- دینش را حفظ كند. 2- خویشتن داری نماید. 3- با بستگانش پیوند برقرار كند. 4- همسایهاش را آزار نرساند. 5-حقوق مردم را رعایت نماید. 6-زبانش را کنترل کند.»
جایزه بزرگ حقتعالی در این ماه به بندگان خویش که همان عفو و بخشش از گناهان است، مشروط به اموری گردیده است:
الف:حفظ دین
حفظ دین و اعتقادات که از امور اجتناب ناپذیر و ضروری میباشد، راهکارهای خاص خود مانند دوری جستن از محیطهای ناسالم، دوست و رفیق فاسد، لقمه و غذای حرام و شبهه ناک، توجه و تفکر به آثار گناه در زندگی و... را دارد.
ب:حفظ خود:
هر کسی در هر موقعیتی که هست، به تناسب شغل و حرفهای که دارد در معرض آماج فتنهها و گناهان قرار میگیرد. توجه به این نکته که ما در هر زمان و مکانی در محضر خداوند عالم هستیم، ما را در خویشتن داری نسبت به گناهان حفظ خواهد کرد:
«وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ»،[بقره،115]؛ «و مشرق و مغرب (زمين و همه كراتى كه خاور و باختر دارد) از آن خداست، پس به هر سو رو كنيد (در هر دعا و عبادتى) همانجا روى خداست، بىترديد خداوند گسترده (وجود و گسترده قدرت و رحمت) و داناست»
«به صحرا بنگرم صحرات بینم
به دریا بنگرم دریات بینم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنات بینم»[2]
ج:صله رحم
يكى از سنّتهاى اسلامى كه در ماه رمضان ارزش فوق العادهاى دارد صله رحم و ارتباط با بستگان و خویشان است.
این ماه بهانهای است برای کنار گذاشتن کینهها و بخشش دیگران. زیرا همانطور که ما توقع داریم خداوند ما را ببخشد، ما هم باید دیگران را اگر حقی به گردن ما دارند، مورد عفو و اغماض خویش قرار دهیم.
پيامبر گرامی اسلام صلى الله عليه و آله و سلّم فرمود: «صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ لَوْ بِالسَّلَامِ»،[3]؛ «صله رحم كنيد و احسان به خويشان نماييد، هرچند به سلام كردن به آنان باشد.»
داود رقّى مىگويد: نزد حضرت امام صادق عليه السلام نشسته بودم كه ناگهان شروع به سخن كردند و فرمودند:« لَقَدْ عُرِضَتْ عَلَيَ أَعْمَالُكُمْ يَوْمَ الْخَمِيسِ، فَرَأَيْتُ فِيمَا عُرِضَ عَلَيَّ مِنْ عَمَلِكَ صِلَتُكَ لِابْنِ عَمِّكَ فُلَانٍ فَسَرَّنِي ذَلِك»،[4]؛ «اعمال تو در روز پنجشنبه بر من عرضه داشته شد و از جمله اعمال و كارهاى تو كه به نظر من رسيد آن احسانى بود كه به عمو زاده خود كردى و اين مطلب، مرا مسرور و شادمان ساخت»
د:رعایت حقوق همسایه
آزار و اذیت نرساندن نسبت به همسایه، مخصوصا در فضای ماه مبارک رمضان، با ساعات طولانی روز، هوای گرم، و گرسنگی و تشنگی حاکم بر روزه دار، و احساس نیاز به استراحت بیشتر، یکی دیگر از توصیههای حضرت، برای نائل شدن به آن جایزه بزرگ میباشد، که رسول اکرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «...مَنْ ضَيَّعَ حَقَ جَارِهِ فَلَيْسَ مِنَّا»، [5]؛ «كسى كه ضايع كند حق همسايهاش را، از ما نيست.»
ه:رعایت حقوق مردم
حق الناس از مسائلى است كه در قرآن جايگاه ويژهاى دارد. برخى از سورههاى قرآن همچون مطففين، حجرات، همزه و بلندترين آيه قرآن در این زمینه است. در برخى روايات اهميت حقالناس را از حق الله مهمتر دانستهاند. زيرا حق الناس، حق الله هم هست، ولى حق الله، حق الناس نيست. هر كس گناهى بكند فقط طرفش خداست و ديگر به كسى بدهكار نيست، اما اگر كارى كند كه حق مردم ضايع شود، خدا هم مدعى است. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلّم در این زمینه فرمودند: «أَ تَدْرُونَ مَا الْمُفْلِسُ فَقِيلَ الْمُفْلِسُ فِينَا مَنْ لَا دِرْهَمَ لَهُ وَ لَا مَتَاعَ لَهُ فَقَالَ الْمُفْلِسُ مِنْ أُمَّتِي مَنْ يَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِصَلَاةٍ وَ صِيَامٍ وَ زَكَاةٍ وَ يَأْتِي قَدْ شَتَمَ وَ قَذَفَ هَذَا وَ أَكَلَ مَالَ هَذَا وَ سَفَكَ دَمَ هَذَا وَ ضَرَبَ هَذَا فَيُعْطَى هَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ وَ هَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ فَإِنْ فَنِيَتْ حَسَنَاتُهُ قَبْلَ أَنْ يُقْضَى مَا عَلَيْهِ أُخِذَ مِنْ خَطَايَاهُمْ فَطُرِحَتْ عَلَيْهِ ثُمَّ طُرِحَ فِي النَّارِ»،[6]
«رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلّم مردم را مخاطب ساخت و فرمود: مىدانيد مفلس كيست؟ گفتند مفلس نزد ما كسى است كه نه پول نقدى دارد و نه متاع. حضرت فرمود: مفلس امت من كسى است كه با داشتن نماز و زكات و روزه به عرصه محشر مىآيد، اما كسانى را مورد تعدّى و ستم قرار داده است، و به جان و مال و عرضشان (آبرويشان) تجاوز نموده است. به اين دشنام داده و تهمت زده است، اموال اين شخص را برده، خون او را ريخته و ديگرى را كتك زده است. براى جبران گناهانش از حسنات وى به اين و آن مىدهند، اگر حسناتش تمام شود پيش از آن كه برىء الذمه گردد از گناهان صاحبان حق مىگيرند و به حساب وى مىگذارند و سپس در آتشش مىافكنند.»
پس لازم است نسبت به این امر مهم، با تمام جوانبش، دقت لازم را داشته باشیم.
و:حفظ زبان
«دلا باید دهان را بسته دار
دلا باید تنت را خسته داری
که سالک را دهان بسته باید
تن خسته دل بشکسته باید»[7]
زبان این عضو مهمی که اگر در مسیر اطاعت الهی قرار نگیرد، موجب میگردد بیشترین گناهان از او صادر گردد. مرحوم ملا احمد نراقي، در همين زمينه در فصل مربوط به مفاسد زبان میفرمايند: «بسياری از آفات و مفاسد از قبيل غيبت، تهمت، دروغ، شماتت، فحش، مسخره كردن، جدال و مراء، و حرفهای بيخود زدن و... از مفاسد زبان است و ضرر اين عضو، بيشتر از ساير اعضاء است و زبان بهترين وسيله شيطان است برای گمراه كردن انسانها، و از اين جهت است كه در اخبار و روايات بسيار، امر به حفظ اين عضو شده است.»[8] و از همین جهت است که مورد توصیه حضرت قرار گرفت.
بنابراین اگر این شش مورد که سه مورد آن به حقوق مردم مربوط است: مراعات حقوق بستگان، همسایه و مردم، و سه مورد دیگر مربوط به خود انسان است: حفظ دین، حفظ زبان و خویشتن داری را رعایت کنیم، مشمول آن جایزه بزرگ الهی که همان مغفرت و بخشش است، خواهیم شد.
..............................................
پینوشت:
[1]. نورى، حسين بن محمد تقى،مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل،ج7ص370،مؤسسة آل البيت عليهم السلام،قم،1408 ق
[2].بابا طاهر عریان
[3].ابن شعبه حرانى، حسن بن على،تحف العقول ص57،جامعه مدرسين،قم،1404 / 1363 ق
[4]. طوسى، محمد بن الحسن الأمالي( للطوسي)،ص413،دار الثقافة،قم،1414 ق
[5]. ابن بابويه، محمد بن على،من لا يحضره الفقيه،ج4 ص13،دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم،1413 ق
[6]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى،بحار الأنوار( ط- بيروت)،ج69 ص6،دار إحياء التراث العربي،بيروت،1403 ق
[7].علامه حسن زاده آملی
[8]. نراقي، ملااحمد، معراج السعاده، ص423. انتشارات علمي، چاپ چهارم، 1366