عذاب برای چند تار مو؟

12:25 - 1394/04/30

چکیده:حجاب و عفاف یکی از دستورات متعالی دین اسلام است که برای حفظ شخصیت و هویت زنان مسلمان از یک سو  و حفظ ارامش روانی جامعه اسلامی و عدم سوق به سوی گناه و نافرمانی خدای متعال از سوی دیگر صادر شده و مسلمانان موظف به رعایت آن هستند.

رعایت حجاب

هر کس تابعیت کشوری را پذیرفت، باید تابع همه قوانین آن باشد چه با روحیه او سازگار باشد، یا نباشد، از آن قوانین خوشش بیاید یا از آنها متنفر باشد، البته هر شهروندی می تواند از فلسفه ی وضع قوانین سوال کند و به چیستی و چرایی آنها پی ببرد این اصلی است که همه مردم دنیا آن را پذیرفته و به آن پای بندند.
این قانون در پذیرش ادیان نیز ساری و جاری است به این معنا که هر کس، دینی را پذیرفت باید به همه قوانین آن دین پای بند باشد و انها را انجام دهد هر چند برخی از آنها بر خلاف میل و خواسته او باشد. آری همانگونه که قرآن می فرماید در پذیرش اصل دین هیچ اجباری نیست« لَا إِكْرَ‌اهَ فِي الدِّينِ[بقره/256] در دين هيچ اجبارى نيست» اما اگر انسان دین را پذیرفت و به خدای متعال ایمان آورد و مسلمان شد، باید به معنای واقعی کلمه در برابر دستورات خدا تسلیم باشد، هر چند هر مسلمانی می تواند فلسفه برخی ازاحکام و دستورات الهی را با مطالعه احادیث و روایات اهل بیت(علیهم السلام) بدست آورد.
حجاب و عفاف یکی از دستورات متعالی دین اسلام است که برای حفظ شخصیت و هویت زنان مسلمان از یک سو  و حفظ ارامش روانی جامعه اسلامی و عدم سوق به سوی گناه و نافرمانی خدای متعال از سوی دیگر صادر شده و مسلمانان موظف به رعایت آن هستند.
برخی از زنان و دختران برای آنکه به امیال و هواهای نفسانی خود برسند این اصل اسلامی را زیر سوال می برند و می گویند مگر چند تار مو از ما بیرون باشد چه مشکلی به وجود می آید؟ و یا اینکه آیا خدا با آن همه مهربانی بخاطر چند تار مو ما را به جهنم می برد و در آتش سوزان قرار می دهد؟
در پاسخ به این شبهه و سوال لازم است تا به صورت مختصر به چند نکته اشاره کنیم:

1. همانطور که اشاره شد لازمه ی مسلمانی، تسلیم بی چون و چرا در برابر اوامر الهی است، از این رو نباید با هیچ یک از اوامر و نواهی خداوند به صورت سلیقه ای برخورد کرد، آنچه که با هوی و هوس ما سازگار نیست و نافرمانی خداست را آنقدر در نظر خود و دیگران کوچک کنیم که انجام آن برای همگان امری عادی شود. از دیدگاه رهبران دینی، هر گناه و نافرمانی هر چند که کوچک باشد بزرگ و نابخشودنی است.
از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمود:« لَا تُحَقِّرُوا شَيْئاً مِنَ الشَّرِّ وَ إِنْ صَغُرَ فِي أَعْيُنِكُمْ وَ لَا تَسْتَكْثِرُوا الْخَيْرَ وَ إِنْ كَثُرَ فِي أَعْيُنِكُمْ فَإِنَّهُ لَا كَبِيرَةَ مَعَ الِاسْتِغْفَارِ وَ لَا صَغِيرَةَ مَعَ الِاسْتِصْغَار[1] هيچ يک از کارهاي بد را بي اهميت و حقير مشماريد ولو در نظر شما کوچک باشد، و هيچ عمل خير را زياد مشماريد ولو در نظر شما زياد باشد. همانا آن کس که استغفار و توبه نمايد گناه کبيره ندارد، و آن که به گناه اصرار دارد و نادم و پشيمان نيست گناه کوچک ندارد»
و حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) می فرماید:« أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ[2] سخت ترين گناه، آن است كه گناهكار آن را كوچك بشمارد»

2. این استدلال را برای همه گناهان و اموری که نافرمانی خداوند است می توان بکار برد. مثلا کسی که اهل غیبت است بگوید خدا که به خاطر چهارتا غیبت کسی را عذاب نمی کند، یا کسی که اهل دروغ است بگوید خداوند که برای چند تا دروغ کوچک کسی را عذاب نمی کند و همین طور برای همه گناهان کوچک و بزرگ می توان این حرف را زد. اما آیا این امر استهزا و  به سخره گرفتن دین و دستورات دینی نیست؟ و آیا خود را به جای خدا جایگزین کردن نیست که برای او که خالق و صاحب اختیار همه چیز است تکلیف مشخص کنیم که برای چه مقدار معصیت، عذاب می‌کند و برای چه مقدار عذاب نمی‌کند؟

3. هر چند آیات بسیاری در خصوص حجاب و عفت از یک سو و ضرورت بندگی و اطاعت خدا در همه موارد از سوی دیگر وجود دارد و هر چند احادیث بسیاری نیز به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به گناه تحریک نامحرم و ... تصریح نموده است؛ اما آیا باید برای هر حرکتی حتماً آیه و روایت مستقیمی وجود داشته باشد؟
هر انسانی بالفطره خوبی و بدی، شر و خیر را می فهمد زیرا خداوند می فرماید:« فَأَلْهَمَهَا فُجُورَ‌هَا وَتَقْوَاهَا[شمس/8] سپس فجور و تقوا (شرّ و خیرش) را به او الهام کرده است» از این رو نیازی نیست تا در خیلی از موارد حتما آیه و روایتی وجود داشته باشد تا انسان گناه و نافرمانی خداوند را انجام ندهد.
آیا جامعه ای که امروز آلودگی هوا، آلودگی مکان یا ظروف، آلودگی غذا و حتی آلودگی صوتی و مضرات آنها را درک می‌کند و این همه پول صرف آموزش، آگاهی بخشی، تبلیغ و بر طرف کردن آنها می‌کند، ممکن است آلودگی اخلاق، آن هم اخلاق اجتماعی را درک نکند؟!
با این وجود شاید بتوان یکی از عوامل اصلی بی توجهی به فرامین الهی و ترک آنها در زمینه حجاب و عفاف را غفلت از وجود خداوند و دستورات حیات بخش او دانست. برخی از عوامل غفلت که در قرآن به آنها اشاره شده عبارت است از دنیاگرایی[یونس/7]، تسلط شیطان[مجادله/19]، بدنبال هوا و هوس رفتن یا به عبارتی هواپرستی[کهف/28]، سطحی نگری[روم/7]

4. بیرون گذاشتن مو و رواج بدحجابی در محیط اجتماع امری شخصی نیست تا کسی ادعا کند که این امر شخصی است و به هر شیوه ای بخواهد می تواند در اجتماع حضور یابد، بلکه امری کاملا عمومی است. آنچه در قرآن خطاب به زنان مسلمان برای پوشش آمده قطعا مربوط به زمانی است که می خواهند در اجتماع حضور یابند، زیرا همه می دانیم پوشش موها در برابر افرادی که به او محرم هستند در محیط خانه لزومی ندارد، زیرا در قرآن خطاب به زنان به طور صریح چنین آمده:« وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ [نور/31] و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان»
از این رو با توجه به بخش پایانی آیه 59 سوره احزاب استفاده می شود که یکی از زمان هایی که حجاب باید در آن مراعات شود، زمان حضور در اجتماع است « ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَ‌فْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ[احزاب/59] این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است» و همین آیه بس است برای اثبات اینکه حجاب یک امر شخصی نیست تا هر کس به هر شیوه ای خواست در جامعه حضور یابد، بلکه امری است که باید در اجتماع مراعات شود تا جامعه به سوی گناه و فساد کشیده نشود و از عذاب الهی در امان بماند.

پی نوشت
1.علامه مجلسی، بحارالانوار، ج76، ص3
 

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 0 =
*****