چکیده: از جملۀ آیاتی که یکی از ابعاد وجود حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) را نمایان میسازد، آیه 33 سوره احزاب میباشد که میفرماید: «إِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً؛[احزاب/۳۳]. در حقیقت این به بیان دیگر این آیه مطلق عصمت را برای فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) اثبات مینماید.
حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) از چنان طهارت، پاکی و رتبه روحی، معنوی و علمی برخوردار است که تاریخ بشریت در میان تمام زنان عالم نظیر و مثلی به مانند او به خود ندیده است. او کسی است که حجتِ حجتهای خداوند بر خلق یعنی اهل بیت و امامان معصوم(علیهمالسلام) است.
از آنجایی که عقلها و نفوس بشری از درک مقام شخصیت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) عاجز هستند و شناخت و معرفت او فراتر از اندیشه بشری است، تنها راه شناخت حقیقت وجودی ایشان، رجوع به منبعی روحانی و کلمات وحی یعنی قرآن کریم و سخنان رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) میباشد.
از جمله آیاتی که یکی از ابعاد وجود حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) را نمایان میسازد، آیه 33 سوره احزاب میباشد که میفرماید: «إِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً [احزاب/۳۳] همانا خداوند میخواهد از شما اهل بیت پلیدی را بزداید و شما را پاکیزه و مطهّر گرداند». در حقیقت این آیه پرده از طهارت و پاکی حضرت در تمام ابعاد وجودیشان از هر گونه پلیدی، زشتی و آلودگی بر میدارد؛ به بیان دیگر این آیه عصمت را برای فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) اثبات مینماید.
به دلیل آنکه هدف ما بیان تجلی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) در کلام وحی و آیه تطهیر میباشد، تنها به گوشهای از مباحث تفسیری این آیه اشاره مینماییم و از پرداختن به تمام مباحث ادبی، تفسیری و ... خودداری مینماییم.
«مسلم نیشابوری» در «صحیح» خود در شأن نزول این آیه مینویسد: «عایشه گفت: رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) صبح بیرون رفت و بر روی دوشش عبا بود، سپس حسن بن علی(علیهالسلام) آمد، او را در زير عبا گرفت. و بعد حسين(علیهالسلام) و فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) و سپس علی(علیهالسلام) آمدند و آنها را در زیر عبا جای داد. سپس فرمود: «خداوند میخواهد از شما اهل بيت(علیهمالسلام) پليدیها را دور كند و شما را پاك نمايد».[1]
این روایت را نسائی، ترمذی، احمد بن حنبل و طبرانی و ... نقل کردهاند.[2]
امّا شبههای که عدهای مطرح میکنند آن است که این آیه در شأن همسران پیامبر(صلیاللهعلیهواله) نازل شده است. در پاسخ تنها به روایات اهل سنت در این زمینه اکتفا مینماییم که خود ام سلمه میگويد: «از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) پرسيدم كه آيا من همراه ايشان هستم(از اهل بيتم)؟ حضرت فرمودند: «تو بر نیکی هستی»(از اهل بيت نيستی، اما از نيكانی).[3]
این روایت را حاکم بنا بر شرط بخاری و مسلم صحیح ذکر میکند.[4]
نکته دیگر در این مسأله آن است که در روایات اهل سنت حتی یک روایت ضعیف هم وجود ندارد که خود زنان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) چنین ادعایی کرده باشند که مصداق این آیه و از اهلبیت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) هستند. اما عدهای کاسه داغتر از آش شده و چنین نسبتی را به همسران پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نسبت میدهند که حتی روحشان نیز از آن خبر ندارد.
بنابراین آنچه که مسلم و قطعی است آن است که این آیه مختص به پنج تن آل عبا(علیهمالسلام) و صدیقه طاهره(سلاماللهعلیها) میباشد. اما چیزیکه از اهمیت بالایی برخوردار است معنا و مفهوم این آیه است که خداوند چه چیزی را برای اهل بیت(علیهمالسلام) اراده کرده است و مراد از این اراده چه نوع ارادهای است، تشریعی است یا تکوینی؟
نخست اشارهای به معنای رجس و تطهیر داشته باشیم که آنچه از اطلاق کلمه «رجس» و تاکید جمله «یطهرکم تطهیرا» فهمیده میشود، این است که خداوند اهل بیت(علیهمالسلام) را از تمام آلودگیها و زشتیها پاک و مطهر نموده است.
اما برخی آیه فوق را تنها به شرک و گناهان کبیره محدود ساختهاند، و هیچ دلیل متقنی بر این مدعا و محدودیت ارائه نمیدهند. در حالی که معنای کلمه «رجس» به دلیل آنکه «الف و لام جنس» را به همراه خود دارد، بر مطلق رجس و پلیدیها دلالت میکند که از جمله مصادیق آن شرك، مشروبات الكلی، قمار، نفاق، گوشتهاى حرام و ... میباشد که قرآن کریم از آنها نام برده است. همچنین کلمه «تطهیرا» در حقیقت تأکید دیگری بر این معنا میباشد. یعنی خداوند متعال تنها اراده کرده است که این خاندان از رجس و پلیدی دور باشند و این با اراده تشریعی تکوینی میباشد.[5]
بنابراین صدیقه طاهره فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) به حکم آیه تطهیر از عصمت کامل برخوردار است و خداوند تکویناً این مقام را برای او اراده نموده است که این بهترین فضیلت و والاترین مقامی است که یک انسان میتواند برای خود برگزیند.
__________________________________
پینوشت
[1]. صحيح مسلم، ج7، ص 130، ح 6414.
[2]. سنن الترمذي: ج5، ص 361؛ سنن النسائي الكبري، ج5، ص113؛ مسند أحمد، ج 6، ص 323؛ المعجم الكبير، للطبراني، ج 3، ص 53،الدر المنثور، ج 5، ص 198.
[3]. سنن الترمذي: ج5، ص 361؛ مسند أحمد، ج 6، ص 323؛ المعجم الكبير، للطبراني، ج 3، ص 53،الدر المنثور، ج 5، ص 198.
[4]. المستدرك، ج2، ص416 و ج3، ص 146.
[5]. ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص 467.