ارزش گیاهان و درختان

21:07 - 1391/12/06
تماشاى گلبرگهاى لطيف وخوش رنگ، غنچه هاى زيبا و بانشاط، شكوفه هاى دلربا و جذّاب، گلهاى رنگارنگ و با طراوت،بوستانها و جنگلها، انسان را غرق در لذّت و شادى مى كند.
جنگل

گياهان و درختان، سهمى بسزا و نقشى بسيار مهم در زندگى بشر دارند. تلطيف هوا، تعادل دماى محيط، حفاظت از خاك و تأمين بخشى از مواد غذايى مورد نياز انسان و ساير موجودات، بخشى از سودمنديهاى فراوان آنها است. افزون بر اينها، گياهان و به طور كلى فضاى سبز كه شامل مراتع و جنگلها و پاركها مى شود، تأثير بسيار مثبتى بر روح و روان آدمى دارند.

تماشاى گلبرگهاى لطيف وخوش رنگ، غنچه هاى زيبا و بانشاط، شكوفه هاى دلربا و جذّاب، گلهاى رنگارنگ و با طراوت، تركيب موزون برگها، چشم انداز بهجت آور بوستانها و جنگلها، انسان را غرق در لذّت و شادى مى كند. افسردگيها و غمها را مى زدايد و در وى تازگى سرورآميز مى آفريند.

تماشاى گياهان خرّم و سرسبز و نگاه به مناظر جذّاب آنها، از مواردى است كه شريعت اسلام بدان دعوت نموده است. تعبيرهاى پيشوايان معصوم عليهم السلام نيز در بيان فوايد فراوان اين نعمتهاى خدادادى (گياهان)، بسيار حيرت انگيز است.

قرآن كريم در چندين آيه، گياهان را «شادى آفرين» دانسته و آنها را به «بهجت انگيزى» توصيف مى كند كه به جهت اختصار به يك آيه شريفه اشاره مى كنيم:
قرآن كريم مى فرمايد: « وَ تَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَآ أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَآءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِن كُلِ زَوْجِ بَهِيجٍ »؛(1) «زمين را مرده و فسرده مى بينى و چون آب باران بر آن فرستيم، بجنبد و بر دمد و انواع گياهان زيبا و شادى آفرين بروياند.»

اين طراوت، نشاط و بهجت انگيزى گياهان و درختان در انسان انگيزه ايجاد مى كند و او را به سمت عمران و آبادانى زمين و اميدوارى به زندگى سوق مى دهد؛ چنان كه علامه شعرانى رحمه الله در اين باره مى نويسد: «خرّمى گياه سبز و درخت و گل و شكوفه كه در اين آيات ذكر شده است، در انسان رغبت و نشاطى به وجود مى آورد كه زمين را آباد كند و كشت و زرع بسيار شود و روزى مردم فراخ گردد.» (2)

در سخنان زيباى معصومان عليهم السلام نيز در رابطه با تأثير بسيار مثبت گياهان و درختان در جسم و روح آدمى، تعبيرهاى گوناگونى آمده است. در برخى از روايات، از تأثير مناظر سرسبز بر تقويت ديده و بصيرت انسان و زدودن افسردگيها و از بين رفتن بيماريهاى روحى و روانى، سخن به ميان آمده است كه به جهت اختصار به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

در روايتى از امام رضاعليه السلام نقل شده كه فرمود: «الطِّيِبُ نُشْرَةٌ وَالْعَسَلُ نُشْرَةٌ وَالرُّكُوبُ نُشْرَةٌ والنَّظَرُ اِلَى الْخُضْرَةِ نُشْرَةٌ؛(3) بوى خوش، عسل، سواركارى و نگاه به مناظر سرسبز و خرم، باعث نشاط و شادى مى شود.»

بر طبق اين نقل، نگاه به مناظر جذّاب و سرسبز گياهان، برخى از بيماريهاى روحى و روانى را از بين مى برد و افسردگيها و غمها را مى زدايد؛ چنانكه تشريح معناى واژه «نشره» مؤيد آن است: «نشره، چيزى است كه موجب آرامش و راحتى اعصاب مى شود، پس از آنكه دچار بيمارى و افسردگى شده است.»

از اين روايت و روايات مشابه درمى يابيم كه تماشاى سرسبزى و خرّمى گياهان و درختان لذت بخش و شادى آفرين است؛ به گونه اى كه گاه شگفتى و حيرت انسان را برمى انگيزد و با ديگر لذتها و خوشيها رقابتى پيروزمندانه مى كند.

امام صادق عليه السلام، در ابتدا، منافع فراوان گياهان و درختان و استفاده بيش تر از آنها را متذكر مى شود و آن گاه به «مفضّل بن عمر» مى فرمايد: «مَعَ ما فِى النَّباتِ مِن التَّلَذُّذِ بِحُسْنِ مَنْظَرِهِ وَنَظارَتِهِ الَّتِى لا يُعَدُّ لَها شَىْ ءٌ مِنْ مَناظِرِ الْعالَمِ وَمَلاهِيه؛(4) با آنچه از لذت كه در نگاه كردن به گياهان وجود دارد كه هيچ يك از مناظر عالم و لذتهاى آن با اين لذت برابرى نمى كند.»

در منابع روايى اسلام بر اين نكته تأكيد شده كه سفره هاى خويش را با سبزى آراسته كنيد و نهادن سبزى در سفره، در كنار «بسم اللّه» ذكر شده است: «خَضِّرُوا مَوَائِدَكُمْ بِالْبَقْلِ فَاِنَّهُ مَطْرَدَةٌ لِلشَّيْطانِ مَعَ التَّسْمِيَةِ؛(5) سفره هاى خود را با سبزى، سرسبز كنيد؛ زيرا وجود سبزى در سفره همراه با بسم اللّه، دور كننده شيطان است.»

در روايت ديگرى، «حنّان» گزارش مى كند كه: «من همراه امام صادق عليه السلام بر سر سفره بوديم. حضرت سبزى ميل فرمود؛ ولى من به دليلى سبزى مصرف نمى كردم. امام به من فرمود: مگر نمى دانى كه هيچ گاه براى امير المؤمنين، على عليه السلام غذا نمى آوردند، مگر اينكه در كنار آن سبزى وجود داشت؟ گفتم چرا؟ حضرت فرمود: «لِاَنَّ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ خَضِرَةٌ فَهِىَ تَحِنُّ اِلَى شَكْلِها؛(6) دلهاى مؤمنان سبز است و به سبزى اشتياق دارد.»

براساس روايت ديگرى امام كاظم عليه السلام فرمود: «اَما عَلِمْتَ اَنَّى لا آكُلُ عَلَى مَائِدَةٍ لَيْسَ فِيها خُضْرَةٌ؛(7) آيا نمى دانى كه من از سفره اى غذا نمى خورم كه در آن سبزى نباشد.»

برخى از روايات گلها و درختان ويژه اى را برشمرده اند كه استشمام آنها تأثير مثبت و شگرفى بر روان آدمى دارد؛ چنانكه امر به استشمام گل سرخ، نرگس و... شده است و بوى عطرآگين ملائكه به بوى خوش گل تشبيه شده است. امام كاظم عليه السلام به نقل از پدران بزرگوارش عليهم السلام از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نقل مى كند كه حضرت فرمود: «وَرائِحَةُ الْمَلائِكَةِ رائِحَةُ الْوَرْدِ؛(8) بوى خوش فرشتگان الهى، بوى [دل انگيز] گل است.»

پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله در اهميت استشمام گل سرخ فرمود: «مَنْ اَرَادَ اَنْ يَشَمَّ رَائِحَتِى فَلْيَشَمَّ الْوَرْدَ الْاَحْمَرَ؛(9) هر كس مى خواهد بوى عطرآگين مرا ببويد، گل سرخ را استشمام كند.»

درباره گل نرگس نيز از پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله نقل شده كه فرمود: «شَمُّوا النَّرجِسَ وَلَوْ فِى الْيَوْمِ مَرَّةً وَلَوْ فِى الْاُسْبُوعِ مَرَّةً وَلَوْ فِى الشَّهْرِ مَرَّةً وَلَوْ فِى السَّنَةِ مَرَّةً وَلَوْ فِى الدَّهْرِ مَرَّةً فَاِنَّ فِى الْقَلْبِ حَبَّةً مِنَ الْجُنُونِ وَالْجُذامِ وَالْبَرَصِ وَ شَمُّهُ يَقْلَعُها؛(10) گل نرگس را حداقل در هر روز يا در هر هفته يا در هر ماه يا در هر سال و يا در طول عمر يك بار ببوييد؛ زيرا در دل انسان مايه اى از جنون و جذام و برص وجود دارد كه استشمام گل نرگس آن را ريشه كن مى كند.»

در روايتى از امام رضاعليه السلام نيز نقل شده كه فرمود: «لا تُؤَخِّرْ شَمَّ النَّرْجِسِ فَاِنَّهُ يَمْنَعُ الزُّكامَ فِى مُدَّةِ اَيَّامِ الشِّتاءِ؛(11)استشمام گل نرگس را به تأخير نينداز. همانا بوييدن آن مانع از ابتلا به زكام در زمستان است.»

در حديث ديگرى چنين آمده است: «شَمَّ النَّرْجِسِ يَؤمِنُ مِنَ الزُّكامِ؛(12) استشمام گل نرگس [بدن را] در مقابل زكام ايمن مى سازد.»

بديهى است كه اين گونه روايات بيانگر اهميت استشمام گل، به ويژه گل سرخ و گل نرگس و بيان كننده تأثير مهم و شگرف آن بر جسم و جان آدمى است.
از آنچه گذشت درمى يابيم كه غنچه ها، شكوفه ها، درختان، جنگلها و مراتع از زيباييهاى طبيعت اند كه خداوند در زمين به وديعت نهاده است.
حال كه اين چنين سلامت و طراوت جسم و جان ما در گرو محيط و طبيعتى است كه در آن زندگى مى كنيم، سزاوار است با جديّت تمام در حفظ محيط زيست سالم، كوشا باشيم.

 

پی نوشت:

1) حج/5.
2) نثر طوبى، علامه شعرانى، تهران، كتابفروشى اسلاميه، چاپ دوم، 1398 ق، ص 97.
3) بحار الانوار، ج 76، ص 289.
4) همان، ج 3، ص 129.
5) مكارم الاخلاق، ص 176.
6) وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، چاپ بيروت، ج 16، ص 513.
7) وسائل الشيعه، ج 16، ص 531.
8) بحار الانوار، ج 66، ص 177.
9) همان، ج 73، ص 147، وج 62، ص 299، با اندكى اختلاف.
10) بحار الانوار، ج 62، ص 99.
11) همان، ج 62، ص 324.
12) همان، ص 351.
 

نویسنده :  عسكرى اسلامپور كريمى  ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره104

منبع: سایت ذی طوی

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 2 =
*****