اگر خودشناسی شناخت نوع انسان باشد همان انسان شناسی است. اما اگر شناخت خویشتن باشد (یعنی تفاوتهایی که بین انسانهاست اعم از مشترک و اختصاصی) در این صورت بخشی از انسان شناسی است.
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید:
«مَن عَرِفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ؛ کسی که خود را بشناسد خدایش را شناخته است.»1
به نظر میرسد مفهمومی جز این نمی تواند داشته باشه كه خود شناسی و یافتن حقیقی خویش، از مهمترین مسائل قابل شناخت در نظام هستی است و شاید بشه گفت بزرگ ترین سعادت هستی است .
خداوند نیز درسوره مائده آیه 105 میفرماید:
«یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیکُم اَنفُسِکُم....» ای کسانی که ایمان آوردهاید به خود بپردازید، كه برخی مفسرین آن را به خودشناسی تفسیر کردهاند.2
انسان پیش از آنکه به شناسایی جهان پیرامون خود بپردازد و در صدد یافتن خوبیها و بدیهای آن باشد می بایست خود را بشناسد و گنجهای ارزشمند نهفته در نهاد خود را کشف نماید و آنها را در نهایت کمال خود تعالی بخشد و امیال حیوانی خود را کنترل و تعدیل نماید.
هدف این است که انسان هر چه به خود آگاه تر باشد در حقیقت به خالق و آفریدگار، و نعمتهایی که به ما ارزانی کرده آگاهی پیدا کرده و از این طریق بهتر به هدف نهایی می رسد.
-------------------------------------------------
1 - بحار الانوار،جلد 2، صفحه 32
2- تفسیر نور جلد 3 صفحه 179