چکیده: در برخی از خانوادهها متاسفانه شاهد این هستیم که والدین توجه کافی به فرزند خود نداشته و اسباب اذیت و آزار را برای آنها فراهم میآورند و همین سبب میشود تا فرزند از خانه و والدین فراری گردد...
در برخی از خانوادهها متاسفانه شاهد این هستیم که والدین توجه کافی به فرزند خود نداشته و با تحقیرهای مستقیم یا غیر مستقیم اسباب اذیت و آزار را برای فرزند خود فراهم میآورند و همین سبب میشود تا فرزند به جای آن که خانه را مأمنی برای خود به حساب آورد، حالت افسردگی گرفته و از والدین فراری شود و حتی به افراد و یا مکانهایی که صلاحیت لازم را ندارند پناهنده شود. چندی پیش در انجمن رهروان ولایت سوالی دریافت شد که توجه به آن خالی از لطف نمیباشد: «سلام. 21 سال دارم و دانشجو و فعلا بیکار هستم که همین نیز بر غصّههای من اضافه کرده است. دچار افسردگی و در خانه مدام تحقیر میشوم؛ اعضای خانوادهام فرد معتاد و دزد را بهتر از من میدانند! نود درصد اوقات به خودکشی فکر میکنم ولی فقط از خدا میترسم. برای پیدا کردن یک همصحبت به فضای مجازی پناهنده و به فردی دل بسته شدم که او نیز وفا نکرد و بعد از حدود یک سال او هم رفت و به افسردگی من افزوده شد. جدیدا قلب من تیر میکشد و در اثر گریههای زیاد و فشاری که به من وارد میشود، یک طرف ریهام بسته شده است؛ به خدا قسم، خیلی خستهام...»
پـاسـخ:
سلام خدمت شما دوست گرامی؛ بر اساس آنچه آوردید میتوان حدس زد که در شرایط سختی قرار گرفتهاید.
سوالی که اینجا میتوان مطرح کرد این است که در مقابل رفتارهای ناصحیح اطرافیان، چه باید انجام داد؟ فقط گریه و طلب مرگ؟! بله این دو، راحت ترین کارها هستند؛ اما حقیقتا اشتباه و بیفایده...
فرمودید: «نود درصد اوقات به خودکشی فکر میکنم ولی فقط از خدا میترسم. برای پیدا کردن یک همصحبت به فضای مجازی پناهنده و به فردی دل بسته شدم که او نیز وفا نکرد و بعد از حدود یک سال او هم رفت و به افسردگی من افزوده شد»؛ به شما حق میدهم، دنبال رفع تشنگی باشید؛ منتها باید دنبال آب بود، نه سراب؛ نباید برای رهایی از چاله در چاه اُفتاد. وجود همصحبت، لازم است، اما همصحبتی که بر دردهایمان اضافه نکند!
فردی را میشناسم، که وضعیت مشابه شما را داشت، منتها او رفیقش را یکی از شهدا قرار داده بود و با او راز دل میگفت. تنهایی حسّ غریبی نیست، برای اهل دل؛ امیرالمؤمنین هم، از تنهایی، با چاه، هم صحبت میشد...
به هر حال باید پذیرفت که سنین جوانی التهابات خاص خود را دارد. یقینا جای خالی یک همصحبت، در این سنین خیلی به چشم میآید و حقّ شرعی و طبیعی شما و سایر جوانانی که در این سن هستند این است که این تشنگی را برطرف کنند؛ منتها نه با یک سراب!
الان شما دانشجو هستید و فرصتهای رشد علمی خوبی را میتوانید برای خودتان مهیّا کنید. در کنار تحصیل هم میتوانید مشغول کار شوید! همان کاری که فرمودید برایتان ایجاد غصه کرده است! منتها در این زمینه نباید ایدهآلگرا باشید؛ خیلیها دوست دارند مدیر، یا مسئول یک دفتر تجاری یا اداری باشند یا حداقل به عنوان کارمند رسمی در جایی استخدام شوند؛ اما چون به این خواستهها نمیرسند، احساس میکنند که سرشکسته شده و فقط افسوس میخورند، در صورتی که به نظر بنده کار حلال، هرچه که باشد بهتر از بیکاری است! فقط میبایست واقعبین بود و همّت بالایی داشت، آن زمان است که به کرامت هم خواهید رسید.
امام علی(علیهالسلام) میفرمایند: «الْکَرَمُ نَتِیجَةُ عُلُوِّ الْهِمَّه[1] کرامت زاییدهی بلند همتی است.»
انشاءالله در کنار تمام این مسائل به فکر ازدواج و انتخاب یک شریک زندگی حقیقی هم باید باشید که دور از دسترس نیست.
امیدوارم موفق باشید.
------------------------------------------
پینوشت:
[1]. آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص382، ح8678
همین مطلب را میتوانید در انجمن نیز مشاهده فرمائید: http://btid.org/node/88363
معرفی منبع برای مطالعه بیشتر:
- مبانی ازدواج و تشکیل خانواده، مهری نژاد، سیدابوالقاسم، تهران، آوای نور، چاپ دوم، 1391
نظرات
مطالب شما در کانال مشاوره ازدواج و خانواده منتشر شد
https://telegram.me/joinchat/B7RghzwqYoGXbBw5BXUWMw
با سلام؛ تشکر از شما.
دوستی های دنیای مجازی فقط برای وقت پر کنی هستن و حقیقتی ندارن
با سلام؛
بنده نیز با شما موافق هستم!
متاسفانه دوست گرامیای که مطلب بالا با محوریت سوال ایشان تهیه شده بود نیز یکی از همین قربانیها میباشند.
میتوان موارد زیاد دیگری را هم یافت که ارتباطات و رفاقتهای مجازی در آنها تنها مانند یک سراب بوده و هیچگاه نتوانستهاند، اشخاص مبتلا به خود را حقیقتا سیراب نمایند!
از این رفاقتها، در موارد اندکی هم که منجر به ازدواج شده است، متاسفانه شاهد این هستیم که افراد با مشکلات متعددی روبرو میگردند، به گونهای که طرفین نسبت به یکدیگر نتوانستهاند اعتماد پیدا نمایند و مدام به یکدیگر شکّ کرده که مثلا از کجا معلوم همسر من با فرد دیگری ارتباط نداشته باشد و...؛ لذا با توجه به بالا بودن ریسک اینگونه رفاقتها، نه تنها سفارشی نسبت به آن صورت نمیگیرد؛ بلکه از آن نهی نیز صورت میگردد و به قول محتشم کاشانی: «چرا عاقل کند کاری؛ که باز آرد پشیمانی».[1]
امیدوارم موفق باشید.
---------------------------------------------------
پینوشت:
[1]. محتشم کاشانی، دیوان اشعار، قصیده 77
بیکاری پدر جوونامون رو در آورده ایکاش یکم مسئولین عقلشون میرسید و قدمی بر میداشتن . اگه کار درست بشه خییلی از مشکلات حل میشد
با سلام؛ لزوم داشتن کار و منبع درآمد، را نمیتوان انکار کرد و مسئولین نیز موظّف هستند این نیاز را مدیریت کرده و به بهترین نحو ممکن شرایط ایجاد آن را فراهم آورند؛ منتها نکته و سوالی که نباید از آن غفلت کرد این است که منظور از کار چیست؟!
کار مفهومی عام میباشد که مصادیق متعددی را میتوان برای آن درنظر گرفت؛ اما حداقل آن، عبارت است از هر چیزی که برای انسان، درآمدی حلال را فراهم آورد!
متاسفانه برخی، کار را منحصر در مدیریت یا پشتمیزنشینی میدانند و سراغ هیچ فعالیت دیگری نمیروند! این گونه افراد ترجیح میدهند که روزانه در خانه نشسته و از اموال والدین ارتزاق کنند؛ اما سراغ کاری با درآمد پایین و حتی معمولی نروند؛ که این طرز فکر صحیح نیست!
امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: «لَا تَكْسَلُوا فِي طَلَبِ مَعَايِشِكُمْ فَإِنَّ آبَاءَنَا كَانُوا يَرْكُضُونَ فِيهَا وَ يَطْلُبُونَهَا[1] در طلب روزی و نیازهای زندگی تنبلی نکنید؛ چرا که پدران و نیاکان ما به دنبال آن میدویدند و آن را طلب میکردند!»
سفارشی که به افراد مختلف دارم این است که میباید اهل کار بود و از کار خجالت و واهمه نداشت؛ هرچند ممکن است درآمد کاری که پیدا میشود قابل توجّه نباشد؛ اما هر چه باشد بهتر از این است که هیچ درآمدی را انسان کسب نکند!
نهایتا انسان میتواند در کنار فعالیت فعلی، به دنبال کاری بهتر نیز باشد؛ منتها یقینا با خانه نشینی و تنبلی، انسان به هیچجا نخواهد رسید.
------------------------------------------------
پینوشت:
[1]. ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج3، ص157
ديروزتوي آزمون بادوتا غلط قبول شدم.تشويق نشدم هيچ..گفت عمليتو قبول نميشي.وقتي درددل ميکنم ميگن حوصلتونداريم.باکي بحرفم؟
سلام خدمت شما؛ صمیمانه این موفقیت را خدمت شما تبریک عرض میکنم و امیدوارم در آزمون عملی نیز موفق باشید و باقی مراحل زندگی را نیز با موفقیت طی بفرمائید.
اما در مورد مشکلی که بیان فرمودید باید عرض کنم از سن شما و از جنسیت شما اطلاعی نداریم؛ منتها یقینا هر فردی با هر سن و جنسیتی احتیاج به یک هم صحبت و هم فکر دارد که این نیاز در برخی از زمانها و حالات جلوهگری بیشتری خواهد داشت.
البته ضمیر «گفت» که مفرد هست را هم نفرمودید چه کسی میباشد؟ اما هرچه که هست این ضمیر مفرد است؛ آیا بقیه اعضای خانواده و دوستان نیز با شما تعامل خوبی ندارند؟
آیا تمامی افرادی که شما را میشناسند و در تمامی زمینهها و در تمام زمانها چنین هستند؟
به هر حال دلنوشته شما نکات مبهم زیادی دارد.
ولی از همه این صحبتها که بگذریم بسیاری از افراد زمان تنهایی خود را با مطالعه و یا نوشتن پر میکنند؛ دو کاری که کمترین خرج را دارد و بیشترین منفعت را میتوان از آن استفاده کرد.
بیان فرمودید که در آزمونی قبول شدید البته نمیدانم دقیقا چه آزمونی است، آزمون تحصیلی یا کاری؛ اما هر چه که باشد یقینا بعد از موفقیت نهایی امید است مقداری از وقت شما را پر کند اما اگر به هر دلیل چنین نشد مناسب با جنسیتی که دارید میتوانید به مهارتهای هنری و یا ورزشی و فنی خودتان نیز اضافه کنید که با این کار علاوه بر پر کردن لحظات خالی میتوانید زمینه را برای رسیدن به موفقیتهای بیشتر فراهم کنید.
در همین سایت نیز انجمنی وجود دارد که خوشحال خواهیم شد لحظات تنهایی خود را با صحبت و رد و بدل کردن اطلاعات با دیگران سپری نمایید: https://www.btid.org/fa/forums
به هر حال برای شما بهترینها را آرزو دارم و امیدوارم همیشه موفق باشید و پیروز.
تودانشگابهترين بودم معدل19کارداني نذاشت ادامه بدم..همش ميگه تو بچه اي..فقط ب هيچ وجه حاضرنيستم قرباني باشم
بگين چيکارکنم
سلام خدمت شما؛ این نظر نیز مانند نظر قبل، نکات مبهمی دارد و نمیدانیم منظورتان دقیقا از آن مفرد غائب چه کسی هست؛ به هر حال امیدوارم شما نیز به نکات بالا دقت کامل را داشته باشید.
آنچه برای شما باید مهم باشد در کنار احترامی که به بزرگترهای خود خواهید گذاشت، پیدا کردن راه صحیح سعادت و خوشبختی و سپس مقاومت و مداومت در طی آن مسیر و صبوری در مقابل ناملایمتهای اطرافیان است. قرار نیست شما قربانی باشید کمااینکه قرار هم نیست شما دائما با همه در حال جنگیدن باشید؛ بلکه باید راه را خوب ببینید و با کسب مشورت نزدیکترین راه را برای رسیدن به مقصود انتخاب نمایید. اگر تمایل داشتید میتوانید در مورد اهداف خودتان و برنامههایتان ما را مطلع نمایید تا با هم فکری به نتیجه برسیم.
موفق باشید و پیروز.
سلام و سپاس
"گفت و نذاشت"پدرم.آزمون"رانندگي"
قبلا محصل حوزه بودم درساش سخت بود.علاقه ي زيادي ب حفظ قرآن دارم حافظمم خوبه