-انسان این قابلیت را دارد که بتواند خود را به اوج رسانده یا به مرحله سقوط بکشاند.
قابلیت پیشرفت و رسیدن به موفقیت برای تمامی انسانها وجود دارد و هر انسانی با هر ویژگیای که داشته باشد این امکان را خواهد داشت تا به خوشبختی و موفقیت دست یابد؛ خوشبختی و موفقیتی که بر اساس میزان تلاش افراد متفاوت خواهد بود. هر کسی بتواند مهارتهای رسیدن به موفقیت را در زندگی فردی یا خانوادگی و اجتماعی آموخته و به کار گیرد بر اساس میزان تلاشی که خواهد داشت به درجات بهتری دست خواهد یافت؛ مطلبی که خداوند متعال از آن چنین تعبیر فرموده است:
«وَ أَنْ لَيسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى [نجم/ 39] و اينکه براي انسان بهرهاي جز سعي و کوشش او نيست!»
در این آیه شریفه تعبیر به سعی شده که در اصل به معنى راه رفتن سريع است كه به مرحله دويدن نرسيده باشد البته کلمه سعی غالبا به معنى تلاش و كوشش به كار مىرود، چرا كه به هنگام تلاش و كوشش در كارها انسان حركات سريعى انجام مىدهد، اما نکته قابل توجه این است که آیه به صورت مطلق آمده لذا در این مساله فرقی وجود ندارد آنچه برایش تلاش صورت میگیرد كار خير باشد يا شرّ! بلکه هرآنچه باشد، بر اساس تاکید آیه شریفه، انسان نتیجهاش را خواهد دید.[1]
افراد از چند دسته خارج نیستند، برخی افراد سعی میکنند هر روزشان بهتر از روز قبل باشد که این افراد با بالا بردن سطح مهارتهای اخلاقی و رفتاری، خمودی و یک نواختی را از زندگی خود دور کرده و هر روزشان بهتر از روزهای گذشته میباشد، یقینا این دسته از افراد کسانی خواهند بود که میتوان با توصیف «انسان موفق» از آنها یاد کرد کسانی که دچار خمودگی و رشد منفی نبوده و میدانند و میخواهند که موفق باشند و برای رسیدن به این موفقیت تلاش میکنند.
اما متاسفانه هستند کسانی که جهت رسیدن به پیروزی و موفقیت و دست یابی به کمالات رفتاری و معنوی تلاشی انجام نمیدهند و امروزشان با دیروز هیچ تفاوتی ندارد و یا از این دسته ناراحت کنندهتر کسانی هستند که روز به روز وضعیتی بدتر را پیدا کرده و در مسیر سقوط رفتاری و اخلاقی به سر میبرند که یقینا اینگونه افراد از اوج انسانیت و مقام شاخصی که برایشان درنظر گرفته شده بود هر روز دورتر شده و مشکلات زیادی را برای خود و یا خانواده و یا اطرافیانشان به وجود میآورند. افرادی که امام کاظم علیه السلام از آنها چنین یاد میفرماید: «مَنِ استَوى يَوماهُ فهُو مَغبونٌ، و مَن كانَ آخِرُ يَومَيهِ شَرَّهُما فهُو مَلعونٌ [2] هر كه دو روزش برابر باشد ، مغبون است و هر كه امروزش بدتر از ديروزش باشد ملعون (از رحمت حق به دور) است»
و این پسرفت صورت نمیگیرد مگر بواسطه دور شدن از خلق و خوی انسانی و یا چیره شدن تصوّرات اشتباه بر فکر و روان فرد که البته این خود میتواند اسباب مختلفی داشته باشد. متاسفانه در تاریخ میتوان یافت افرادی را که از جایگاه رفیعی در زندگی خانوادگی و یا اجتماعی برخوردار بودند اما در مرور زمان از مسیر اخلاق مداری و پاک دامنی فاصله گرفته و مشکلات متعددی را به وجود آوردند و البته کم هم نیستند افرادی که حالتی بالعکس داشته و علی رغم گذشته سیاهی که برای خود و اطرافیانشان درست کرده بودند روشی عقل مدارانه را انتخاب و پا در مسیر صحیح گذاشته و آنچه انجام داده بودند را اصلاح کردند؛ و اینها نیست مگر همان قدرت اختیاری که در وجود انسان نهادینه شده است و این امکان را برای او فراهم آورده که با انتخاب خود به سعادت برسد و یا راه نگونبختی را طی کند! چیزی که خداوند متعال از آن با این عبارت یاد میفرماید: «إِنَّا هَدَينَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا [إنسان/ 3] ما راه را به او نشان داديم، خواه شاکر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس!» و شاید شیخ اجل، سعدی شیرازی به همین آیه شریفه توجه داشته است که بیان داشت: «من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم. تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال»
نویسنده: طاهر قلیزاده محمدی
پینوشت:
[1] برگرفته شده از تفسير نمونه، ج: 22، ص: 550
[2] بحار الأنوار ج: 75 ص: 327 ح: 5
در طول تاریخ بودهاند کسانی که هر روز در مسیر رسیدن به پیشرفت و تکامل قدم برداشته و به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاند و متاسفانه بودهاند کسانی که با کج رویها زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی خود را نابود و مشکلاتی را ایجاد کردهاند و این حکایت از آن دارد که انسان دارای اختیاری است که با آن اختیار میتواند راه درست را طی کرده و یا به اسفل السافلین دچار شود.