مشرکان با وسیله قرار دادن بتها، به دنبال نزدیک شدن حقیقی به خدا بودند و این یعنی، آنها خدا را جسم میدانستند، اما مسلمانان خداوند را جسمانی نمیدانند، بنابراین وسیله قرار دادن پیامبران و صالحان به معنای نزدیک شدن به ثواب و رحمت خداست.
گروه انحرافی وهابیت پس از برداشتهای نادرست از آیات قرآن کریم، تمام مسلمانان را به شرک متهم کردهاند. در نگاه وهابیت، توسل به پیامبران و صالحان یکی از کارهای نادرستی است که مسلمانان انجام داده و به وادی شرک وارد میشوند.
جالب آنکه وهابیت برای اثبات ادعای خود، تمام آیات قرآن کریم را که مربوط به مشرکان و بتپرستان میباشد، بر مسلمانان تطبیق کرده و مشرک بودن مسلمانان را نتیجه میگیرند. آیاتی مثل «وَ لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكَ وَ لا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذاً مِنَ الظَّالِمين»؛[1] «و جز خدا، چيزى را كه نه سودى به تو میرساند و نه زيانى، مخوان، كه اگر چنين كنى، از ستمكاران خواهى بود». «فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبينَ»؛[2] «هيچ معبودى را با خداوند مخوان، كه از معذّبين خواهى بود».
پاسخ مشترک و معروفی که مسلمانان به این شبهه میدهند، توضیح و تبیین معنای دعا است؛ بر خلاف توهم باطل وهابیت، دعا به معنای عبادت نیست و مسلمانان با زیارت قبور پیامبران و توسل به آنان، قصد عبادت و پرستش ندارند؛ بلکه چون این بزرگان، محبوب خداوند میباشند، آنان را میان خود و خدا واسطه قرار میدهند.
وهابیت بار دیگر با برداشت نادرست از آیات قرآن، این پاسخ مسلمانان را کافی ندانسته و آن را همانند پاسخ مشرکان دانستند. با اینکه مشرکان به وجود خدا باور داشتند، وقتی از آنان سوال میشد که چرا بتها را میپرستند؟ پاسخ میدادند: «ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى»؛[3] «اينها را نمیپرستيم مگر به خاطر اينكه ما را به خداوند نزديک كنند»؛ پس پیامبران و صالحان نیز توسط مسلمانان پرستش میشوند.
در پاسخ به این ادعای وهابیت، به چند نکته اشاره میشود:
الف- مشرکان تصریح کردند که بتها، خدایانی هستند که شایسته پرستش و مستحق آن هستند، اما پیامبران، بندگان خدا هستند و مسلمانان هیچگاه با زیارت و توسل به این بزرگان، قصد تقرب به خدا ندارند.
ب- از آیات قرآن کریم چنین برداشت میشود که مشرکان به نیت تقرب و نزدیک شدن به خداوند، بتها را میپرستیدند، اما تقرب و نزدیک شدن در نگاه مشرکان، به معنای نزدیک شدن به خدای جسمانی بود. به عبارت دیگر، «الله» در نگاه مشرکان، یک خدای جسمانی بود[4] که بتها، وسیله و مسیر نزدیک شدن فیزیکی به او بودند. بیتردید چنین مفهومی، شرکآلود است.
این در حالی است که مسلمانان، خداوند را جسمانی نمیدانند و در نگاه آنان، تقرب و نزدیک شدن به ذات خدا، معنای حقیقی ندارد. پس مسلمانان با انجام توسل و وسیله قرار دادن پیامبران و صالحان، به رحمت و ثواب خداوند نزدیک خواهند شد.[5]
پینوشت:
[1]. یونس، 106.
[2]. شعراء، 213.
[3]. زمر، 3.
[4]. هاشمی رفسنجانی، علی اکبر، تفسیر راهنما، ج10، ص179، بوستان کتاب.
[5]. الزهاوی، صدقی، الفجر الصادق فی الرد علی المنکری التوسل، ص37-38، مکتبة الحقیقة.
نظرات
فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبينَ (شعراء، 213)
كان أبو عبد الله عليه السلام يدعو بهذا الدعاء:
اَللَّهُمَّ إِنِّي بِكَ أَتَوَسَّلُ وَ مِنْكَ أَطْلُبُ حَاجَتِي مَنْ طَلَبَ حَاجَةً إِلَى اَلنَّاسِ فَإِنِّي لاَ أَطْلُبُ حَاجَتِي إِلاَّ مِنْكَ وَحْدَكَ لاَ شَرِيكَ لَكَ وَ أَسْأَلُكَ بِفَضْلِكَ وَ رِضْوَانِكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ ...