رهروان ولایت ـ شیعه بالاتفاق معتقد است امام و جانشین پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) باید از جانب خداوند متعال تعیین شود و مردم در این امر هیچ نقشی ندارند؛ امام تعیین شده توسط نبی گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) نیز امیرالمومنین(علیهالسلام) بود که در روز غدیر خم ابلاغ شد؛ اما این امر بعد از رحلت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) مورد غفلت قرار گرفت و حق خلافت توسط دیگران غصب شد و افرادی به ناحق بر مسند خلافت پیامبر عظیم الشان اسلام(صلیاللهعلیهوآله) قرار گرفتند.
یکی از شبهات مطرح شده از سوی علمای اهل سنت مبنی بر بطلان این اعتقاد، این است که میگویند، اگر امام تعیین شده علی بن ابیطالب(علیهالسلام) بود، میباسیت ایشان نسبت به احقاق حق خود و گرفتن مقام خلافت قیام کند، پس چون قیام نکرد و راضی بود و بعد از مدتی بیعت هم کرد، پس این مدعا دروغ است و خود حضرت خلافت خلفای سهگانه را قبول داشته است.
این شبهه، شبهه جدیدی نیست و بارها از سوی آنان تکرار شده و بارها توسط علمای شیعه پاسخ داده شده است؛ اما باز اهل سنت و در حال حاضر وهابیت خبیث آنرا تکرار کرده و بدون توجه به پاسخ علمای شیعه همان مدعای خود را تکرار میکنند.
پاسخ:
با نگاهی گذرا به تاریخ صدر اسلام و زمان رحلت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) به خوبی پاسخ این سوال روشن میگردد؛ تاریخ گواه است که حکومت نو پای اسلامی بعد از رحلت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) با چند مشکل عمده مواجه بود:
1. خود حکومت، نو پا بود و تازه بنیانگذاری شده بود، لذا به شدت آسیبپذیر بود، کوچکترین مساله و کودتای داخلی، میتوانست ضربه مهلکی به حکومت وارد کند و به کلی حکومت را ساقط کند.
2. منافقین داخلی در درون جامعه اسلامی رخنه کرده بودند و چون از درون ایمان نیاورده و دوست داشتند این حکومت اسلامی به زودی از بین رود، از هر گونه تلاشی برای از بین بردن این حکومت نو بنیاد دریغ نمیکردند و پنهانی با سران کفر در ارتباط بودند و برای از بین بردن این حکومت توطئه میکردند.
3. کافران اطراف مکه و مدینه نیز در صدد از بین بردن این اسلام و آیین بودند.
4. یهودیان و مسیحیان اطراف مدینه نیز به شدت در حال توطئه برای نابودی این آیین جدید بودند تا بتوانند آیین خود را حفظ کنند.
5. همسایگان عربستان نیز به مرزهای عربستان هجوم آورده بودند و قصد داشتند آنرا نابود کرده و زیر سلطه خود در آورند.
بنابراین جامعه اسلامی هم از در درون و هم از بیرون دچار چالشهای اساسی و پر تلاطم بود که هر کدام از آنها به تنهایی میتوانست جامعه را به نابودی بکشاند و اسلام نوبنیاد را به کلی ساقط کند؛ منافقین، کفار، یهودیان و مسیحیان درون عربستان به شدت منتظر رحلت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) بودند تا همه با هم بتوانند با این آیین مقابه کرده و آنرا نابود کنند.
با این اوضاع و احوال اگر کسی در درون جامعه اسلامی به پا خواسته و جامعه و مسلمین را به دو دسته تقسیم میکرد و به جان هم میانداخت و شکافی عظیم در بین مسلمین ایجاد میکرد، آیا کمک به جامعه اسلامی بود یا کمک به دشمنان اسلام؟ به نظر میرسد که قیام در چنین وضعیتی تنها به نابودی جامعه و آیین اسلام کمک میکرد و اگر کسی در این شرایط قیام میکرد، جز هوا و هوس و قدرتطلبی چیز دیگر در سر نداشته است.
حال با این توصیفات امیرالومنین(علیهالسلام) هم باید تصمیم بگیرد، مسمانان را به جان هم بیاندازد یا صبر کرده و حق خود را نادیده بگیرد و اجازه دهد، جامعه اسلامی و حکومت اسلامی پا گرفته و جان دوبارهای بگیرد و به ثبات لازم برسد و از تفرقه در بین مسلمین جلوگیری کند؛ مطمئنا چون حضرت از هر گونه هوا و هوسی بری بود، راه دوم را انتخاب میکرد و از تفرقه بین مردم جلوگیری میکرد و همین کار را هم انجام داد و از فروپاشی نظام اسلامی جلوگیری کرد.
خود حضرت نیز به همین موضوع اشاره کرده و دقیقا علت سکوت خود را جلوگیری از تفرقه و شکاف بین مردم اعلام میکند؛ ایشان در پاسخ به نامه معاویه فرمودند: «... من به خوبی دریافتم که حق من به یغما رفته و من با شکیبایی آنرا رها کردم. ای معاویه، هنگامی که مردم با ابوبکر بیعت کردند، پدرت ابوسفیان پیش من آمد و گفت: پس از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) تو شایستهترین فرد برای زعامت مسلمانان هستی و من در برابر مخالفان، از تو حمایت میکنم، دستت را دراز کن تا با تو بیعت کنم؛ لیکن من از پذیرفتن پیشنهاد وی خودداری کردم.
ای معاویه، تو میدانی که پیوسته پدرت این گفتهی خود را تکرار میکرد و از آنجا که حکومت اسلامی نو پا بود، و احتمال چند دستهگی در میان مسلمانان میرفت، من به سخن او گوش ندادم و در خانهی خود نشستم.[1]
در این حدیث حضرت بیان میکند، حتی کسانی به من پیشنهاد بیعت و قیام را دادند، ولی من رد کردم تا میان مسلمین تفرقه ایجاد نشود؛ پس دلیل سکوت حضرت تنها اتحاد بین مسلمین بود.
همچنین حضرت در نامهای که برای مصريان نوشتند و همراه با مالك اشتر فرستاد مینویسد: «... چون او(پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)) به سوى خدا رفت، مسلمانان پس از وى برای تصاحب حكومت به جان هم افتادند؛ به خدا قسم در دلم نمىگذشت و به خاطرم نمىرسيد كه عرب، خلافت را پس از پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) از خاندان او بردارد، يا منرا پس از وى از عهدهدار شدن آن باز دارد، و چيزى منرا نگران نكرد و به شگفتم نياورد، جز شتافتن مردم بر فلانی، از هر سو و بيعت كردن با او.
پس ترسيدم كه اگر اسلام و مسلمانان را يارى نكنم، رخنهاى در آن بينم يا ويرانيى، كه مصيبت آن بر من سختتر از- محروم ماندن از خلافت- است و از دستدادن حكومت شما. پس در ميان آن آشوب و غوغا برخاستم تا جمع باطل را پراکنده و نابود کنم، و دين استوار شود و بر جاى بماند».[3]
حضرت در سخنان دیگری بعد از تشریح اوضاع آن روزها فرمودند: «... خودم را میان بر کشیدن شمشیر و افروختن آتش جنگ، یا نادیده گرفتن رهآورد وحیانی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بر سر دو راهی دیدم و راه بردباری را برگزیدم، تا دینداری مردم پایدار و استوار بماند.[3]
حال با این اوصاف و سخنان خود حضرت، آیا باز جای این سوال باقی میماند که چرا امیرالمومنین(علیهالسلام) قیام نکرد؟ اهل سنت که به این حرفها گوش نمیدهند باز حرف خود را تکرار میکنند، اما از خواننده محترم میخواهیم بدون تعصب و لجاجت قضاوت کند که آیا در چنین شرایطی قیام به صلاح جامعه اسلامی بود یا سکوت بهترین کار ممکن در آن شرایط بود؟
-------------------------------
پینوشت:
[1]. وقعه الصفین،ص90 و 91؛ العقد الفرید،ج4،ص326؛ المناقب،خوارزمی،ص253؛ شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج15،ص78؛ بحارالانوار،ج29،ص632.
[2]. نهجالبلاغه، نامه 62.
[3]. تاریخ دمشق،ج3،ص130،ح1152؛ انساب الاشراف،ج2،ص177،ح202؛ اسد الغابه،ج4،ص31.
نظرات
سلام.تشکر از حضورتون. به مطلب بسیار قابل توجه و مهمی اشاره کردید،در پناه حق موفق باشید.
وقتی تاریخ رو نگاه کنیم که تو جنگهای صدراسلام چه کسی جنگجو و شجاع بوده و از دین خدا و حضرت رسول "ص" دفاع کرده؛ دیگه جای بحثی نمی مونه که این بزرگوار امام مظلوم ما چقدر به حفظ دین و اون تلاشها و جانفشانی ها واقف بودند که سکوت رو انتخاب کردند. علی "ع" بنده بود که به أمر الهی این همه ظلم رو تحمل کرد و برای رضای الهی رنج خار در چشم و استخوان در گلو را به جان خرید.الحمدلله که محبت این آقا در قلب ما موج میرنه.
ان شاالله شیعه حقیقی شان بشیم و از ما راضی باشن.
و این حقیقت رو هر آنکس که از محبت و ولایت علی "ع" دور باشه نمی فهمه هر چقدر هم که استدلال کنیم.
مـــن تـمـام قـطره ها را می شمارم تا بیایی
مــن عـبـور لـحـظه ها را می شمارم تا بیایی
شام هجران، وز پی اش صبح سحر در انتظار
آخـــرین آدیـنـه هـــا را مـی شمــارم تا بیایی
اللهم عجل لولیک الفرج
❀ با سلام و تشکر, عالی و خوب و مفید بود ❀ مدتی بود که نبودید کم پیدا شدید مومن, ما به حضور سبزتون عادت کردیم , مستدام و پایدار و مانا و مأجور باشید ❀ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ احفَظ قائِدَنا الاِمامَ الخامِنه ای ❀ التماس دعای خیر یا حق ❀
سلام
ببخشید دیر جواب میدم
مدتی نتم قطع بود
ممنون بابت نظراتتون
آپم با پست : باید بروم دست به کاری بزنم !!
یا حضرت حق[گل]
عجب صبری مولا دارد
سلام
این مبحث شما را در تاریخ پنجم به صورت خلاصه و ساده برای دانش آموزان بیان می کنیم
نمی دونم این شعر از کیه؟ ولی زیباست
پدرم گفت به من ای پسرم
که به من کرده سفارش پدرم
نوکری آل حیدر برگزین
که تمام خیر باشد در همین
نوکری خویش را ابراز کن
تا ابد بر نوکریت ناز کن
با عرض سلام خدمت برادر بزرگوارم شرمنده داداش درحال راه اندازی هاست جدید هستم روزها کمتر شاید وقت کنم تا نظرات دوستان رابخوانم ممنون از دعوتتون مثل دفعات قبل این مطلب شما نیز بسیاز زیبا بود استفاذه کردیم اجر شما با امیر المومنین انشاالله می خواهم بعد از راه اندازی سایت از مطالب ارزشمند شما نیز استفاده کنم.باز هم شرمنده که دیر خدمت رسیدم
❀ با سلام و تشکر❀ منظورتون این پستتون هست خوب من سر زدم که ❀ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَ احفَظ قائِدَنا الاِمامَ الخامِنه ای ❀ التماس دعای خیر یا حق ❀
با سلام خدمت حضرتعالی وتشکر و سپاس از مطلب بسیار جامع و زبیایتان
قطعه شعری از مرحوم محمد رضا اقاسی را تقدیم میکنم به همه شیفتگان و
عاشقان مولا علی علیه سلام.
توی نجف یه خونه بود
توی نجف یه خونه بود که دیواراش کاهگلی بود
اسم صاحاب اون خونه مولای مردا علی بود
نصف شبا بلند می شد یه کیسه داشت که بر می داشت
خرما و نون و خوردنی هر چی که داشت تو اون می ذاشت
راهی ی کوچه ها می شد تا یتیمارو سیر کنه
تا سفره ی خالیشونو پُر از نون و پنیر کنه
شب تا سحر پرسه می زد پس کوچه های کوفه رو
تا پُرِ بارون بکنه باغای بی شکوفه رو
عبادت علی مگه می تونه غیر از این باشه
باید مثِ علی باشه هر کی که اهل دین باشه
بعدِ علی کی می تونه محرم رازِ من باشه
دردِ دلم رو گوش کنه تا چاره سازِ من باشه
فردا اگه مهدی بیاد دردا رو درمون می کنه
آسمون شهرمونو ستاره بارون می کنه
چشاتو وا کن آقا جون بالای خستمو ببین
منو نگا کن آقا جون دل شکستمو ببین
از مرحوم محمد رضا آقاسی
سلام علیکم برادر محمد.
اللهم عجل لولیک الفرج
خدایا رهبر ما سید علی عزیز را تا قیام حضرت مهدی(عج) حفظ بفرما
برادر بنده همیشه به شما سر میزنم.ظاهرا شما ما رو لایق نمیدونی
سلام علیکم.البته من بیشتر به وب شخصی شما سر میزنم برادر
سلام خدا هممون هدایت کنه با این همه شبهه افکنی که این روزا شاهدش هستیم باید دعا کنیم خداوند ما رو هدایت کنه
بر هرچه محب حیدری رحمت باد
منعم به سر سفره ی پر برکت باد
نیت کن و با وجود فریاد بزن
بر منکر مرتضی علی لعنت باد.
سلام وعرض ادب
تاخیر من رو ببخشید.
بابت مطلب زیباوعالی تون ممنونم.
شيعهام، نام و نشانم حيدر
دل و جان، روح و روانم حيدر
دائم الخمرتر از انگورم
ساقي هر دو جهانم حيدر
رزق از دست علي ميگيرم
نمک و گرمي نانم حيدر
چشمه باشم، غليانم حيدر
رود باشم، جَرَيانم حيدر
قلب باشم، ضربانم حيدر
جسم باشم، شريانم حيدر
شور باشم، هيجانم حيدر
همهي کون و مکانم حيدر
حرف حرفم شده حيدر حيدر
که الفباي زبانم حيدر
کفر با ياد علي ايمان است
اشهد انّ اذانم حيدر
با سلام و احترام
مطلب شما در کانال اعتقادات ایتا منتشر شد.
https://eitaa.com/kalamema