12:47 - 1393/09/03
سلام
یک مشورت میخواستم. خواهرم بعد از مرگ کودک خود دچار افسردگی شد و خودکشی کرد. حالا سوال من این هست که آیا باید این قضیه را برای خواستگارم که تقریبا به تفاهم رسیدیم بازگو کنم یا نه؟ و اگر لازم هست گفته بشه در جلسه چندم و به چه صورت مطرح بشه؟ ممنون میشم اگه راهنماییم کنید
انجمنها:
http://btid.org/node/46743
سلام
به نظرم حتمن این موضوع رو با ایشون در میون بذار ولی نه همون جلسه اول...هروقت تا حدودی واسه خودت قطعی شد بگو لازمه موضوعی رو بدونه و باهاش مطرح کن اما خواهرت رو قضاوت نکن ممکن اون لحظه اصلن تو حال خودش نبوده باشه ممکن لحظات آخر پشیمون شده باشه اما کاری ازش برنمیومده ضمنن نیازی نیست خانواده ایشون مطلع بشن اگر خودشون با موضوع کنار بیان دیگه مشکلی نیست اکثر مواقع تفکرات یک فرد با خانواده اش درمورد یک موضوع خاص متفاوته.
نهایتن خودتون تصمیم گیرنده اید.
موفق باشید.
ممنون
باسلام
بعضی از دوستان طوری جواب می دهند که انگاری چون فرزندش فوت شده پس حق دارد خودکشی کند و حدیث هم می آورند که مرگ فرزند قلب را می شکافد، این منطق درستی نیست و یقینا خودکشی، مورد مرضی خدا و امام حسین علیه السلام نیست، تحمل فوت بهترین عزیزان واقعا خیلی سخت و جانسوز است ولی نمی تواند مجوز بر خودکشی باشد!! و یقینا در پیشگاه خدا مرتکب گناه بزرگی شده است و قطعا بستگان برایش باید طلب بخشش و مغفرت کنند، خدا رحمتش کند. وفقکم الله
بسم الله الرحمن الرحیم
1. سلام! خدا خواهرتون رو بیامرزه ... شوهرشون پس چکاره بودن؟ ایشون هم باید مایه می گذاشتن تا اینطور نشه ...
2. یه مسئله ای در مورد شما خانم ها هست ... چرا همش می خواید آقایون خودشون رو در موقعیتی قرار بدن که گاهی حتی تصویری هم ازش ندارن؟ هر کدوم از ما ممکنه یه واکنش منحصر به فرد از خودمون نشون بدیم ... ولی اینکه پدر و مادر ما پسرا چه خواهند کرد، جای ابهامه؟؟؟ (لااقل برای شخص بنده می تونه در صورت وجود معیار های اصلی، کم اهمیت باشه.)
3. به نظر بنده هم اگه ایشون کنجکاوی بعدی یا احیاناً قبلی در خصوص علت فوت داشتن، به نظرم راستش رو بگید. یه حاج آقائی (که متخصص تو بحث ازدواجه) می گفت: «تا موقعی که یه سری مسائل از شما پرسیده نشده، لازم نیست در موردشون صحبت کنید ... اگه طرف کنجکاوی کرد و پرسید، تلگرافی و کوتاه جواب بدین ... هر چی بیشتر پرسید، شما هم ادامه بدید. البته خلط مبحث نشه ... آدمی زاد برای گناهانش نیاز نیست به هیچ کس غیر از خدا جواب پس بده.» به نظرم خیلی خوبه این رویکرد.
چون این مسئله رو در آینده ایشون متوجه خواهند شد ... پس بهتره کم کم و نه ناگهانی، با همون حسی که راجع به این اتفاق متأثر کننده دارید، طی چند جلسه براشون توضیح بدید. یا می پذیرن ... یا لیاقت شما رو ندارن و می رن که یکی دیگه رو در سطح خودشون پیدا کنن. (منظورم اینه که اگه رفتن، خیلی غصه نخورید ... 100% لیاقت شما رو نداشتن.)
4. مطلب آخر اینکه چون قبلاً پرسیدن، این هنر شماست که چطور مسئله رو براشون (تصریح می کنم ذره ذره) تشریح کنید. (اصلاً اگه لازم شد، براش سناریو بنویسید که دست و پاتونو گم نکنید. فقط دیگه لازم نیست دروغ بگید.)
خودتون رو به خدا بسپرید ... ما پسرا همچین تحفه ای هم نیستیم ... گاهی ارزش اینقدر غصه خوردن رو نداریم.
ممنون از پاسختون. اره درست میگید نظرهای افراد مختلف با هم متفاوته
تذکرات کارشناس مشاوره سایت:
سلام
با توجه به مطالب جدیدی که سؤال کننده مطرح فرمودند، لازم دانستم دو نکته را عرض کنم:
1- خودکشی گناه کبیره است؛ ولی ما حق نداریم به جای خدا برای انسانها حکم صادر کنیم؛ ما باید اعمال مؤمنین را با حُسن ظن، حمل بر صحّت کنیم. مرگ فرزند مسأله سادهای نیست که به این سادگی بتوان در مورد آن قضاوت کرد؛ امام حسین، علیه السّلام، فرمودهاند: مرگ فرزند، قلب را میشکافد[1].
خدا به انسان عقل داده است و در مقابل، تکلیف میخواهد؛ اما اگر کسی به دلیلی غیر ارادی، مثل بیهوشی یا مستی غیر عمدی، عقل خود را از دست بدهد، در چنین حالتی هر گناه صغیره و کبیره که انجام دهد، برایش گناه محسوب نمیشود و در پیشگاه خدا مؤاخذهای ندارد؛ خبر مرگ فرزند نیز در بعضی از انسانها آزردگى مفرطى توليد مىكند كه نيروهاى عقل را خنثى مىسازد[2].
2- گفته شد که «خواستگار علت مرگ رو جویا شدند طبق صحبتهایی که جلسه اول شد تصور ایجاد شد که همزمان با فرزندش در حادثه فوت کرده».
پس اولاً احتمالاً علت مرگ برای خواستگار مهم بوده و ثانیاً به نحوی جواب داده شده که برداشت خواستگار این بوده که آن مرحوم، همزمان با فرزندش در حادثه فوت کرده است؛ یعنی خواستگار فریب داده شده و ذهنش به سمت نادرستی هدایت شده است.
بنابراین باید این تصور غلط اصلاح شود؛ درست است که گفتن این خودکشی به خواستگار لازم نبوده، اما وقتی خواستگار سؤال میکند باید با صداقت جواب داد. ممکن است این خواستگار علت مرگ را از کس دیگری بپرسد و فکر کند که شما به او دروغ گفتهاید؛ شاید علت مرگ را قبلاً فهمیده باشد و به روی شما نیاورد؛ بنابراین با توجه به اینکه گفته شد که تفاهم تقریبی حاصل شده است، بهتر است در اسرع وقت، خودکشی خواهر گفته شود.
البته نباید گفته شود که ما قبلاً شما را پیچاندیم و ذهن شما را از واقعیت منحرف کردیم؛ بهتر است به صورت سؤالی حرفش پیش کشیده شود؛ مثلاً به خواستگار گفته شود: شما علت مرگ خواهرم را میدانید؟ با این مسأله مشکلی ندارید؟ بعد درباره مرگ فرزند و بیتابی شدید آن مرحوم و بحث خودکشی صحبت شود.
امیدوارم همیشه موفّق و شاد باشید
«حامد»، کارشناس مشاوره سایت رهروان ولایت
__________________________
[1]. محمد بن على كراجكى، معدن الجواهر و رياضة الخواطر، انتشارات المكتبة المرتضوية، تهران، 1394ق/ 1353ش، چاپ دوم، ص42.
[2]. محمد بن یعقوب کلینی، اصول كافی، ترجمه محمد باقر کمرهای، انتشارات اسوه، قم، 1375ش، چاپ سوم، ج1، ص 495.
ممنون از پاسختون.
قصد فریب نداریم ولی خوب وقتی جلسه اول میان می پرسن چند تا فرزند دارید واسه مرگ خواهرم پدر و مادرم قضیه حادثه را مطرح میکنن و بعد هم احساسی میشن و گریه! بعدم خواستگارا میگن خدا رحمتشون کنه و بحث رو عوض میکنن. کلا یک جو خیلی بدی هست موقع مطرح شدن این بحث. ولی خوب نمیشه همون 10 دقیقه اول که یهو این بحث پیش میاد بگیم خودکشی کرده. هرچند که چندین بار تا حالا به مامانم گفتم بجوری این مطلب رو عنوان کنن که برداشت نشه که فوت همزمان بوده ولی بازم باعث برداشت بد میشه.
سلام
به نظر من هم بايد گفته بشه ولى نياز نيست همون ابتدا مطرح شه. چند جلسه بگذره و با روحيات و خلقيات هم آشنا كه شدين اونوقت باش مطرح كنين.
مثلا بش بگين يه موردى هست كه من تشخيص دادم شما بدونين درصورتى كه مربوط به من نميشه و ادامه..
من اگر جاش باشم منطقى عمل ميكنم. اگر دختر اكثر ملاك هام رو داشته باشه و تصميم بر ازدواج گرفته باشم جايى براى
ترديد نميبينم و با اين مسئله (كه البته ربط آنچنانى به پسر نداره) كنار ميام.
خدا رحمتشون كنه
موفق باشين
ممنون از پاسختون
گفتن واقعیتهای زندگی زودتر باشه بهتره تا اینکه ازش مخفی کنی و بعدا بفهمه ! گفتنش هم هیچ ضرری نداره شاید نگفتنش بعدها ضرر داشته باشه!
مخاطب گرامی!
شما چیزی رو دارید مطرح میکنید که یک واقعیت هست لذا
ایشون باید شمارو با همین واقعیت ها بپذیرند، واقعیت هایی که مربوط به خانواده و مسایلی که مربوط به شما وشخصیتون ممکنه باشه، لذا خواستگار یا خاطرخواه و بعدها همسر شما باید با واقعیت ها روبرو بشنوند تا بعدهادر اوهام خود از کاه، کوه نسازند،اگر نمیخواهند با واقعیت ها کنار بیایند و باشنیدن یک موضوع جبهه گیری کنندو سوءتفاهمها رو برطرف نکنند بهتره که نام همسری رو به یدک نکشند
موفق باشید
میخواستم بدونم که اگه کسانیکه این پست رو میخونند جای خانواده پسر باشند واکنششون به این موضوع چی هست؟ یعنی اگر شرایط دخترخانم ایده آل باشه آیا بخاطر خودکشی خواهرش قید ازدواج با اون خانم رو می زنند؟!
ممنون
سلام خدمت خواهر گرامی ....
ابتدا باید عرض کنم نیاز به گفتن این موضوع نیست ، چون این موضوع مربوط به شما نیست ، در واقع جزو موضوعات شخصی خواهر شماست که ازش مطلع هستید . پس چه بهتر که حفظ آبرو کرده و موضوعات مربوط به خانواده خود را که موجب برداشت های بعضا نادرست میشه رو بازگو نکنید .... شما با این کار دروغی هم نگفتید ..... تنها یک موضوع شخصی رو که اصلا ربطی هم به ازدواج شما ندارد رو نگفتید .......حتی شاید با گفتنش باعث آزردگی خاطر خواهرتون بشید و گناهی هم مرتکب بشید بابت ریختن حرمت یک مومن ......
خوشبخت بشید
یاحق
سلام. ممنون از پاسختون.
همونطور که گفتم خواهرم متاسفانه فوت کردن. خواستگار علت مرگ رو جویا شدند طبق صحبت هایی که جلسه اول شد تصور ایجاد شد که همزمان با فرزندش در حادثه فوت کرده. ولی ممکنه در تحقیقات از دیگران و یا حتی بعد از وصلت از تفاوت تاریخ فوت متوجه بشن. بخاطر همین نمیخوام حس کنند که قصد فریبشون رو داشتیم.
میشه لطفا شما هم بگید که اگه جای خانواده پسر باشید واکنشتون به این موضوع چی هست؟ یعنی اگر شرایط دخترخانم ایده آل باشه آیا بخاطر خودکشی خواهرش قید ازدواج با اون خانم رو می زنید؟!
ممنون
سلام
به نظر من در جلسات آخر بهشون بگید صداقت تو ازدواج خیلی مهمه
درضمن اگر من جای اون آقا بودم این مسئله برام مهم نبود چون واقعا داغ فرزند سخته حالا بنده خدا نتونسته تحمل کنه و... اگرچه کار درستی نبوده ولی متاسفانه کاریه که شده
اگرم جای خانوادشون بودم هم باز به خود دختر و ویژکی ها و..توجه میکردم نه چنین اتفاقی
منم خودم دوست ندارم این موضوع رو مخفی کنم چون به نظر منم موضوعی نیست که بخواد به عنوان یک عیب واسه خانوادمون به حساب بیاد. ولی بهرحال دیدگاه ها متفاوته و چون یک گناه کبیره بوده دید و رفتار بقیه یک مقدار با ما تغییر کرده ولی اگه به علت اصلی موضوع توجه بشه ادم تا توی موقعیت کسی قرار نگرفته نباید در موردش قضاوت کنه.
من با خواستگار قبلی توی جلسه سوم مطرح کردم که واکنششون منفی نبود و قبول داشتن که موقعیت روحی بدی باعث این کار شده.
ولی واکنش خواستگار جدید رو نمیدونم چی میتونه باشه چون طرز فکرا متفاوته
ممنون از راهنماییتون شما نظرتون بر این هست که عنوان نشه. ولی من نمیخوام جوری باشه که بعدا حس کنند دروغ گفتیم چون براساس بحث هایی که شد برداشت کردن که همزمان با بچش توی حادثه فوت شده. ولی این موضوعی هست که براحتی بعدا اگر وصلت صورت بگیره از تاریخ فوتشون روی سنگ مزار کاملا مشخص میشه.
در ضمن میخواستم بدونم که اگه کسانیکه این پست رو میخونند جای خانواده پسر باشند واکنششون به این موضوع چی هست؟ یعنی اگر شرایط دخترخانم ایده آل باشه آیا بخاطر خودکشی خواهرش قید ازدواج با اون خانم رو می زنند؟!
ممنون
به نظر من اول نباید عنوان بشه
بذارید جلو برید ببینید اصن با هم سازش دارید یا نه
میتونید همدیگه رو دوس داشته باشید
در صورتی که معیاراتون به هم بخوره به نظر من در جلسات آخر به ایشون بگید
من که خودمو میذارم جای طرف به نظرم این خودکشی خواهر شما اونقدر نمیتونه روم تاثیر بذاره که درباره طرفم و خانوادش
فکر بد کنم
خب بنده خدا بچه اش فوت کرده و افسردگی گرفته و خودکشی کرده
جنایت در حق بشریت که نکرده
فساد که نکرده
خدایش بیامرزد
زندگیش به خودش مربوط بوده و نباید خانوادش رو زیر سوال برد کار درستی نیست.
ممنون. تقریبا توی کلیات به تفاهم رسیدیم.
ولی نمیدونم کی مطرح کنم این موضوع رو چون نمیدونم واکنششون چی میتونه باشه!
یعنی اگه واکنش منفی داشته باشن ممکنه شاکی بشن که چرا زودتر مطرح نکردیم و اشنایی رو طول دادیم!
شما باید برای بدترین حالت روحیه اتون رو آماده کنید
من که شناختی از طرف ندارم که بگم واکنشش چیه
به نظرم همین که بدترین حالت رو در نظر بگیرید و شجاع باشید همه چی حله.
نه من فکر میکنم کسی که طرز فکرش اینجور باشه که بخاطر اشتباه یک نفر دیگه یکی دیگه رو مجازات کنه برای زندگی مناسب باشه. واسه همین خواستم مشورت کنم که این موضوع رو زودتر بهشون بگم که اگه میخوان پشیمون بشن زودتر این اتفاق بیفته قبل از اینکه وابستگی عاطفی بوجود بیاد. اینطور نیست؟
درسته
الان یعنی بنده خدا فوت کرده یا خودکشی نافرجام بوده؟
فوت شدن
پاسخ کارشناس سایت:
سلام
با تشکر از اعتماد شما به سایت رهروان ولایت
این مسأله عیبی برای شما محسوب نمیشود که لازم باشد به خواستگار بگویید. این موضوع از دوزاویه قابل بررسی است:
1- ممکن است تصور شود که چون برخی از اختلالات روانی زمینههای ژنتیکی دارند، پس افسردگی یک نفر به معنی وجود زمینه افسردگی در خواهر و برادرهای او است. این احتمال در شما قابل پذیرش نیست؛ چون دلیل افسردگی خواهر شما یک ضربه روحی قوی و دفعی به دلیل مرگ کودکش بوده است.
2- ممکن است گفته شود خودکشی یک نفر، یک سرشکستگی برای خانواده او به حساب میآید. شما از این عیب نیز مبرّایید؛ زیرا اولاً گناه افراد را نباید پای دیگران نوشت و ثانیاً هر چند خودکشی کار درستی نیست، اما مرگ فرزند آن هم در کودکی داغ بسیار بزرگی برای یک مادر است و این خودکشی، ناشی از شدت مصیبت بوده، نه عدم وجود ایمان و ظرفیت تحمل.
امیدوارم همیشه موفّق و شاد باشید
«حامد»، کارشناس مشاوره سایت رهروان ولایت
ممنون از راهنماییتون شما نظرتون بر این هست که عنوان نشه. ولی من نمیخوام جوری باشه که بعدا حس کنند دروغ گفتیم چون براساس بحث هایی که شد برداشت کردن که همزمان با بچش توی حادثه فوت شده. ولی این موضوعی هست که براحتی بعدا اگر وصلت صورت بگیره از تاریخ فوتشون روی سنگ مزار کاملا مشخص میشه.