چکیده:حضرت زینب سلاماللهعلیها الگویی کم نظیر برای بشریت هستند. چهرهای که زندگی روشن و فرهنگ متعالی ایشان می تواند روشنی بخش تاریکیهای روزگار ما باشد.
حضرت زینب سلاماللهعلیها الگویی کمنظیر برای بشریت هستند. چهرهای که زندگی روشن و فرهنگ متعالی ایشان میتواند روشنیبخش تاریکیهای روزگار ما باشد. خانمی که در تمام عرصهها قهرمانی واقعی بود. وقتی به زندگی حضرت مینگریم ایشان را در اوج انسانیت میبینیم؛ اوجی که قلههای بندگی، علم، حجب و حیا، بصیرت و ولایتمداری برخی از آنها است. قابلتوجه آن است که هیچ بُعد شخصیتی ایشان خللی در دیگر بُعدهای آن حضرت وارد نساخت، مثلاً حجب و حیای ایشان مانع حضور درصحنه و دفاع از ولایت توسط ایشان نگردید. در این نوشتار به برخی از این ویژگیها در حضرت زینب میپردازیم، ویژگیهایی که گمشدهٔ فرهنگی این روزهای ماست.
علم و بصیرت پرتوی از عبودیت
بهرهمندی انسان از علم و آگاهی بزرگترین امتیاز انسان نسبت به دیگر موجودات است. بزرگترین علمها همان فرقان و بصیرت میباشد که انسان را از وقوع در خطاها حفظ میکند. «إِن تَتَّقُوا اللَّهَ یَجعَل لَکُم فُرقانًا [۱] اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، برای شما وسیلهای جهت جدا ساختن حق از باطل قرارمیدهد.» این بالاترین علم است که به انسان قدرت تشخیص حق از باطل بخشیده و آدم را مسجود ملائکه نموده است. خداوند در قرآن به بهرهمندی حضرت خضر از این علم خبر داده و فرموده:« وَ عَلَّمْنٰاهُ مِنْ لَدُنّٰا عِلْماً [۲]: و او (خضر) را از نزد خود علم بیاموختیم.» جنس کلام اهلبیت هم از جنس کلام الهی و وحی است. ازاینرو امام سجاد علیهالسلام در مورد حضرت زینب فرمودند: «اَنتِ به حمد اللّهِ عالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَةٍ، فَهِمَةٌ غَیرُ مُفهَّمَةٍ[۳]: [ای زینب!] تو، بحمداللّه، عالمه ای هستی که نزد کسی تعلیم ندیدی و دانایی هستی که نزد کسی نیاموختی.» عالم شدن خود ارزش بسیار بالایی دارد و از آن بالاتر علم الهی یافتن است. علمی که نیازمند مربی و معلم نیست و هدیهای ربّانی به شمار میآید. هدیهای که حاصل از عفت و پاکدامنی حضرت زینب بود. حضرت بهدرستی ارزش عفت را از مولا امیرالمؤمنین آموخته بود. ارزشی که بالاتر از اجر و پاداش شهید است. چراکه امیر بیان فرمودند: «مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ [۴]: پاداش مجاهدی که در راه خدا به شهادت رسیده برتر از پاکدامنی نیست که توان گناه دارد و گناه نکند، که پاکدامن در آستانه فرشته شدن است.»
حضرت زینب نهتنها درراه ترک معاصی و لغزشها به عصمت رسیده بودند بلکه در انجام مستحبات و عبودیت جایگاه شایسته و ویژهای داشتند. خدا در قرآن مقصد خلقت را بندگی معرفی میکند و آنکسی که به این مقام برسد از استعداد فطری خویش استفاده کرده و آن را در جهت انسانیت شکوفا نموده است. آنقدر بندگی و پرستش در زندگی حضرت زینب متجلی بود که برادرش امام حسین علیهالسلام خواهان دعاهای زینب است [۵]. و اینکه حضرت زینب در آن شب غمبار دست از مستحبات و نماز شب نمیکشد بیانگر ژرفنگری حضرت زینب و جهانبینی ایشان است. اگر فردی به یاد داشته باشد که روز قیامت روز حسرت است؛ کوچکترین لحظات را هم برای بندگی از دست نمیدهد. این نوع بینش در زندگی حضرت زینب بسیار نمایانگر است.
ولایت مداری جلوهای فراموشنشدنی
در زندگی حضرت زینب سلاماللهعلیها تبعیت ویژه آن حضرت از امام و ولی خویش است. این تبعیت فرمانی الهی بوده و در جایگاههای مختلف قرآن به آن پرداختهشده است. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ[۶] : ای کسانی که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید.» زینب علیهاالسلام که حضور هفت معصوم را درک کرده، در تمامی ابعاد ولایت مدار حاضر شدند و صدالبته این درسی است که حضرت از مادرشان فاطمه زهرا سلاماللهعلیها آموختند؛ درس تسلیم، دفاع و فداکاری برای ولایت.
برگ برگ تاریخ گویای نمونههای زیادی از زندگی ولایتمدارانه حضرت زینب است؛ از تحت امر بودن در مقابل امام حسین تا فدا کردن پسر درراه آن حضرت و نقش زینب در حفظ جان حضرت سجاد علیهماسلامالله.
صبور و البته تکیهگاه
افراد زیادی هستند که با کوچکترین ناملایمات، صبر از کف میدهند و چه ناشکریها بر زبان می آورند. و آنها که صبوری میکنند هم میزان صبرشان متفاوت است. حضرت زینب در مقابل سختیها و مصیبتهایی که در زندگی کشیدند؛ نهتنها صبور بودند، بلکه با نشان دادن چهرهای استوار از خود برای دیگران نیز تکیهگاه به شمار میآمدند. وی بعد از شهادت مادر، روحیهبخش پدر و برادران بود، در شهادت برادرش امام حسن علیه السلام نقش مهمی را برای تسلای بازماندگان ایفا کرد. و پس از شهادت امام حسین علیه السلام و در طول دوران اسارت، پیوسته یاور غمدیدگان و پناه اسیران بود، او در همهجا بهمانند فرشتهٔ نجات در عرصه بودند. این روحیهٔ ایشان، چهرهای شکستناپذیر و شجاع از زینب به نمایش گذاشت. کجا انسانی که جزعوفزع میکند میتواند دشمن را فاسد خطاب کند و با آن فصاحت و بلاغت خطبهخوانی نماید. [۷] این خطبهها و حمایتهای حضرت زینب بود که دیگر اُسرا کاری مخالف شأن مکتب حسینی انجام ندادند و همیشه قهرمانانه درصحنه حاضر میشدند. امید آن میرود شیعیان و محبان حضرت زینب همواره در تأسی از حضرتش بکوشند.
...........................
پینوشتها
[۱] - الأنفال آیه ۲۹
[۲] - الکهف آیه 65
[۳] - بحار الأنوار؛ ج ۴۵، ص ۱۶۴
[۴] - نهج البلاغه، حکمت ۴۶۶
[۵] - ریاحین الشریعه، ج۳، ص ۶۱- ۶۲
[۶] - النساء آیه ۵۹
[۷] - بحارالانوار، ج۴۵، صص۱۵۴- ۱۱۵